وال-ای / WALL-E
سینماگران از همان ابتدا نشان دادند مثل هر آدم دیگری عاشق ماجرا و معماهای فضایی هستند و برایشان وسوسهانگیز است که بدانند خارج از این کره کوچک چه شکلی است. تا همین 60 سال پیش هنوز کسی فضا نرفته بود اما سینما چند سال پس از رسمی شدن حضورش که میشود توسط نابغه فرانسوی ژرژ ملیهس برای اولین بار فضاپیمایی را در چشم کره ماه فرو کرد و حیرت تماشاگران آن دوران را برانگیخت.
در تمام این سالها فیلمهای زیادی با موضوع فضا ساخته شده که موضوعات آن همیشه یا در فضا میگذشته یا در مورد انسان و موجود فضایی بوده یا در زمین و فرار از دست قدرتهای فضایی. سینما در تمام سالهای عمرش با فضا ارتباط خوبی داشته است. کمتر کارگردانی را میتوانید پیدا کنید که دوست نداشته باشد یک فیلم فضایی درست و حسابی در کارنامهاش داشته باشد و جالب است دو نمونه از نوابغ تاریخ سینما با موضوع فضا فیلمهایی ساختهاند که سختمیتوانید مخاطبی را پیدا کنید كه از دیدن آنها لذت نبرد: «2001: یک ادیسه فضایی» به کارگردانی استنلی کوبریک و مجموعه «جنگ ستارگان» اثر جورج لوکاس.
قبل از انقلاب کامپیوتری که با آغاز قرن بیست و یکم اوج گرفت، ساختن فیلمهای فضایی سرمایه نسبتا زیادی طلب میکرد. البته اگر قرار بود داستان فیلمها در فضا بگذرد یا روایتی فضاگونه داشته باشد اما امروزه پیشرفت تکنیکهای کامپیوتری به اندازهای بالا رفته که نه تنها تولید فیلم را به مراتب ارزانتر کرده بلکه کارگردانها میتوانند کارهایی انجام دهند که شاید تا سه دهه پیش تنها میشد آنها را تخیل کنند. هماکنون اوضاع این طوری است که هر سال باید منتظر یک فیلم جذاب فضایی از کارگردانهای جوان خوشذوق یا کارگردان قدیمی کاربلد باشیم. امسال و سال آینده هم وضعیت به همین منوال است. از یک طرف فروش «یک نفر سرکش: داستانی از جنگهای ستارهای» قسمت جدیدی از جنگ ستارگان که به عنوان فیلمی فرعی اکران شده همه را غافلگیرکرده و از طرف دیگر فیلم «ورود/Arrival» با نظرات مثبتی رو به رو شده و در فهرستهای معتبر منتخب سال قرار دارد. سال آینده هم چندین فیلم فضایی جدید اکران میشود و در چند سال گذشته هم چند فیلم فضایی جوایز فراوان و معتبری گرفتهاند. پس همانطور که گفتیم بازار فیلمهای فضایی فعلا داغ است. هر چند در بین این همه فیلم علمی-تخیلی و فضایی با تکنیک و تر و تمیز که با ابرقهرمانهای عجیب و غریب و انسانهای عادی، حسابی گیشه را – به قول معروف- میترکانند، تعداد آنهایی که داستان هیجانانگیز و پر و پیمانی داشته باشند، خیلی نیست.
وال-ای / WALL-E
«وال-ای» به تنهایی کافی است که بخواهیم به احترام خلاقیت اندرو استانتون کارگردان این انیمیشن کلاه از سر برداریم،.«وال-ای» همه چیز دارد؛ جذابیت کودکانه، کیفیت ساختاری و تصویری، داستان قرص و محکم، لحظات احساسی و منقلب کننده، هشدارهای جدی واقعگرایانه و پیشبینی نسبتا دقیقی از احتمال وضعیت زندگی آینده انسان روی زمین. داستان وال-ای به 700 سال پس از ترک زمین توسط باقیمانده انسانها بر میگردد. جایی که زمین پر از آلودگی در هوا و خاک شده و عملا نشانهای از حیات در این سیاره دیده نمیشود.
وال-ای ربات کر و کثیف و آشغال جمعکنی است که وظیفه دائمیاش جمعآوری و فشردهسازی زبالههای صنعتی است. او روزگار بیحادثهای را میگذراند تا اینکه یک سفینه فضایی به زمین میآید و رباتی تر و تمیز به نام «ایو» از آن خارج میشود که ماموریت پیدا کرده در زمین جستوجویی را آغاز کند و در صورت یافتن علائم حیات روی زمین به سفینه فضایی اصلی که هزاران کیلومتر دورتر از فضای زمین، باقی انسانها در آن جمع شدهاند گزارش دهد. آشنایی وال- ای با ایو باعث میشود او برای اولین بار زمین را ترک کند و تجربه دیدن فضا را به دست آورد؛ تجربهای که البته با ماجراهای زیادی برای این ربات زباله جمعکن همراه است. وال-ای بیش از 530 میلیون دلار فروخت و تقریبا اکثر جوایز معتبر انیمیشن سال را به دست آورد تا اولین انیمیشن موفق تاریخ با محوریت فضا لقب بگیرد.