کمتر کسی را میتوان یافت که تاکنون به چگونگی آغاز جهان فکر نکرده باشد؛ اینکه عالم هستی چه زمانی ایجاد شد و این اتفاق چگونه رخ داد. نظریه بیگ بنگ یا انفجار بزرگ به همین موضوع می‌پردازد؛ نامی که احتمالا تاکنون بارها آن را شنیده‌اید و شاید درباره‌اش مطالبی هم خوانده‌اید. امروزه دانشمندان بر این موضوع اتفاق نظر دارند که کیهان ما طی یک انفجار عظیم یا همان بیگ بنگ ایجاد شده است.
نظریه بیگ بنگ چیست؟
انفجار بزرگ چیست و بیگ بنگ چه مراحلی دارد؟ نظریه بیگ بنگ یا مه بانگ توضیح اصلی برای چگونگی شروع جهان است و می‌گوید یک انفجار بزرگ نه تنها اکثریت ماده، بلکه قوانین فیزیکی حاکم بر کیهان در حال انبساط ما را به وجود آورده است. برای بیان بیگ بنگ به زبان ساده، باید گفت جهانی که میشناسیم ابتدا از یک نقطه آغازین بسیار داغ و بینهایت متراکم شروع و سپس منبسط شده و گسترش یافته است؛ اول با سرعت‌هایی بسیار بالا و غیرقابل تصور و سپس با سرعتی قابل اندازه‌گیری.
به عبارتی دیگر، نظریه بیگ بنگ می‌گوید تمام مواد فعلی و گذشته در کیهان در یک زمان مشخص به وجود آمده‌اند. در این زمان، همه مواد به شکل یک توپ بسیار کوچک با چگالی بینهایت و گرمای شدید به نام تکینگی فشرده شد؛ ناگهان این تکینگی شروع به انبساط کرد و کیهانی را به وجود آورد که اکنون آن را با نام جهان قابل مشاهده میشناسیم.
مطابق نظریه بیگ بنگ، جهان پس از انبساط اولیه به اندازه‌ای سرد شد تا ذرات زیراتمی و بعدا اتم‌های ساده تشکیل شوند، سپس ابرهای غول‌پیکر این عناصر اولیه از طریق گرانش، به هم پیوسته و ستاره‌ها و کهکشان‌ها شکل گرفتند. اما بیگ بنگ چند سال پیش اتفاق افتاد؟ همه اینها تقریبا ۱۳.۸ میلیارد سال پیش آغاز شد و در نتیجه این عدد به عنوان سن جهان در نظر گرفته میشود.
دانلود مستند زیبا و آموزنده «بیگ بنگ ؛ جهان چگونه آغاز شد ۲۰۱۸» همراه با زیرنویس فارسی از لینک زیر:
این نظریه نه تنها منشا همه مواد شناخته‌شده، قوانین فیزیک و ساختار مقیاس بزرگ جهان را توضیح میدهد، بلکه انبساط کیهان و طیف وسیعی از پدیده‌های دیگر را نیز تشریح میکند. حال، سوالی که مطرح میشود این است که نظریه بیگ بنگ از ابتدا چگونه مطرح شد؟
نظریه بیگ بنگ از کیست؟
ژرژ لومتر (Georges Lemaître)، اخترشناس بلژیکی، برای اولین بار در سال ۱۹۲۷ اعلام کرد یک جهان در حال انبساط را میتوان در زمان ردیابی کرد و به نقطه‌ای معین رسید که او آن را «اتم اولیه» می‌نامد؛ بدین ترتیب نظریه بیگ بنگ شکل گرفت. ادوین هابل (Edwin Hubble)، دانشمند آمریکایی، نیز دو سال بعد از طریق تجزیه‌وتحلیل انتقال به سرخ‌های کهکشانی تایید کرد که کهکشان‌ها از هم دور میشوند و جهان در حال گسترش است.
در حال حاضر طیف گسترده‌ای از شواهد تجربی تا حد زیادی از نظریه انفجار بزرگ حمایت میکنند و اکنون این تئوری به طور جهانی پذیرفته شده است. البته باید در نظر داشت اخترشناسان با فناوری‌های موجود هنوز نمی‌توانند تولد کیهان را رصد کنند و بسیاری از آنچه در مورد انفجار بزرگ می‌دانند از فرمول‌ها و مدل‌های ریاضی به دست آمده است. با این حال، ستاره‌شناسان می‌توانند پژواک انبساط را از طریق پدیده‌ای موسوم به تابش زمینه کیهانی مشاهده کنند.
در همین رابطه بخوانید: جهان موازی چیست و آیا جهان‌های موازی وجود دارند؟
دانشمندان بر چه اساسی نظریه انفجار بزرگ یا مه بانگ را مطرح کرده‌اند؟
اخترشناسان از طریق آزمایش اصول نظری، آزمایش‌های مربوط به شتاب‌دهنده‌های ذرات و حالت‌های پرانرژی و همچنین مطالعه اعماق کیهان، جدول زمانی رویدادهایی را ایجاد کرده‌اند که با انفجار بزرگ آغاز و به وضعیت کنونی تکامل کیهانی منجر شده است.
با این حال، نخستین زمان‌های کیهان که مربوط به اولین ثانیه‌های پس از انفجار بزرگ میشود، موضوع گمانه‌زنی‌های گسترده‌ای است. با توجه به اینکه قوانین فیزیک آن‌طور که ما میشناسیم نمی‌توانستند در آن زمان وجود داشته باشند، درک اینکه رشد جهان چگونه پیش می‌رفت، دشوار است.
تا اینجا در مورد تئوری بیگ بنگ توضیحاتی ارائه دادیم، اما سوال مهمی که در مورد آن در ذهن می‌آید این است که پیش از بیگ بنگ چه چیزی وجود داشته است؟
قبل از بیگ بنگ
یکی از سوالات اساسی اخترشناسان در مورد قبل از بیگ بنگ است. با وجود اینکه این موضوع همچنان به عنوان یک راز باقی مانده است، اما دانشمندان حدس و گمان‌هایی را در این باره مطرح میکنند. می‌دانیم برای اینکه چیزی وجود داشته باشد، باید ماده یا جزء در دسترس باشد و برای اینکه آنها در دسترس باشند، می‌بایست چیز دیگری وجود داشته باشد. حال سوال این است موادی که بیگ بنگ را به وجود آوردند از کجا آمده‌اند و در ابتدای امر چگونه ایجاد شدند؟
اولین ذرات ماده با عمر طولانی، پروتون‌ها و نوترون‌ها بودند که با هم هسته اتم را می‌سازند و حدود یک ده هزارم ثانیه پس از انفجار بزرگ به وجود آمدند. آنچه اکنون می‌دانیم این است که قبل از آن نقطه، واقعا هیچ مادهای به معنای آشنای کلمه وجود نداشت! برخی کیهان‌شناسان بر این باورند که یک جهان خالی تاریک و سرد مانند جهان ما میتواند منبع انفجار بزرگ باشد، گرچه شاید چنین فرضیه‌ای عجیب به نظر برسد! در هر حال، علی‌رغم بحث‌های مختلفی که پیرامون این موضوع صورت گرفته، پاسخ آن همچنان مبهم مانده است.
