آرزوهای وزیران برای صنعت فضایی ایران

محمد امین آهنگری: عیسی زارعپور چندی پیش از سوی ابراهیم رئیسی بهعنوان گزینه پیشنهادی برای تصدی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات معرفی شد. وی که در آستانه اخذ رای اعتماد مجلس قرار دارد، طی بیانهای برنامههای خود را اعلام کرد. بخشی از برنامه عیسی زارعپور برای وزارت ارتباطات و فناوی اطلاعات به صنعت فضایی اختصاص یافته است که با دیدن آن آرزوهای سند چشمانداز توسعه هوافضا برای سال ۱۴۰۰ در ذهن متبادر میشود؛ آرزوهایی که هنوز فرسنگها تا رسیدن به آنها فاصله است. تکرار چندباره اینگونه آرزونویسیها و به نتیجه نرسیدن آنها تا حد زیادی بهدلیل عدم درک عمیق صنعت فضایی در جهان و همچنین عدم شناخت مسائل ریشهای این صنعت در کشور است.
زارعپور در مقدمه برنامه خود پس از نقد تاریخ فضایی کشور، تنها نقطه سفید این دفتر را سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۳ میداند که طی آن رویکرد اتکا به توان داخلی در پیشگرفته شد. وی البته در ادامه بهدرستی علت عدم توانایی در ادامه راه توسعه فناوری بومی را عدم وجود نگاه اقتصادی میداند؛ هر چند این امر تنها یکی از مسائل اصلی بخش فضایی ایران در آن زمان بود. وی همچنین برای بخش فضایی کشور اهداف، تهدیدها و چالشهای مختلفی را ذکر میکند و در انتها راهبردهای خود را پیشنهاد میدهد.
زارعپور در بخشی از مقدمه مینویسد: «بـا برنامهریزی صحیح و اسـتفاده از ظرفیتهای موجود فنی، علمی و انسانی و مشارکت دادن بخش خصوصی در ایــن عرصه، میتوان صنعت فضایی کشور را مانند صنعت هستهای به نقطه غرورانگیزی برای ارائـه خدمات فراگیـر، ارزان و با فناوری بـالا تبدیل کرد.» این مقایسه که در آن هم از غرور ملی صحبت شده و هم خدمات فراگیر، باتوجهبه تجربیات واقعی، بیشتر بهسوی کفه غرور ملی سنگینی میکند؛ اتفاقا در سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۳ رویکرد اصلی کشور در توسعه صنعت فضایی بود.
این مشابهت وقتی تقویت میشود که کاندیدای وزارت ارتباطات در صدر راهبردهای خود، «ارتقای جایگاه سازمان فضایی کشور» را ذکر میکند. این امر یادآور دورانی است که طی همان سالهای طلایی از نگاه وی، سازمان فضایی با بسیاری دیگر از مجموعههای فضایی و غیرفضایی ادغام شده و زیر نظر نهاد ریاست جمهوری قرار گرفته بود. چنین گفتههایی نشان از احتمال برزو تغییر ساختاری مجدد و بازگشت به آن دوران در بخش فضایی کشور، در صورت وزارت زارعپور، دارد.
فارغ از مباحث تخصصی و نقدهای بیشماری که درباره آن دوران وجود داشت، تقریبا مشخص است که طی این سالها هیچکدام از رویکردهای در پیش گرفتهشده، با تمام دستاوردهایی که در هر دوران داشتهاند، نتوانستهاند تحول حقیقی در بخش فضایی کشور ایجاد کند و به آمال و آرزوها جامه عمل بپوشانند. این در حالی است که تمام مسئولین قبلی و اسناد بالادستی هم خواهان رسیدن به همه اهدافی بودند که زارعپور در برنامههای خود ذکر میکند.
نگاه سطحی به صنعت فضایی و غفلت از مسائل اساسی این صنعت منجر به این شده است که راهبردهایی نامتناسب با ذات و واقعیتهای صنعت فضایی در پیش گرفته شود و توسعه تکبعدی، همواره صنعت فضایی را از رشد همهجانبه باز دارد. همچنین نگاه سیاسی چه در اتخاذ رویکردها و چه در انتخاب مدیران و تغییر ساختارها، موجب بیثباتی عمیق در حوزهای شده که دائما با زلزلههای ساختاری مواجه است. بدین جهت دستیابی به صنعت فضایی پویا که ضمن توسعه فناوری بومی و ایجاد تحرک علمی در کشور به رفع نیازهای مردم بپردازد و بستری اقتصادی برای درآمدزایی بخش خصوصی و سرمایهگذاری فراهم کند، با چنین نگاههایی مقدور نیست.
صنعت فضایی، یک حوزه تخصصی است که برای توسعه، بهجای آرزو و نسخههای معجزهآسا، نیاز به ثبات و برنامه بلندمدت واقعبینانه با انجام مطالعات کارشناسی دارد. همچنین هماهنگی و تقسیم وظایف مابین نهادهای فضایی جهت جلوگیری از موازیکاریها و ایجاد همافزایی، زیر سایه قانون مجلس و نه مصوبات شورای عالی اداری، جزو الزامات ابتدایی این صنعت است.
ضمن آنکه نیازی نیست تا برای ایجاد هماهنگی لزوما زلزله ساختاری مجددی بهراه انداخت، بلکه کافی است با نگاهی تخصصی و نه سیاسی و با همفکری کارشناسان و مدیران دلسوز و باسابقه صنعت فضایی برنامه واقعی برای توسعه متوازن صنعت فضایی در همه ابعاد تدوین کرد و جهت اجرا با انتخاب مدیران هماهنگ برای نهادهای کلیدی به تقسیم مسئولیتها و نگاشت نهادی در سازمانها پرداخت. همچنین با حاکمیت قانون و تشکیل شورای عالی فضایی به این مجموعه ثبات بخشید.
علاوهبراین، میتوان با برنامهریزی هوشمندانه در شیوه تخصیص بودجه به نهادها، یکپارچگی مدیریت کلان را بر صنعت فضایی حفظ کرد تا بدون نیاز به ایجاد ساختار فوق متمرکز در یک نهاد سیاسی که با ذات صنعت فضایی در تناقض است، وحدت رویه را در ساختاری غیرمتمرکز حفظ نمود.