نظریه بیگ بنگ چیست و چگونه باعث آغاز جهان شد؟
کمتر کسی را میتوان یافت که تاکنون به چگونگی آغاز جهان فکر نکرده باشد؛ اینکه عالم هستی چه زمانی ایجاد شد و این اتفاق چگونه رخ داد. نظریه بیگ بنگ یا انفجار بزرگ به همین موضوع میپردازد؛ نامی که احتمالا تاکنون بارها آن را شنیدهاید و شاید دربارهاش مطالبی هم خواندهاید. امروزه دانشمندان بر این موضوع اتفاق نظر دارند که کیهان ما طی یک انفجار عظیم یا همان بیگ بنگ ایجاد شده است.
نظریه بیگ بنگ چیست؟
انفجار بزرگ چیست و بیگ بنگ چه مراحلی دارد؟ نظریه بیگ بنگ یا مه بانگ توضیح اصلی برای چگونگی شروع جهان است و میگوید یک انفجار بزرگ نه تنها اکثریت ماده، بلکه قوانین فیزیکی حاکم بر کیهان در حال انبساط ما را به وجود آورده است. برای بیان بیگ بنگ به زبان ساده، باید گفت جهانی که میشناسیم ابتدا از یک نقطه آغازین بسیار داغ و بینهایت متراکم شروع و سپس منبسط شده و گسترش یافته است؛ اول با سرعتهایی بسیار بالا و غیرقابل تصور و سپس با سرعتی قابل اندازهگیری.
به عبارتی دیگر، نظریه بیگ بنگ میگوید تمام مواد فعلی و گذشته در کیهان در یک زمان مشخص به وجود آمدهاند. در این زمان، همه مواد به شکل یک توپ بسیار کوچک با چگالی بینهایت و گرمای شدید به نام تکینگی فشرده شد؛ ناگهان این تکینگی شروع به انبساط کرد و کیهانی را به وجود آورد که اکنون آن را با نام جهان قابل مشاهده میشناسیم.
مطابق نظریه بیگ بنگ، جهان پس از انبساط اولیه به اندازهای سرد شد تا ذرات زیراتمی و بعدا اتمهای ساده تشکیل شوند، سپس ابرهای غولپیکر این عناصر اولیه از طریق گرانش، به هم پیوسته و ستارهها و کهکشانها شکل گرفتند. اما بیگ بنگ چند سال پیش اتفاق افتاد؟ همه اینها تقریبا ۱۳.۸ میلیارد سال پیش آغاز شد و در نتیجه این عدد به عنوان سن جهان در نظر گرفته میشود.
دانلود مستند زیبا و آموزنده «بیگ بنگ ؛ جهان چگونه آغاز شد ۲۰۱۸» همراه با زیرنویس فارسی از لینک زیر:
این نظریه نه تنها منشا همه مواد شناختهشده، قوانین فیزیک و ساختار مقیاس بزرگ جهان را توضیح میدهد، بلکه انبساط کیهان و طیف وسیعی از پدیدههای دیگر را نیز تشریح میکند. حال، سوالی که مطرح میشود این است که نظریه بیگ بنگ از ابتدا چگونه مطرح شد؟
نظریه بیگ بنگ از کیست؟
ژرژ لومتر (Georges Lemaître)، اخترشناس بلژیکی، برای اولین بار در سال ۱۹۲۷ اعلام کرد یک جهان در حال انبساط را میتوان در زمان ردیابی کرد و به نقطهای معین رسید که او آن را «اتم اولیه» مینامد؛ بدین ترتیب نظریه بیگ بنگ شکل گرفت. ادوین هابل (Edwin Hubble)، دانشمند آمریکایی، نیز دو سال بعد از طریق تجزیهوتحلیل انتقال به سرخهای کهکشانی تایید کرد که کهکشانها از هم دور میشوند و جهان در حال گسترش است.
در حال حاضر طیف گستردهای از شواهد تجربی تا حد زیادی از نظریه انفجار بزرگ حمایت میکنند و اکنون این تئوری به طور جهانی پذیرفته شده است. البته باید در نظر داشت اخترشناسان با فناوریهای موجود هنوز نمیتوانند تولد کیهان را رصد کنند و بسیاری از آنچه در مورد انفجار بزرگ میدانند از فرمولها و مدلهای ریاضی به دست آمده است. با این حال، ستارهشناسان میتوانند پژواک انبساط را از طریق پدیدهای موسوم به تابش زمینه کیهانی مشاهده کنند.