اما با وجود اینکه بیگ بنگ در میان دانشمندان بیشترین مقبولیت را دارد، نظریه‌های دیگری نیز در مورد پیدایش جهان هستند که طرفدارانی دارند.
در همین رابطه بخوانید: کرم چاله به زبان ساده
نظریه‌های دیگر آغاز جهان و رد نظریه بیگ بنگ
به جز انفجار بزرگ یا همان مه بانگ، دو تئوری مهم دیگر نیز در مورد نحوه پیدایش کیهان بیش از سایر نظریه‌ها مطرحند؛ انبساط ابدی (Eternal Inflation) و جهان نوسان‌کننده (Oscillating Universe). انبساط یا تورم ابدی یک مدل فرضی بوده که نتیجه یا بسط نظریه بیگ بنگ است و پاول استاینهارت (Paul Steinhardt)، فیزیکدان آمریکایی، اولین بار آن را در سال ۱۹۸۳ معرفی کرد.
بر اساس تئوری تورم ابدی، مرحله انبساط جهان برای همیشه در سراسر کیهان و یا حداقل در برخی نواحی آن ادامه دارد. از آنجایی که این نواحی به طور تصاعدی و به سرعت منبسط میشوند، بیشتر حجم جهان در هر زمان معین در حال انبساط است؛ بنابراین تورم ابدی یک چند جهانی بینهایت فرضی ایجاد میکند که در آن تنها حجم کوچکی از یک فراکتال (Fractal) به انبساط پایان میدهد.
نظریه جهان نوسان‌کننده نیز یک مدل کیهانی است که هر دو تئوری بیگ بنگ و بیگ کرانچ را به عنوان بخشی از یک رویداد چرخه‌ای ترکیب میکند. یعنی اگر این نظریه درست باشد، جهانی که در آن زندگی میکنیم بین دو انفجار بزرگ قرار گرفته است.
نکاتی جالب درباره بیگ بنگ
در نظریه بیگ بنگ ماده چگونه از هیچ به وجود آمده است؟ اولین ذرات ماده با عمر طولانی، پروتون‌ها و نوترون‌ها بودند که با هم هسته اتم را تشکیل می‌دهند. اینها حدود یک ده هزارم ثانیه پس از انفجار بزرگ به وجود آمدند و قبل از آن هیچ مادهای به معنای آشنای کلمه وجود نداشت.
برخی کیهان‌شناسان با بیان اینکه ماده نمیتواند از «هیچ» به وجود بیاید بر این باورند که یک جهان خالی تاریک و سرد مانند آنچه در آینده دور برای کیهان ما رخ خواهد داد، میتواند منبع انفجار بزرگ باشد. این دانشمندان برای همین جهانی که ما در آن زندگی میکنیم چنین تصوری دارند و معتقدند جهان کنونی در نهایت و پس از نابودی آخرین ستاره، وارد دوره‌ای بینهایت تاریک و طولانی خواهد شد.
کیهان چگونه پایان خواهد یافت؟ در آینده‌ای بسیار دور بقایای ستاره‌های سرد معروف به کوتوله‌های سیاه شروع به انفجار در قالب ابرنواختر خواهند کرد که آخرین آتش‌بازی تمام دوران را رقم میزنند! این نتیجه یک مطالعه جدید است که نشان میدهد قبل از اینکه همه چیز برای همیشه تاریک شود، جهان آخرین جنب و جوش خود را تجربه خواهد کرد.
دانشمندان بر اساس مشهورترین نظریه پایان کیهان موسوم به بیگ ریپ (Big Rip) یا مه گسست معتقدند جهان ۲۲ میلیارد سال دیگر به پایان میرسد. اگر می‌خواهید در خصوص نظریه‌های مشهور پایان جهان بیشتر بدانید، مقاله ما را درباره مه گسست مطالعه کنید.
فضا به کجا ختم میشود و آیا محققان پایانی برای آن متصورند؟ دانشمندان معتقدند پایانی برای فضا وجود ندارد. با این حال، ما فقط میتوانیم حجم مشخصی از هر آنچه را که در کیهان وجود دارد، ببینیم. از آنجایی که کیهان ۱۳.۸ میلیارد سال سن دارد، نور کهکشانی فرضی که در فاصله‌ای بیش از این از ما قرار دارد زمان کافی برای رسیدن به زمین را نداشته است؛ بنابراین ما هیچ راهی جهت آگاهی از وجود چنین کهکشانی نداریم.
شما درباره بیگ بنگ و سایر نظریه‌های آغاز جهان چه فکر میکنید؟ مواد ایجادکننده بیگ بنگ از ابتدا چگونه ایجاد شده‌اند؟ آیا جهانی پیش از جهان ما وجود داشته و مواد اولیه انفجار بزرگ را به وجود آورده است؟ دیدگاه‌های خود را در قسمت نظرات مطرح کنید و سوالاتتان را بپرسید؛ کارشناسان اسپاش به شما پاسخ می‌دهند.
ما نمی توانیم قبل از بیگ بنگ را بفهمیم ولی می دانیم که ستاره ای بزرگ وجود داشته همان ستاره که در قرآن هم خدا به آن قسم خورده و تاکید کرده که نمیدانید چه قسم بزرگی است و آن ستاره به امر خدا منفجر شده و وقطعات آن در فضا بخش شده که ستاره ها وکهکشانها را بوجود آورده وچون در مراحل اولیه انفجار که قطعات آن ستاره بزرگ به هرطرف پرتاب شده و داغ و مذاب بوده است و در فضای بدون هوا و بدون جاذبه بوده بصورت کروی درآمده مانند همه ستاره و سیاره ها و بعدا سرد شده و سخت گردیده اند و ستاره ها که هنوز مواد وانرژی در آنها مانده کماکان در حال سوختن وانفجارهای بعدی را رقم میزنند و چون مواد و ماده بعد از انفجار بزرگ به هرطرف فضا پرتاب شده اند در حال دور شدن از هم دیگر هستند و در واقع ما شاهد یک تصویر بسیار کندشده از یک انفجار بزرگ هستیم که اگر تند شود یک انفجار رخ میدهد و بعد فضا خالی میشود یا تکه ها به جایی میرسند که ساکن میشوند و دوباره به طرف هم دیگر کشیده میشوند مانند انفجار ستارهای ابرنواختر که حاصل آن بوجود آمدن ستاره دوباره با جرم کم و جاذبه بسیار زیاد
پیدایش جهان با انفجار بزرگ منطقی تربه نظر میرسد و اما اینکه قبل از آن چه چیزی بوده به نظرمن قبول کردن خدا به عنوان عامل پیدایش جهان ساده تر و راحتتر از سایر نظریه ها باشد که انسان را سرگردان و گیج میکند به نظر میرسد عقل و فکر که ما به عنوان مجردات غیر از ماده میشناسیم قبل از ماده وجود داشته چون باید اراده و فکری قبل از ماده وجود داشته باشد که ماده را چنین دگرگون و بانظم خاصی بوجود آورد قبول کردن طبیعت بی شعور به عنوان بوجود آوردنده این همه عظمت وجهان با نظم که حتی خودش را نمی تواند حفظ کند سخت و غیر منطقی است مانند اینکه بگویم پدرمان ما را خلق کرده درحالی که او کاری نکرده فقط نطفه را درجایش قرار داده و مراحل بعدی خلقت اصلا تحت کنترل او نبوده که چگونه آن نطفه بی ارزش تدریجا تبدیل به قلب و چشم و مغز به این پیچیدگی شده است پس کنترل این امرپیچیده از جایی دیگر است طبیعت بی شعور هم که نمیتواند چنین چیز پیچیده ای بوجود بیاورد پس قبول کردن خدا به عنوان وجودی که همه چیز را تدبیر و برنامه ریزی کرده منطقی به نظر میرسد
سالار خدا تو همه روایات میگه باید دنبال من بگردی تا ببینی و بفهمی من کی هستم
حالا این دانشمندان عزیز دارن زحمت میکشن و کاری میکنن که ما خدارو بهتر بشناسیم و پیداش کنیم
هرچی جلوتر برن و پیشرفتشون بیشتر بشه همه به خدا نزدیکتر میشن
هرچند که من نه فیلسوفم نه اختر شناس نه فیزیکدان اما، با اذعان به جهل و نادانی ام نمیتوانم عقلم را زیر پا بگذارم ،بدون شک هر ادم عاقلی مانند روز روشن مطالبی رو درک میکند و میفهمد بگونه‌ای که میداند هرگز در ان درک وفهمش تردیدی پیدا نخواهد شد،هر کس که اینگونه نبوده و چنین اعتبار وارزشی برای عقلش قائل نباشد ،استناد جستنش به کشفیات ونظرات دانشمندان هم بی اعتبار هست،چون باز هم عقل هست که انسان را به یک شخص عاقل وعالم راهنمایی میکند،حالا این مقدمه ای بود برای مطلبی که میخواستم عرض نمایم،و ان اینکه:نظریه بیگ بنگ یک نظریه ناقص است به این دلیل که بیان نمیکند که مادهای که موجب انفجار شد از کجا امد؟ وبر فرض که بگویند ان هم از یک ماده فلان بوده باز سوال پیش می‌آید که ان ماده از کجا امد؟ وهمینطور این سلسله ادامه خواهد داشت،و اگر بگویند مادهای قبل از اون نبوده میگوییم چنین چیزی محال است وحتی قوانین فیزیک هم میگویند که وجود هر چیزی به چیز دیگری برمیگرده مگر ممکن است که این همه جهان هستی به این عظمت از هیچ بوجود امده باشد؟،دلیل دیگر اینکه وقتی که بر فرض صحت که زمان این انفجار رو هم درست تشخیص داده باشند این سوال پیش میاد که چرا قبل از اون این انفجار شکل نگرفته ؟اگر بگویند چون تا انزمان شرایطش اماده نبوده مثلا حرارت و فشردگی لازم در ان ایجاد نشده،میگوییم خود این حرف شما یعنی اینکه خود این توپ فشرده یا ماده قبل اون که میگن ماده خیلی داغ و فلانی بوده یک زمانی، مبدا پیدایش وخلقتش بوده و دارید زمان برایش تعیین میکنید پس هرچیزی که زمان و نقطه اغاز داشته باشد یعنی ابدی نبوده و از چیز دیگری منشا گرفته همواره این سوال مطرح است که عاقبت واخرین نقطه اغازی که میگویید چرا زود تر و میلیارد ها سال قبل تر این اتفاقات نیفتاده؟اگر همیشه بوده پس وابسته به گذر زمان نیست که لازم باشه تا طی فرایندی اماده یک اتفاق یا انفجار بشود! چر باید در یک زمان خاص این اتفاق بیفتد؟ چرا اصلااینهمه میلیاردها و حتی بینهایت زمان قبل اتفاق نیفتاده؟ اینجاست که هر عقل سلیمی میفهمد که دست خالق و حکیم مدبری در کار است که وجود او نامتناهی و منبع ازلی لا یزال است که دست عقل از درک کنه ذات او عاجز است.
چرا اینقدر اصرار دارند که با کنار گذاشتن دلایل عقلی وعلمی وحتی قوانین فیزیک، مبدا افرینش را از تأثر پذیری از خداوند وخالق علیم وتوانمند جدا بدانند،ایا همین عقل دلیلی بر وجود خدا نیست ایا تاکنون علم توانسته مبدا حیات وموضوع زنده بودن یا همان روح را تشریح کند؟امروزه دانشمندان همه اعتراف میکنند که ما نمی‌توانیم بفهمیم که این روح چیست و از کجا میاید و بکجا میرود میگویند چگونه یک مشت خاک تبدیل میشود به یک موجود زنده مثل یک موش موذی یک حیوان؟ تا برسد به انسان ! ، این خاک شعورش از کجا بود؟ مگر جوابی برای حیات و منبع جان گرفتن پیدا کرده‌اند؟مگر با این همه اختراعات و این همه پیشرفت تکنولوژی توانسته‌اند یک چیزی درست کنند که ذره‌ای جان داشته باشد ذره‌ای شعور داشته باشد؟اینهمه رباط ها با هوش مصنوعی ساخته‌اند اما توانسته‌اند یک موجود زنده درست کنند؟یک موجودی که درک و حس داشته باشد؟ حال وقتی از درک مبدا و نقطه اغازین خلقت ناتوانند باید بر همان نظریه ناقص وصعیف معتقد بود یا مانند دانشمندان بزرگ چه در علوم فلسفه و چه فیزیک و ریاضیات و شیمی اعتراف کرد که عقل ما از اینکه بفهمیم حتی انسان چگونه پیدا شده عاجز است تا چه رسد به کل جهان خلقت،(توجه کنید که خیلی از این دانشمندان بی دین و مذهب هم بوده‌اند اما بدون تعصب و غرض ومرض حقیقت را گفته‌اند وخیلی از اونا هم که یک عمر مخالف وجود خدا بودند و جهان هستی رو نتبجه همهین امثال بیگ بنگ و نظریات مشابه میدانستند عاقبت اغتراف واذعان نمودند که محال است جهان هستی خود بخود بوجود امده باشد و خالقی نداشته باشد ،میتوانید راجع به دانشمندان مادی مسلکی که اخر معتقد به وجود خدا شدند تحقیق کنید یا حتی تو گوگل هم جستجو کنید.
@film.mostanad.i
مگه برای خوده وجوده خدا صددرصد اثبات شده که وجود داره یا نداره . دانش و علم و فیزیک چه ربطی به دین و مذهب داره؟ که تا هرکی خلافه چیزی حرف زد یا حرفی از خدا نزد سریع کافر به حساب میارید. ما هنوز از وجود روح و خدا هیچ چیزی نمیدونیم پس بهتره مطالبی که هیچ چیزی جز کنجکاوی بشر نیست و فقط فرضیاته مطالب رو توی ذهن داشته باشیم و بسنجیم با چیزی که ذهنیت خودمون باور داره مقایسه کنیم و صددرصد بازم براش یک دلیل کامل و منطقی پیدا نمیکنیم و بازهم فرضیات زیادی داره.موضوع علم و با دین و مذهب قاطیش نکنیم تا نه دین و مذهبی این وسط ازش سو استفاده یا توهین به مقدساتمون شکل نگیره. نه علم و دانش و بی ارزش نکرده باشیم
باسلام واحترام ،علی آقا خداوند علم مطلق است .