در همین رابطه بخوانید: جهان موازی چیست و آیا جهانهای موازی وجود دارند؟
دانشمندان بر چه اساسی نظریه انفجار بزرگ یا مه بانگ را مطرح کردهاند؟
اخترشناسان از طریق آزمایش اصول نظری، آزمایشهای مربوط به شتابدهندههای ذرات و حالتهای پرانرژی و همچنین مطالعه اعماق کیهان، جدول زمانی رویدادهایی را ایجاد کردهاند که با انفجار بزرگ آغاز و به وضعیت کنونی تکامل کیهانی منجر شده است.
با این حال، نخستین زمانهای کیهان که مربوط به اولین ثانیههای پس از انفجار بزرگ میشود، موضوع گمانهزنیهای گستردهای است. با توجه به اینکه قوانین فیزیک آنطور که ما میشناسیم نمیتوانستند در آن زمان وجود داشته باشند، درک اینکه رشد جهان چگونه پیش میرفت، دشوار است.
تا اینجا در مورد تئوری بیگ بنگ توضیحاتی ارائه دادیم، اما سوال مهمی که در مورد آن در ذهن میآید این است که پیش از بیگ بنگ چه چیزی وجود داشته است؟
قبل از بیگ بنگ
یکی از سوالات اساسی اخترشناسان در مورد قبل از بیگ بنگ است. با وجود اینکه این موضوع همچنان به عنوان یک راز باقی مانده است، اما دانشمندان حدس و گمانهایی را در این باره مطرح میکنند. میدانیم برای اینکه چیزی وجود داشته باشد، باید ماده یا جزء در دسترس باشد و برای اینکه آنها در دسترس باشند، میبایست چیز دیگری وجود داشته باشد. حال سوال این است موادی که بیگ بنگ را به وجود آوردند از کجا آمدهاند و در ابتدای امر چگونه ایجاد شدند؟
اولین ذرات ماده با عمر طولانی، پروتونها و نوترونها بودند که با هم هسته اتم را میسازند و حدود یک ده هزارم ثانیه پس از انفجار بزرگ به وجود آمدند. آنچه اکنون میدانیم این است که قبل از آن نقطه، واقعا هیچ مادهای به معنای آشنای کلمه وجود نداشت! برخی کیهانشناسان بر این باورند که یک جهان خالی تاریک و سرد مانند جهان ما میتواند منبع انفجار بزرگ باشد، گرچه شاید چنین فرضیهای عجیب به نظر برسد! در هر حال، علیرغم بحثهای مختلفی که پیرامون این موضوع صورت گرفته، پاسخ آن همچنان مبهم مانده است.
اما با وجود اینکه بیگ بنگ در میان دانشمندان بیشترین مقبولیت را دارد، نظریههای دیگری نیز در مورد پیدایش جهان هستند که طرفدارانی دارند.
در همین رابطه بخوانید: کرم چاله به زبان ساده
نظریههای دیگر آغاز جهان و رد نظریه بیگ بنگ
به جز انفجار بزرگ یا همان مه بانگ، دو تئوری مهم دیگر نیز در مورد نحوه پیدایش کیهان بیش از سایر نظریهها مطرحند؛ انبساط ابدی (Eternal Inflation) و جهان نوسانکننده (Oscillating Universe). انبساط یا تورم ابدی یک مدل فرضی بوده که نتیجه یا بسط نظریه بیگ بنگ است و پاول استاینهارت (Paul Steinhardt)، فیزیکدان آمریکایی، اولین بار آن را در سال ۱۹۸۳ معرفی کرد.
بر اساس تئوری تورم ابدی، مرحله انبساط جهان برای همیشه در سراسر کیهان و یا حداقل در برخی نواحی آن ادامه دارد. از آنجایی که این نواحی به طور تصاعدی و به سرعت منبسط میشوند، بیشتر حجم جهان در هر زمان معین در حال انبساط است؛ بنابراین تورم ابدی یک چند جهانی بینهایت فرضی ایجاد میکند که در آن تنها حجم کوچکی از یک فراکتال (Fractal) به انبساط پایان میدهد.