این بهترین حرفی بود که زده شد ، امیدوارم علی آقا بتونه همچین حرفیو درک کنه
خاسته یاناخاسته علم وقتی جوابی نداره برای برخی سوالها به سمت دین میره به عقیده من هم دین و قبول علمی موجودیت خدا تنها جواب به سوالهای بی جوابه ،خلاصه اینکه خدا یک تصور و عقیده نیست بلکه موجودیت علمیه که فراتر از دانسته های امروزیه،،درقرآن خداوند خودش را نور معرفی میکنه،خب حالا شما نور را حذف کنی کاملا با نیستی علمی مواجه میشید
این علمی که تو ازش دفاع میکنی داره روان خیلیا رو بهم میریزه یعنی وقتی داره میگه جهان به شکل یه انفجار در انفجار شکل گرفته و دست هیچ خالقی تو کار نبوده این یعنی چی اینا دارن خودشون رو از خالق بالاتر میگیرن نیست جز خالق یکتا خدایی و تنها اوست که بینا شنوا توانا دانا حکیم مهربان دلسوز عاشق عشق ورز و…. زیباست جز خدا نیست خدایی و جز او نیست خالقی خداوند می‌دانست که این حرف ها زده خواهد شد برای همین توی قرآن ذکر کرده است اگر راست میگویید بسازید موجودی را که نفس در آن بدمد و احساس داشته باشد راست گفت خداوند بلند مرتبه و یکتا نیست جز او خدایی
خالق مطمئنا وجود داره.
فرض کنین یک نفر میگه من خودم به وجود اومدم و خالقی ندارم در این صورت پس تو باید از خودت آگاه باشی و از نحوه ساز و کار بدنت هم کاملا آگاه باشی چون که خودت علت خودت هستی! ولی همیشه نیازمند و نادان هستی.
که این نشان دهنده یک قدرت برتر هست.
و همینطور اگه عمیق فکر کنین می فهمین که جهان مجبور هست و آزاد نیست . و طبق نظم خاصی پیش میره.
این خودش یک دلیل دیگه بر وجود خدا هست.
لطفا عمیق تفکر کنین نه سطحی .
نگاه نکنین که مردم چی میگن بیشتر مردم حتی فکر هم نمیکنن!
علی جان اثبات وجود خداوند در درون قلب هر کسی شکل میگیره بیشتر بهش فکر کن
تونستی قرآن مبین رو نصب کن فارسی و معنی قرآن رو بخون و بهش فکر کن حتما خالی از لطف نیست برات
هر آنچه عقل به آن حکم کند شرع هم به آن حکم میکنه .هر چقدر علم بیشتر پیشرفت کنه حقانیت دین اسلام هم مشخص تر خواهد شد .پس بهتره که دین وعلم با هم باشند تا جدای از هم .
درقرآن کریم آورده شده است اعراب گفتند ایمان آوردیم .بگویید اسلام آوردید.
ایمان در قلبهای شما وارد نشده است .پس این می رساند که ایمان داشتن بالاتر از اسلام زبانی هست که عملی نیک در آن نیست و به خاطر جهالت بهترین بندگان خداوند مانند حضرت علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام را شهید کردند . در مورد قوم یهود هم درقرآن آمده که دست خدا بسته نیست وهیچ کس عاجز کننده خداوند نیست حال اگر از علم شان بخواهند استفاده مخرب داشته باشند عاجز کننده خداوند نخواهند بود .
علی آقا شما ک میگی در مورد روح و خدا هرچی میدونیم فرضیاته ،فرضیات این مطالبی هستی ک دانشمندان ناسا میگن همیشه هم چه تو بحث بیگ بنگ یا امثالهم خودشون میگن فرضیه یا تئوري اصلا کشفیات اینا ثابت نشده و میتونه همش کشک باشه، در ضمن این دوستمون راجب کفر یا کافر چیزی نگفت اتفاقا بحث قشنگی کرد آقا مهدی شمام اگه میتونی از حرفش ایراد بگیر یا جواب تو حرفاش سوالات زیادی بود راجب علم و کشفیات علم
خب چگونه توهین به مقدسات و اعتقادات ما نمیشه وقتی اصول مذهب و دین ما میگه انسان از خاک سپس کل سپس دمیدن روح خلق شده، بعد پیرو نظریه بیگ بنگ باید انسان رو میمون تکامل یافته بدانیم؟ لابد اشراف به این داری که نظریه بیگ بنگ تمام موجودات زنده از جمله انسان رو از میکروب تکامل یافته میدانه؟
سلام
در واقع اسلام بدون علم معنی نداره پس این حرف که علم و مذهب رو با همدیگه قاطی نکنین از ریشه مشکل داره.
و اگه دنبال جواب منطقی هستین.
در آیه ۴۷ سوره ذاریات خداوند فرموده است
ما آسمان را با قدرت بنا نهادیم و همواره آن را وسعت میبخشیم.
عبارت همواره آن را وسعت میبخشیم بی شک به انبساط عالم اشاره داره.
حال اینکه قران ۱۴۰۰ سال پیش نازل شده
و دین اسلام معجزات علمی انکار ناپذیری داره.
واقعا تعجب میکنم بعضی ها چطوری اسلام و خدا رو قبول ندارن.