نظریه جهان نوسانکننده نیز یک مدل کیهانی است که هر دو تئوری بیگ بنگ و بیگ کرانچ را به عنوان بخشی از یک رویداد چرخهای ترکیب میکند. یعنی اگر این نظریه درست باشد، جهانی که در آن زندگی میکنیم بین دو انفجار بزرگ قرار گرفته است.
نکاتی جالب درباره بیگ بنگ
در نظریه بیگ بنگ ماده چگونه از هیچ به وجود آمده است؟ اولین ذرات ماده با عمر طولانی، پروتونها و نوترونها بودند که با هم هسته اتم را تشکیل میدهند. اینها حدود یک ده هزارم ثانیه پس از انفجار بزرگ به وجود آمدند و قبل از آن هیچ مادهای به معنای آشنای کلمه وجود نداشت.
برخی کیهانشناسان با بیان اینکه ماده نمیتواند از «هیچ» به وجود بیاید بر این باورند که یک جهان خالی تاریک و سرد مانند آنچه در آینده دور برای کیهان ما رخ خواهد داد، میتواند منبع انفجار بزرگ باشد. این دانشمندان برای همین جهانی که ما در آن زندگی میکنیم چنین تصوری دارند و معتقدند جهان کنونی در نهایت و پس از نابودی آخرین ستاره، وارد دورهای بینهایت تاریک و طولانی خواهد شد.
کیهان چگونه پایان خواهد یافت؟ در آیندهای بسیار دور بقایای ستارههای سرد معروف به کوتولههای سیاه شروع به انفجار در قالب ابرنواختر خواهند کرد که آخرین آتشبازی تمام دوران را رقم میزنند! این نتیجه یک مطالعه جدید است که نشان میدهد قبل از اینکه همه چیز برای همیشه تاریک شود، جهان آخرین جنب و جوش خود را تجربه خواهد کرد.
دانشمندان بر اساس مشهورترین نظریه پایان کیهان موسوم به بیگ ریپ (Big Rip) یا مه گسست معتقدند جهان ۲۲ میلیارد سال دیگر به پایان میرسد. اگر میخواهید در خصوص نظریههای مشهور پایان جهان بیشتر بدانید، مقاله ما را درباره مه گسست مطالعه کنید.
فضا به کجا ختم میشود و آیا محققان پایانی برای آن متصورند؟ دانشمندان معتقدند پایانی برای فضا وجود ندارد. با این حال، ما فقط میتوانیم حجم مشخصی از هر آنچه را که در کیهان وجود دارد، ببینیم. از آنجایی که کیهان ۱۳.۸ میلیارد سال سن دارد، نور کهکشانی فرضی که در فاصلهای بیش از این از ما قرار دارد زمان کافی برای رسیدن به زمین را نداشته است؛ بنابراین ما هیچ راهی جهت آگاهی از وجود چنین کهکشانی نداریم.
شما درباره بیگ بنگ و سایر نظریههای آغاز جهان چه فکر میکنید؟ مواد ایجادکننده بیگ بنگ از ابتدا چگونه ایجاد شدهاند؟ آیا جهانی پیش از جهان ما وجود داشته و مواد اولیه انفجار بزرگ را به وجود آورده است؟ دیدگاههای خود را در قسمت نظرات مطرح کنید و سوالاتتان را بپرسید؛ کارشناسان اسپاش به شما پاسخ میدهند.
بیگ بنگ فقط یک حدس و ایده است. نه یک تئوری اثبات شده علمی. تمامی دلایل علمی که آورده اند فقط بر اساس تجارب و.مشاهدات زمان و ماده قابل شناخت انسان است نه بر اساس مشاهدات عینی تولد جهان. نطریه تورم کیهانی فقط یک حدس است همچنین انبساط کیهان بر پایه تجارب علم فیزیک است نه بر اساس واقعیت کدام دانشمندی میتونه با مدرک مستند ثابت کنه انفجار رخ داده تا انبساط انجام بشه، آنها بر اساس مشاهدات آزمایشات زمان و مکان در محدوده ی فضا قابل دسترس دلایل خودشو تعمیم دادن به بی انتهای کیهانی که اصلا معلوم نیست تابع قوانین غیزیک کوانتوم باشه؟ مگر شما آن سوی جهان را میبینید که می گوید انبساط در تمام جهات؟؟!! اگر حرکت از یک دیواره بزرگ مسطح و یکطرفه و گذر اجرام از آن باشد چی؟! این که دیگه انبساط کروی نمیشه،
اگر در انتهای کیهان قوانین فیزیک کوانتوم بی معنی باشه و بجایش قوانین ناشناخته دیگری باشد چی؟؟!! کدام دانشمند در مرکز انفجار بیگ بنگ بوده که بتواند ثابت کنه قوانین زمان، ماده و انرژی قوی و ضعیف مطابق آنچه در منظومه شمسی رصد شده در آنجا نیز وجود داشته؟! اگر حرکت منسجم انبساط از ورود اجرام از کیهانی دیگر باشد چی؟؟!! اگر بجای تصور گردی کیهان و حرکت مساوی اجرام در تمام شعاع ها، حرکت غقط یک طرفه و خطی با گستردگی بی نهایت باشد چی؟؟!! آیا کسی میدونه شاید بعد از رسیدن به انتهای دیوار صاف و مسطح این کیهان از سوی دیگر خارج و وارد مرحله جدیدی شویم! من هرگز حدس و ایده بیگ بنگ رو قبول ندارم و کاملا یک داستان علمی تخیلی است تا یک تئوری!
با سلام علم نه خدا را رد می کنه و نه اثبات می کنه از بین دانشمندان مطرح خیلی هاشون خدا پرست بودن مثلا اینشتین در رد نظریه ی کوانتوم می گفت خدا برای خلقت جهان تاس نمی ریزه و طرفداران نظریه ی بیگ بنگ هم از قبل از بیگ بنگ اظهار بی اطلاعی می کنند و از چند ملیونیوم ثانیه ی بعد از بیگ بنگ نظر می دهند و می گویند علم برای قبل از بیگ بنگ ناتوان است و نمی تواند اظهار نظر کند کسی که از ته قلبش خدا را پذیرفته باشد می تواند بیگ بنگ را هم نشانه ی وجود خدا در نظر بگیرد و کسی که خدا را قبول ندارد از بیگ بنگ برای نفی خدا استفاده می کند پس علم منافاتی با خدا پرستی ندارد
با درود به همه دوستان گرامی
نظر همه دوستان قابل احترام است و باید از همه دوستان تشکر کرد از شرکت در بحث
سوالی برایم پیش آمده از دوستان برای یافتن پاسخ راهنمایی میخواهم
در سوره بقره یک آیه هست که ذهن بنده را سخت مشغول کرده
هُوَ اَلَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مٰا فِي اَلْأَرْضِ جَمِيعاً *ثُمَّ اِسْتَوىٰ إِلَى اَلسَّمٰاءِ* فَسَوّٰاهُنَّ سَبْعَ سَمٰاوٰاتٍ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
اوست آن كسى كه آنچه در زمين است، همه را براى شما آفريد؛ *سپس به [آفرينش] آسمان پرداخت* ، و هفت آسمان را استوار كرد؛ و او به هر چيزى داناست.
البقره(آيه: 29)
در آیه فوق اشاره اول به آفرینش زمین و آنچه در آن هست برای انسان لطفا به کلمه ثم یعنی سپس یا پس از آن توجه کنید
یعنی بعد از خلقت زمین خدا به خلقت آسمان پرداخته و هفت آسمان را استوار کرده است
طبق نظریه اکثر دانشمندان عمر زمین حدود ۴ میلیارد سال است و عمر کهکشانها و ستارگان آن حدود ۱۴ میلیارد سال
چگونه زمین ۴ میلیون ساله قبل از کهگشان ۱۴ میلیون سال خلق شده است؟
امیدوارم منظورم را توانسته باشم برسانم
سلام خسته نباشید.
همونطور که میدونید منظومه شمسی دارای هفت سیاره به جز زمین هست و هر سیاره آسمون مخصوص خودش رو داره مثلا آسمون سیاره مریخ قرمز هست.
از اون جایی که داخل قرآن به هفت زمین و هفت آسمون اشاره شده.