با سلام واحترام ،مطلب شما بسیار زیبا ودلنشین است و میتوان در موردش بیشتر بحث کرد ،در ضمن سوالهای پر مغزی را عنوان کرده اید که انسان را تشویق به تفکر میکند ،مایلم اگر تمایل داشتین بحث را به توسط ایمیل ادامه دهیم ،تشکر از شما
تو کل این مقاله کسی خدارو زیر سوال نبرده…. وقتی میبینم هرجای باربط وبی ربطی آدمهایی مثل شما پامیشن وهی از افریدگار میگن… این وایبو میگیرم ازشون که چقدر خودشون شک دارن به وجود خدا…انگار خودتون وجود خدا رو هنوز باور نکردین….که با خوندن هرچیزی ک مستقیم به خدا اشاره نکرده سریع واکنش بیهوده نشون میدین… یکم؛فقط یکم درکتون بالا باشه میفهمین که داره به یه قدرت برتراشاره میکنه…. که آفریننده است و هر موجودی میتونه با الهامات خودش اسمی براش بزاره حتی اگه اتم صداش کنه
دوست من کسی به علم حمله نکرده علم خیلی هم مفیده هر کسی نظرش رو میگه ولی بجای اینکه باور کسی رو زیر سوال ببری از خودت بپرس چرا تا صحبت خدا و دین میشه یک سری گارد میگیرن وجود اون نیروی برتر برای انسان مایه ی دلگرمی و امید هست
البته اگه خود جنابعالی هم مقداری از ادراکتون استفاده میکردید متوجه میشدین که اتفاقا این نظریه کاملا در تضاد با وجود خالق و خدای متعال است، اندکی بیشتر راجع به نظریه بیگ بنگ تحقیق کنی متوجه میشی که طبق این نظریه دست تدبیر وحکمت حکیمی در کار نبوده بلکه همه چیز ناگهانی و اتفاقی بوده و احتی انسان هم طی فرایندی طولانی در گذر زمان مراحلی مثل میکروب تا تبدیل شدن به حیوان ومیمون به اینجا رسیده و تکامل یافته، یعنی اصلا خدایی و مدبر و حکیم خالق خلاقی در کار نبوده بلکه بر اثر این فعل و انفعالات بوجود امده، و همینطور سایر موجودات، مطلب اینه که شما فکر کردی این نظریه فقط مبدا خلقت رو تعریف کرده، نه اینطور نیست این نظریه از اول تا اخر وجود موجودات و چگونگی حیات و بقا را در بر میگیره، وقتی این نظریه همه موجودات رو تابع قوانین اتفاقی میدونه و حاصل برخورد و انفعالات طبیعی دیگر چگونه میتوان فکر کرد که مثلا سیستم پیچیده عصبی مغز انسان یا اون چینش شگف مویرگ های داخل مغز که طول اندازه اشون بقدریه که میشه ۴ بار دور کره رمین چرخوند بشه، چون اونقدر باریک و ظریف هستند، اینها رو نمونه‌ای از حکمت خدای متعال و ید قدرتش بدانیم؟ چگونه اینهمه نظم وانظبات در خلقت رو نشانی از خالق حکیمی بدانیم؟،اما گفتی وجود خدا اثبات نشده، بزرگوار اگر متظورت دلایل عقلی و منطقی هست که عقل و متطق حداقل نفی و عدم وجود خدا رو اثبات نکرده ثانیا خدا رو فقط از راه استدلال و فلسفه نمیشه درک کرد باید به کمک اینها به وجود خدا یقین پیدا کرد و ان مکمل دیگر انسانیت و اخلاق است تا بتوان با قلبی پاک و روحی پاکیزه زمینه ایمان به خدا رو ایجاد کرد، چون اصلا یقین بوجود خدا برای رسیده به خداست برای همرنگ و عاشق خدا شدن است، وگرنه گیرم همه بدانند خدا وجود دارد اما تا،بدنبال خدا و مطیع اوامر ونواهی او نباشند چه ارزشی دارد؟
بسیار عالی احسنت
با همه جای حرفتون موافقم به جز اینکه میگین میتونیم به اتم بگیم خدا!
اتم خودش مجبور هست.
و طبق نظم خاصی پیش میره.
و یک نفر هست که اتم رو هدایت کرده و ساخته.
این حرفی که شما دارین میزنین یعنی هر چی رو که دوست داشتیم به عنوان خدا قبول کنیم.
آقای مهدی پاسخ شما عالی و قابل تامل هست.
شما لطف داری، حتی خوشحالیه که دوستان برای ان مباحث وقت میذارن و نظرات دیگران رو جویا میشن، این نشان از ارزش قائل شدن و اهمیت دادن به درک و اندیشه و عقل و هویت انسانیست
با سلام دوست عزیز اگر قرار بود انسان دنبال هیچ چیزی نباشه مثل علم که از همه چیز بالاتر هست ما هنوز داشتیم مثل انسان های اولیه زندگی میکردیم پس باید به دنبال جواب و دلیل قانع کننده باشیم حرف شما درست در بودن خداوند شکی نیست ولی این دلیل نمیشه انسان هر چیزی رو که جواب براش نداره به خدا ربط بده به نظر من شما هم اینگونه مطالب رو نخون چون هنوز به درک این مطالب نرسیدی و اگر رسیده بودی اینطور جواب نمیدادی
اتفاقا من عاشق اینگونه مباحث هستم،از کجای حرفای من بوی مخالفت و دشمنی با علم و تحقیق میومد؟ من فقط خواستم اینو متوجه باشیم که مثل یه عده که با خوندن چهار تا مقاله و کتاب از افراد لاییک و مادی مسلک فوری زیر دین و خدا میزنند و خیال میکنند دیگه روشنفکر شدن و هرچی این دانشمندان بگن درسته و اونقدری برای عقلشون ارزش قائل نیستن که لااقل تحقیق بیشتری بکنند، و صرفا اینکه مطلبی از جانب فلان دانشمند بیرون اومد تسلیم افکار او نشوند و با نیروی عقل و اندیشه تمام جوانب رو بسنجند
با سلام
ما در روی زمین هستیم، جدیدا دانشمندان گفته اند که ماه از زمین کنده شده، فاصله ماه تا زمین یه ثانیه نوری هست و فاصله خورشید تا زمین ۸ دقیقه نوری هست. تاکنون فضاپیمایی که تونسته بیشترین فاصله با زمین را بپیماید حدود ۲۲ میلیارد کیلومتر هست یعنی معادل یه روز نوری. ناسا میگه دورترین کهکشان دیده شده حدود ۱۰ میلیارد سال نوری با زمین فاصله داره. ۱۰ میلیارد سال کجا و یه ثانیه کجا. هنوز ماه را نتونستیم کامل بشناسیم قطعا نظریه بینگ بنگ تغییر خواهد کرد و تا آن زمان که ما بتوانیم کل کیهان را بهش احاطه داشته باشیم و در موردش نظر بدهیم خیلی سال مونده. ما خود جزئی از کل هستیم هنوز زمین را هم خوب نشناختیم. البته ممکنه رشد تکنولوژی افزایش یابد و امکانات قویتری برای شناخت جهان پیدا کنیم.
دوست عزیز شما میگی یک خالقی جهان رو بوجود آورده یعنی زمانی بوده که جهان نبوده و خالق بوده؟ یعنی خالقی بوده قبل از اینکه هیچ مخلوقی باشه؟
ovirjx@gmail.com
منظور ما وجود خدای متعال قبل از هر چیز است و اینکه تمام مخلوقات وجود خود را از منبع لایزال و ازلی و ابدی خدا گرفته‌اند.
اما این موضوع که ایا خدای متعال قبل از خلقت هم خالق بوده این بحثی جداگانه در مورد صفات خداست،خب صفات خدا همانند ذات خدا ازلی و ابدی هستند ولو زمینه بروز آن صفت ایجاد نشده باشه مثلا صفت رحمانیت هم ذاتی است برای خدا اما دایل نمیشه که بگیم قبل از خلقت رحمن و رحیم نبوده چون کسی نبوده که به او ترحم کند ، بلکه قبل از خلقت این صفت رو داشته ولی تا آن موقع بروز نکرده،یا صفت قادر و توانمند خب نمیشه بگیم قبل از خلقت چون از قدرتش استفاده نکرده پس قادر نبوده!.
مطلب اینه که تمام صفات شایسته رو خدا داشته قبل از انکه زمینه بروز انها فراهم شود، اینجا حدیث قدسی جالبی بنظرم رسید و آنکه،((خدای متعال میفرماید « من گنج پنهانی بودم خواستم که شناخته شوم پس موجودات را افریدم تا مرا بشناسند» .
تذکر: توجه داشته باشیم که خدای متعال نیازی به این نداشته که شناخته شود چون اگر اینطور برداشت کنیم یعنی خدا ضعفی داشته که با خلقت اون ضعف رو برطرف کرده یا نیازی داشته که با خلقت ان رو مرتفع کرده،پس باید توجه داشته باشیم که خود این اراده خدا برای شناخته شدنش بخاطر صفت ترحم و سخاوت و رحمتش بوده که به امثال انسان و ملائکه این بزرگوای و لطف رو نموده که اولا از نیست به وجودشون اورده ثانیا آنها را از نعمت علم و اگاهی بهره‌مند نمود،و چه علمی بالاتر از شناخت و ومعرفت خدا ؟پس خود این اراده خدا بر خلقت برای بذل و بخشش بوده و مرهون صفت رحمانیت و ربانیت خدا، وگرنه چیزی از خلقت خلائق عایدی خدا نیست،(گر جمله کائنات کافر گردند بر دامن کبریائیش ننشیند گرد)خدا خلق کرد چون عاشق بذل و بخشش بود چون منبع محبت و لطف و عشق بود و به همین خاطر است که در احادیث آمده که خدای متعال میفرماید:«ای فرزند ادم من جهان رو برای تو خلق کردم اما تو رو برای خودم خلق کردم» یعنی لیاقتی در انسان گذاشته که میتواند بجایی برسد که با خدای متعال ارتباط معنوی برقرار کند و به منبع تمام کمالات برسد،شما خودتون فکر کنید که هرچیزی که زیبایی یا لذتی در آن است آن را از خداگرفته و خب حالا خود خدا که منبع تمام خوبیها و زیباییها و کمالات و جمالات است،اگر انسان به خدا برسد و معرفت پیدا کند،به بینهایت دست یافته،ولی افسوس که ما با کوتاه بینی و نیاندیشیدن و تعقل نکردن خود را به امورات و موارد محدود و اندکی وابسته میکنیم و از این استعداد خدادای استفاده نمیکنیم که ارزش خود را درک کنیم که میتوانیم بکجا برسیم…
سلام دوست عزیز مطالب جالبی نوشتید اینکه مباحث علمی بخواد واقعیت بیان کنه باید از دین و مذهب مبرا باشه تا بتونه اصل نظریه رو تعریف کنه و اینکه آفرینش ی خالق داره هیچ دانشمندی منکر خدا نیستند و از بعضی از علمای دینی و مذهبی هم خدا رو بیشتر میشناسند و درک میکنند
: «أَوَلَمْ یرَ الَّذِینَ کفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضَ کانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کلَّ شَیءٍ حَی…»[5] آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از یکدیگر بازکردیم؟ و هر چیز زنده‌ای را از آب قرار دادیم…» از آیه مذکور برمی‌آید که به هم پیوستگی آسمان و زمین اشاره به آغاز خلقت است که بر اساس نظرهای دانشمندان، مجموعه این جهان به صورت توده واحد عظیمی از بخار سوزان بود که بر اثر انفجارهای درونی و حرکت، به تدریج تجزیه شد و کواکب و ستارگان از جمله منظومه شمسی و کره زمین به وجود آمد و باز هم جهان در حال گسترش است
خداوند همیشه بوده .هست و خواهد بود . خداوند دو کار انجام میدهد یا خلق میکند یا می‌آفریند. هسته اولیه را آفرید. یعنی فرمان داد موجود باش. انفجار آغاز شد .جهان گسترش پیدا کرد یا همان انبساط . زمانی که انقباض آغاز شود در نهایت دوباره به همان ماده کوچک تبدیل میشود و دوباره یک انفجار دیگر و دوره ای دیگر آغاز میشود
سلام
علم بشر هنوز انقدر رشد نکرده که جواب سوالاشو پیدا کنه ما هنوز نفهمیدیم خدا چی هست
واقعا این فضای بزرگ رو چه کسی به وجود آورده که یه ابر سیاره انفجاری درونش صورت بگیره این همه سیاره به وجود بیاره
واقعا چیزی که باعث تعجب است این نکته می باشد که علم چطور خودش را نقض می کند! علم می گوید حتی یک ذره کوچک در حد اتم هم نمی تواند از نیستی پا به عرصه هستی بگذارد و فقط از شکلی به شکل دیگر تغییر شکل می دهد ، حالا سوال اساسی اینجاست که این حجم عظیم از ماده که کائنات را تشکیل میدهد در لحظه بیگ بنگ چطور می توانند بهم پیوسته و به اندازه یک توپ فشرده شده باشند و چند صدم ثانیه پس از انفجار تازه اتمها شکل بگیرند و قوانین فیزیک بعد از آن بوجود آمده باشد، آیا ماده ماقبل از انفجار حتی اگر بشکل ماده کنونی نبوده چطور می توانسته از نیستی ماده تولید کند که انبساط ناشی از آن توجیه کننده حجم ماده فعلی جهان باشد ؟ آیا این نظریه برمبنای یک کلاهبرداری فلسفی شکل نگرفته ؟!
تبدیل انرژی به ماده بوده. اصل ساده فیزیک :انرژی نه خلق میشه نه ازبین میره بلکه از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشه.
باسلام واحترام ،حرف شما کاملا درسته اما جواب این سوال به تنهایی نیست که واقعا نیست که انفجار بزرگ چگونه بوده وقبل از آن چطور
باسلام واحترام، احمد آقا سوال شما بسیار مهم است اما جواب دارد، پس به امید ادامه بحث
احمد عزیز
کلمه قبل یا ماقبل مربوط به وجود زمان هست و ترکیب قبل از بیگ بنگ مفهوم ندارم چون فضا زمان بعداز بیگ بنگ بوجود آمده و ما قبل از بیگ بنگ زمان بصورتی که الان درک میکنیم وجود نداشته. علم بشر مثل یه نوزاد بی دست و پایی هست که هنوز راه رفتن بلد نیست و با این علم ناقص فعلا تا بیگ بنگ رو توانسته توضیح بده.
فرموده ای از حضرت علی اعلی هست که فرموده اند،, خداوند همه علم هست و این همه علم را برای انسان می خواهد، و باز فرموده اند انسان اشرف مخلوقات هست، و پیامبر ص فرموده اندخداوندگار حقیقتی ناشناخته بود ظاهر شدند تا شناخته شوند.
این ظاهر شدن و ظهور جسمیت جهان که هر ذره اش نیرویی همراهش است، آیا این جهان جسمیت و ظاهرشده با این نظم ،قبلش کلا بصورت روح و انرژی بوده است و دست قدرت تدبیرگری جهان که آنرا بطرف تکامل میبرد که امرش کن فیکون میکند یعنی وقتی بگوید باش وبشو میشود،و این نیروهای همراه انسان، مثلا مانیتور ذهن و قدرت و توانایی تجزیه و تحلیل و درک علومی که در هستی جاریست و تدبیرگر هستی مغز و عقل و فهم را قرار داده تا انسان اشرف مخلوق به آن برسد.
آیانقطه صفرحهان که بالفرض بابیگ بنگ استارت خورده آیا جسمی که منفجر شده ازکجار قم خورده ،؟ آیا با کن فیکون که امرش رقم میزند وجود پیدا کرده؟
انسان نیروهای بالقوه عجیبی دارد و اگر بالفعل شود در حد تکاملش میفهمد معنی خداوند همه علم هست و همه علم را برای انسان میخواهد چیست،
خالقی که تدبیرگر کون ومکان و هستیست باتدبیر و اراده فوق اراده ها ظاهر و باطن هستی را رو به تکامل سیر می دهد وب ه جلو میبرد و با صفت جبری و جباریتش خلقش را خصوصا انسان که اشرف مخلوقاتست را بطرف تکامل پیش میبرد تا انسان به همه علم ظاهر و باطن جهان هستی احاطه پیدا کند و مفهوم خداوند همه علم هست و آنرا برای انسان میخواهد بالفعل شود.