پس میتونیم بگیم که هفت آسمون و هفت زمین منظور از هفت سیاره منظومه شمسی به همراه آسمون هاشون هست.
و اینکه زمین بزرگترین سیاره سنگی منظومه شمسی هست پس عجیب نیست که سیاره زمین قبل از هفت سیاره دیگه آفریده شده باشه.
حتی از نظر علمی هم سیاره های سنگی زود تر تشکیل شدن.
امیدوارم منظورم رو فهمیده باشین.
درود ، میتونه منظور از زمین ، ماده باشه این جوری ، میشه توضیح داد.
منظورم از این که خداوند بی حساب بدهد یعنی از نعمتهایی بیشتر از شایستگی خودمان وعدد کوانتومی خودمان بهمون اعطا کنه . بهشت ثابته و بهشتیان هم راضی هستند. عدد کوانتومی ما بین یک محدوده عددی خاص قابلیت نوسان داره و ظرفیت هر فردی از یک حدی بیشتر نمیشه . اگر کاری بکنیم که کمتر از درجه و مقاممان باشد حتما غبطه خواهیم خورد چون دست خدا در پیوند روح باز هست و می تواند در صورتی که کار نیکو انجام دهیم مقام ما را ترقی دهد و با روح اولیا محشور کند یعنی ذره ما را با ذره آنان پیوند روح دهد و در صورتی هم که کار زشت انجام دهند حیوانات می گویند ما این کار را انجام نداده بودیم که او انجام داد و خداوند آن انسان را به چهار پا یا بدتر تبدیل می کند چنانچه در قرآن آمده است .البته در همان لحظه ایی که آن کار زشت را انجام می دهد و نه مثلا موقع تولدش .چنانچه خداوند می فرمايد ای انسان تو برای حسابرسی کافی هستی توسط فرشته عذاب خواهد شد . بنابراین انجام کار نیک و بد تاثیر گذار است اگر چه اصل عدد کوانتومی افراد و جایگاهها ثابت است.
من فکر می کنم هر خانواده دارای یک ساعت شبیه به ساعتی هست که در زمین استفاده می کنیم .اگر آن خانواده دارای ساعت کوانتومی دقیقی باشه که دارای اعداد پایین کوانتومی باشه می تواند سعادتمند بشه .یعنی اگر تمامی ذرات جدول تناوبی را با همین خصوصیات زمینی داشته باشند می توانند از آب و نور و بقیه مزایا استفاده کند .بعضی از افراد فکر می کنند که اگر از زمین بروند شرایطی بهتر خواهند داشت سخت در اشتباهند .شرایط زمین با ساعت کوانتومی دقیقی هماهنگی داره که کمتر میشه در جایی یافت . ممکنه اگر یک ساعت با ذرات کوانتومی خانواده هر کدام از ماها درست کنند یعنی با ذرات بنیادی به شهود گرفته شده خانواده ما درست کنند دقت ساعتی که الان در زمین ازش بهره مند هستیم را نداشته باشد وهر چه قدر ساعت مان با ساعت زمینی شبیه تر باشه زندگی راحتتری خواهیم داشت .ماشین های رباتهایی وسایلی که از ذرات جدول تناوبی ساعتی هر کدام از خانواده های ما ساخته می شود از نظر سرعت وقدرت با یکدیگر فرق داره .فکر کنم فرق افراد و خانواد ه ها با یکدیگر در روز قیامت از اینجا معلوم می شود. پس بنابراین روی عدم دقت کافی زمان . آب کمتر . نور کمتر .درختان کمتر و خیلی چیزهای کمتر در بهشتمان حساب کنیم مگر اینکه خداوند بی حساب اعطا کند .