تا
انسان با اختیار و عشق خالق هستی را با توجه به شأنش دوست بدارد و خوبی را سرلوحه مسیر عملش قرار دهد و با اختیار از بدی و بدکاری فاصله بگیرد چون ذرة المثقال عمل انسان بر ظاهر و باطن هستی اثرمی گذارد لازمه این گونه شدن، علم هست، و هدایتگر ظاهر و باطن هستی آنرا رها نکرده وتدبیرش دائمیست و در زمان مشخص باتوجه به نیاز اشرف مخلوقات (انسان) کلمه کاملی که هویتش علم کامل هست و هیچ نقطه مبهم و تاریکی ندارد راظاهر میکند، با ظاهر شدن کلمه کامل علم ،او جوابگوی همه حقیقت کون و مکان و منشا واقعی هست و همه مبهمات وتاریکی هاست.
و آن زمان شاید شاید، تمام کیهان و موجوداتی که ساکنند که امروزه در رسانه ها اشاراتی به وجودشان میشود با انسانها ارتباط برقراری کنند و در طی شدن مسیر تکامل خلقت طبق خواسته خالق هستی باعشق و اختیار گام برمی دارند تا به علم کامل که هدف خالقست برسند ونیروهای بالقوه انسان بالفعل شود.
دوست من چند سیاره در کیهان پتانسیل وجود گونه های جاندار را دارا می‌باشند؟ وقتی برخی مذهبیون دنیا را را بر آب؛…. و نهایتا همه را بر گرده ماهی میبیندو رعد وبرق را شلاق زدن شیاطین و جنیان و شهاب سنگها را تیرهای پرتاب شده به سوی شیاطین گوش ایستاده برای شنود دستورات خداوندی میداند. بهتر نیست کمی اندیشه کنیم. بهروز باشید
مطمئنم تو اصن نفهمیدی چی گفت که بیخودی به دین ربطش دادی
دوست عزیز یعنی شما درک کاملی از وضع ظاهر و باطن زمینی که بر آن ساکنید دارید و آیا واضح نیست شما با توجه به وضع علمی حاکم بر زمین پتانسیل حیات و زندگی کردن بر آن دارید آیا شما فکر میکنید بر فلان سیاره کیهان که مطلقا پتانسیل حیات برای شما و من نیست آیا خالقی که امرش کن فیکون است نتوانسته موجوداتی با توجه به خصوصیات و وضع علمی حاکم برسیارات دیگر خلق کند و خالقی که شما را با توجه به وضع حاکم بر زمین خلق کرده توان ندارد بر زحل با توجه به وضع علمی حاکم بر آن موجوداتی که سنخیت حیات برآن داشته باشند خلق کند آیا چون شما قیاس با وضع خودت میکنی و قیاس با وضع علمی حاکم بر زمین میکنی نباید با توجه به وضع علمی حاکم بر زحل یا زهره و … .موجودی زنده که پتانسیل حیات برآن داشته باشد بر آنها زندگی کند. آیا زحل که وضع جسمیت خاکی شبیه زمین یا مریخ ندارد نمیتواند موجوداتی با سنخیت وضعش زندگی کنند ولی به چشم شما و دانشمندان فضا نیایند.
وقتی شما نمیدانید جن و شیطان چیست و هویتشان چگونه است چطور می‌فهمید شهاب و نیروی همراهش چیست؟ که آنها را بی‌ربط به هم بدانید. بعد چرا باحرف مبهم مدعی مذهبی که توان تعریف و شکافتن علمی حرفی که میزند را ندارد را علم میکنی که علم را از خداوند و انسان و ظاهر و باطن روح و انرژی و نیروی همراهشان جداکنی. شما بگو خداوند چیست که بعد در مورد دستوراتش و شنود دستوراتش بیان کنید اصلا شما هویت گوش شیطان را بگو تا طریق شنود دستور خداوندگار توسط شیطان را بیان کنی.
اول شما حس‌های بدی که بعضی وقت‌ها درونت ناخواسته ظاهر میشود منشاش را تعریف علمی کنید تا بفهمیم ماهی که به عنوان خوراک انسان استفاده میشود چکاره است که زمین را نگه دارد.
با این همه مبهمات چگونه منو به اندیشه دعوت میکنی که نمی توانی منبع نیروی فکر و عقل را و از کجا آمدنش و برای چه بودنش همراه شما را بشکافی.
منبع نظم کیهان چیست؟ منبع روح همراه جسم شما چیست؟ منبع پیکره‌‌بندی جسمیت مغز انسان رحم مادر هست یا وجود پدر و آیا نیرویی که با استفاده از مغز کنکاش و تجزیه تحلیل میکنید تا زیانتان ظاهرش کند را اشراف کامل بر هویتش دارید؟ آیا فهم‌های که کنکاش کرده‌اند خلقت هستی با بیگ بنگ استارت خورده را مادران و پدران صاحب فهم‌ها خلق کرده‌اند؟
آیا متفکران هویت هستی منکر مذهبند یا هرچه جلو می‌روند می‌فهمند تدبیر خالقی پشت هستیست و با عرض معذرت مثل شما نیستند مذهب را با تحقیر و ذلت و بی‌هویتی و بی‌ربط به منشا هستی جلوه دهند بدان بزرگان اصلی مذهب وقتی گفته‌اند، کسی که خودش را بشناسد خداوندش را می‌شناسد چون تمام گمشده همه، انسان چیست هست و فهم و تفکری که باید انسان چیست را لمس کند منشاش همان پروردگاریست که همه علم هست و این همه علم را برای انسان میخواهد.
خداوندی که خود شنواییست خداوندی که بیناییست خداوندی که قوه و نیروست، درک هست تدبیر هست.
انسان چیست؟ مذهب و دستوراتش فقط برای رسیدن به عمق خود هست و رسیدن به انتهای ذات و فطرت و رسیدن به منبع مهربانی منبع عشق و منبع تفکر و فهم و لطافت و زیبایی‌بینی و هویت عقل عمیق بازگشت عمیق به درون خودت هست و گولت نزنند مدعیان مذهبی که ثمر ادعای مذهبشان ظهور خودمحوری ظهور دیکتاتورمسلکی بدخلقی دوگانگی ظاهر و درون و… هست.
شاید دوباره بگویی چه ربطی دارد و دعوت به اندیشه کنی ولی خالق خودش انتهای اندیشه است انتهای تدبیر و نظم هست. نیروهای پنهان و بالقوه همراه انسان حول و قوه خود خالق است وانسان صاحب علم کامل کن فیکون میکند، فقط کلمه علم کامل هست که همه مبهمات را می‌شکافد. خیلی از دانشمندان به شدت چون نظم را لمس میکنند تدبیر را لمس میکنند هدف خلقت را لمس میکنند با عشق آشنا میشوند و دست قدرت تدبیرگر را لمس و لازمه خروج از دوگانگی صادق بودن است و بایگانگی و یکتایی (با توجه به عمق یکتایی) لمس هویت هستی آسان‌تر میشود.
الحمد الله رب العالمین.
سپاس و ستایش خدای را که پروردگار عالم هاست.
اگه فقط معنی الحمد الله رب العالمین رو بلد بودین میفهمیدین که قران به عالم ها اشاره کرده و وجود جهان های دیگر و آدم فضایی رو نقض نکرده و اینکه کی گفته رعد و برق شلاق شیاطین هست؟؟!
من با مطالعه کتاب از کهکشان تا انسان نوشته جان ففر آمریکایی (که البته مطالب این کتاب مورد استناد بعضی از مکاتب مادی‌گرا برای اثبات نظریه تصادف برای خلقت جهان مورد استفاده قرار گرفت)
و بسیاری از کتب علمی دیگر راجع به پیدایش و تدوین جهان ، به این نتیجه رسیدم که نظریه بیگ بنگ راجع به پیدایش جهان معتبرترین است و قبل از آن (هیچ)بوده است یعنی نه ماده ای نه فضایی و نه زمانی، و تنها توجیه علمی و عقلی برای پیدایش جهان و هستی، همان نظریه آفرینش توسط آفریدگار واحد و قادر می‌باشد که اراده کرد جهان را از (هیچ)خلق کند و کرد و فقط خداوند است که میتواند همه چیز را از (هیچ)خلق کند.
اگر غیر از این نظریه ای برا اینکه قبل از بیگ بنگ چه بوده و چرا بیگ بنگ اتفاق افتاده وجود دارد ،دوست دارم بدانم.
سلام. خطبه اول نهج البلاغه را بخونید با شرح هاش. خیلی قشنگه…البته بخش پنجم شش و هفت خطبه درباره آفرینش جهان است
چه عجب یه نفر به آفریدگار اشاره کرد. واقعا چرا وقتی از خلقت چیزی نمیدونیم نمیخواهیم بپذیریم که آفریدگاری دنیا رو خلق کرده. واقعا بشر چقدر مغروره…
ببینید دوست گرامی تمام دانشمندان و پروفسورها دهنشون سرویس شده تا این همه اطلاعات جمع آوری کنن، یه حرکتی بزن یه یه کم زحمت توش باشه.
ملت پوستشون کنده شده ها
از هیچ نمیتوان گفت چیزی خلق شده است چون انچه هست و انچه بوده و اتفاق افتاده بنابر نظر دانشمندان علم فیزیک توان و انرژی فشرده شده ای بوده که در یک نقطه بصورت بی نهایت فشرده در هم جمع شده بوده است و اینکه این توان از کجا امده و منشاء ان چه بوده از پاسخ بدان ناتوان مانده اند در حالیکه اگر توان انرژی آگاهی روح که برایمان هنوز تا اندازه زیادی ناشناخته مانده و راحع بدان کمتر بحث شده و در حوزه متافیزیک قرار میگیرد و خصوصا در یک سده اخیر علم فیزیک اثبات نموده بر اساس آزمایش دو شکاف که انرژی و توان اگاهی بر نحوه رفتار توان و انرژی ماده اثر میگذارد و خصوصا این توان و انرژی اگاهی را از قلم نیانداخته و آن را در نظر بگیریم که آنچه که به عنوان انرژی و توان ماده احساس میکنیم وجود دارند جدای از توان و انرژی اگاهی روح نمیتواند باشد پس در نتیجه وجود آن و یا حتی بکار بردن لفظ خلق برای آن چون مبتنی بر انرژی و توان آگاهی روح می باشد پس نمیتوان گفت از هیچ است بلکه میتوان گفت آنچه احساس میکنیم وجود دارد اثری است از توان و انرژی آگاهی روح که بدین صوزت جلوه گر شده در واقع از هیچ نیست بلکه از جلوه وجودی توان و انرژی آگاهی روح است که بصورت بسیار فشرده مقدار کمی از آن بصوررت انرژی ماده و سپس مقدار بسیار زیادی ازاین انرژی بصورت فشرده را درحالت ماده میبینیم در واقع همانطور که مقداری ماده نمود مقداری انرژی فشرده شده است و خود انرژی نیز آزاد شده مقداری از توان آگاهی روح می باشد پس هیچ چیزی از هیچ بوجود نمیاید بلکه هر چیزی منشا و مبدا ای دارد
با سلام واحترام ،برادر عزیز برای حرف خود باید انقدر مسلط به قوانین فیزیک ونجوم باشید که با مدارک وبرهان بتوانید گفته خود راثابت کنید و به گمانم یک فرض به فرض انفجار بزرگ اضافه کرده اید
باسلام واحترام ،به گمانم نظر شما مقداری درست است اما انحراف هم دارد، چون از هیچ چیزی بوجود نمی اید
سلام
به نظر من نظریه بیگ بنگ از بقیه نظریه ها بیشتر با عقل جور در میاد ولی با این تفاوت که شاید قبل از انفجار بزرگ چندین بار این اتفاق افتاده و بعد از مه گسست کامل ، دوباره از اول شروع شده ، اما سوالی که همیشه ذهن منو به خودش درگیر می کنه این است که : آیا ممکن است که رفتارها و عکس العملهای ما تو زندگی همه متاثر از انفجار بزرگ باشد ؟ یعنی ما جزئی از اتفاقات بیگ بنگ هستیم و مغز و ذهن ما از بیگ بنگ پیروی می کند ؟ کاملا جبریک و بدون ذره ای اختیار ؟ یک مثال ساده : نارنجکی را در جلوی دوربین منفجر کنید و بعد از فیلم برداری از صحنه فیلم را هزاران باربه صورت آهسته پخش و نگاه کنید ، آیا تکه های نارنجک که به اطراف پرتاب می شوند ، می توانند از خود اختیاری داشته باشند ؟ به طور کامل دستور حرکت و انرژی خود را از انفجار اولیه میگیرند . حالا همین اتفاق را میلیاردها میلیارد برابر با عظمت و آهسته در نظر بگیرید . خوب میشود چیزی شبیه بیگ بنگ و ما هم میشویم جزئی از فرایند تولید و حرکت بیگ بنگ . ( جبریک بودن دنیا )
لطفا اگر امکانش هست ، مرا در این باره راهنمایی کنید
با تشکر
بعدازپرتاب شدن ذرات دربیگ بنگ انرژی لحظه ای حاصل همجوشی ایجادشد که دیگه دراختیار انرژی قبلی نبود واین همان مرز جدیدبین گذشته واینده ذرات بودکه ازجبرجداشدوبا اختیاردرامیخت
باسلام واحترام ،نه اینگونه نیست
اشتباه شما این است که روح و ماهیت انرا که هنوز برایمان تا حدود زیادی ناشناخته است را اثری از انرژی و ماده تصور کردی در حالیکه قضییه کاملا برعکس است و اصالت با روح و توان انرژی اگاهی ان است و انرژی و ماده اثری از توان انرژی اگاهی روح می باشد و فراتر از ان قرار میگیرد نه در تابعی از ان
باسلام واحترام ،به گمانم درست نیست چون با وجود جبر وجود انسان بی معنیست
به عقیده من موجودیت موجودات زنده علمی جدای از بیگ بنگ هست و ارتباط نداره