به نظر من بینهایت منفی و مثبت در بینهایت به هم میرسند. میشود تصور کرد صفر که در مرکز و به اصطلاح نقطه پرگار هست بالاترین ارزش عددی را دارد و نزدیکترین به خداوند است در سیستم کامپیوتر کوانتومی هم از بقیه اعداد ارزش بالاتری دارد. یک بعد از صفر قرار دارد و بعد هم دو دویی و سه؛ همینطور از ارزش اعداد کم میشود و در واقع کوچکترین مثبت مثبت بینهایت است. وقتی به مثبت بینهایت رسیدیم منفی بینهایت شروع میشود و منفی بینهایت کوچکترین منفی است و بالاخره میرسیم به منفی یک که بزرگترین عدد منفی است. درست است که صفر در مرکز جدول تناوبی ساعتی قرار دارد ولی خودش روی محوری قرار دارد که با خداوند تا بینهایت فاصله دارد و میتواند بینهایت جدول تناوبی به شکل ساعت با عناصر دیگر روی آن قرار بگیرد. یعنی خداوند تا بینهایت میتواند جهانهای موازی به وجود بیاورد با عناصری که ما نمیشناسیم. در مرکز هر جدول تناوبی ساعتی عناصر گرانقیمت و با ارزش قرار دارند و هر چه از مرکز ساعتها دور میشویم عناصر بیارزشتر و نظم کمتر میشود. این عناصر در ساعت تناوبی اول که ما میشناسیم با ساعتهای تناوبی دیگر به صورت عددی و ذرهای ربطهایی دارد. مثلا ۱ با سیزده در بعضی خواص مشترک هستند. مثلا در ساعت دوم هم که رسم میشود که از سیزده تا ۲۴ است همان عناصر هستند که یک خانواده را تشکیل میدهند. در ضمن خودشان والد و مولود همدیگر هم قرار میگیرند. میتوان گفت در ساعت دوم و سوم الی آخر ذرات فاصله دورتری با مرکز دارد و گریز از مرکز زیادتری دارند و اعداد کوانتومی بیشتری دارند. شاید از روی میزان نیروی گریز از مرکزشان به اعداد کوانتومی و طول عمرشان هم بتوان پی برد و برعکس. مثلا ذره اکسیژنی که وجود دارد از نظر ژنتیکی نسبت به اکسیژن اول خلوص کمتری دارد یا هلیم و دیگر عناصر نیز همینطور. بنابراین مثلا آبی که از هیدروژن و اکسیژن ذراتی که دارای اعداد صفر تا ۱۲ هست ایجاد میشود نسبت به دیگر آبها گوارایی بیشتری دارد. بعد مثلا خانواده بعدی از ذرات از ۱۳ تا ۲۴ رسم میشود که دارای عدد کوانتومی به همان مقدار هستند. خانواده اهل بیت اعداد صفر تا دوازده را دارند. بقیه مردم هم همین ذرات را دارند. منتها از درجه خلوصشان کم میشود و عدد کوانتومیشان بالاتر میرود و هر چه قدر که از مرکز ساعت دور میشویم آب بدتر و شور مزه خواهد شد و بقیه عناصر و مواد نیز همینطور. در مورد فرشتگان که سنخیتی نوترونی از ذره انسانها دارند نیز همینطور هست. از قدرت فرشتگان هر چه اعداد کوانتومی بالاتر رود کم میشود و هر کدام کاری که انجام میدهند با ذرهشان رابطه مستقیم دارد. البته فرشتگان به اختیار و دستور خداوند هستند و تخطی از فرمان حق نمیکنند. ارتباط بین ذرات بنیادی به شهود گرفتهشده با ذات همیشه زنده خداوند وجود دارد که فکر میکنم این ذره به شهود گرفتهشده توسط فرشته در بدن گذاشته و در موقع مرگ برده میشود. دست خداوند در ارتباط ذرات با یکدیگر بسته نیست و قدرت او بالای همه قدرتهاست. ایجاد جهانهای موازی تا بینهایت میتواند ادامه یابد. ساعت در ساختار نظم جهانی نقش عمدهای ایفا میکند. جدول تناوبی ساعتی یا به عبارت دیگر ساعت تناوبی در جهان خلقت میتواند تا بینهایت ادامه یابد که ما در داخل یکی از این جهانها قرار داریم و جهانهای موازی دیگری هم هستند با مواد و عناصر دیگر که شباهتهایی با عناصر جهان ما دارند. به این ترتیب ارتباط فیزیک و شیمی و زیست و ریاضی و فلسفه به زودی راههای بیشتری را بر روی دانشمندان باز خواهد کرد. گیاهان و حیوانات و دیوان و جنها و ملایک هر کدام از نظر ژنی با انسان شباهتهایی دارند و هر کدام با انسان خاصی نزدیکی ژنی و دیانایی نزدیک و ویژه دارند که شاید در آینده نزدیک به روش علمی نیز مشخص شود.
اگر جدول تناوبی را به شکل ساعت بکشیم که در واقع به همین شکل هم هست و ساختارش در طبیعت همین شکل را داره و نظم ذرات هم از همین ناشی میشه . والد ساعت صفر اکسیژن است و بقیه عناصر مولود هستند. والد ساعت یک هلیم هست و بقیه عناصر مولود هستند . والد ساعت ۲ ید هست وبقیه عناصر مولود هستند . والد ساعت ۳ لیتیم هست و بقیه عناصر مولود هستند . والد ساعت ۴ رادیم هست و بقیه عناصر مولود هستند . والد ساعت ۵ سرب هست و بقیه عناصر مولود هستند . والد ساعت ۶ پتاسیم هست و بقیه عناصر مولود هستند .والد ساعت ۷ منگنز هست و بقیه عناصر مولود هستند .والد ساعت ۸ کربن هست و بقیه عناصر مولود هستند .والد ساعت ۹ گوگرد هست و بقیه عناصر مولود هستند .والد ساعت ۱۰ سدیم هست وبقیه عناصر مولود هستند .والد ساعت ۱۱ نقره هست و بقیه عناصر مولود هستند و عدد دوازده اورانیوم هست و بقیه عناصر مولود هستند .شاید من نکته ایی را اشتباه کنم ولی مطمئنا این رابطه والد ومولود در بین ذرات برقراره .مثلا هلیم وقتی مولود لیتیم میشه هیدروژن میشه.یا اکسیژن وقتی مولود هیدروژن میشه آلومینیوم میشه. هیدروژن وقتی مولود نقره میشه طلا میشه .و مس وقتی مولود نقره میشه تنگستن میشه . سرب وقتی مولود هیدروژن میشه کلسیم میشه . تا این حد تغییر خصوصیات دارند . مثلا اگر بتوانند در ماشینهای هیدروژنی تبدیل ذراتی که قابل تبدیل به هم هستند را انجام بدهند چون هلیم و هیدروژن و
و نیتروژن و طلا به یکدیگر قابل تبدیلند می توانند خطرات را از بین ببرند و سود آور هم باشه . ولی مس و طلا به یکدیگر قابل تبدیل نیستند .ید وقتی مولود هیدروژن می شود مس می شود .
فکر کنم از طریق بررسی دقیق دی ان ای اسانس و عطر ربط ژنتیکی هر کدام از گلها و…را با هر کدام از انسانها می توان متوجه شد .البته از طریق علم فیزیک هم ربطشان معلوم میشه .از طریق علم کوانتوم . هر انسانی دارای عددی خاصه که ربط مستقیم با عدد کوانتومی گیاه یا گل یا حیوان خاص داره .هر کدام از ما انسانها با گونه ایی خاص از گل ها ربط داریم . می توان گفت هر کدام از ما دارای ادکلن و عطر مخصوص به خود هستیم .همچنین گونه ایی خاص از درختان به هر کدام از ما ربط خاص دارد. می توان گفت گونه ایی از گیاه و حیوان از تک سلولی تا پیچیده ترین آنها به هر کدام از ما ربط پیدا می کند .مثلا یک زوج انسان
ربط دقیق ژنی با اولین گل لاله داشته است وبقیه لاله ها از آن به وجود آمده است بنابراین عطر خاص لاله هم مخصوص آن زوج انسان خاصه .
فکر کنم از طریق بررسی دقیق دی ان ای اسانس و عطر ربط ژنتیکی هر کدام از گلها و…را با هر کدام از انسانها می توان متوجه شد .البته از طریق علم فیزیک هم ربطشان معلوم میشه .از طریق علم کوانتوم . هر انسانی دارای عددی خاصه که ربط مستقیم با عدد کوانتومی گیاه یا گل یا حیوان خاص داره .هر کدام از ما انسانها با گونه ایی خاص از گل ها ربط داریم . می توان گفت هر کدام از ما دارای ادکلن و عطر مخصوص به خود هستیم .همچنین گونه ایی خاص از درختان به هر کدام از ما ربط خاص دارد. می توان گفت گونه ایی از گیاه و حیوان از تک سلولی تا پیچیده ترین آنها به هر کدام از ما ربط پیدا می کند .