گفتگو با دبیر ستاد فناوریهای فضایی درباره صنعت فضایی ایران
دبیر ستاد توسعه فناوریهای حوزه فضایی و حملونقل پیشرفته معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری دانش فضایی را زاییده انقلاب دانست و گفت: «قبل از انقلاب یکسری رویاها در حوزه فضایی داشتیم که محقق نشد.»
منطقی در سخنانش با همان روحیه جهادی سالهای دفاع مقدس از تبدیل رویاها به واقعیتها گفت.
دانش فضایی ایران را چطور میبینید؟
دانش فضایی زاییده انقلاب است چراکه قبل از انقلاب یک سری رؤیاها داشتیم که محقق نشد.
من ابتدا بهطورکلی فعالیت کشورها در بخش فضایی را توضیح میدهم؛ بهطورکلی کشورها برای اینکه به دانش فضایی ورود کنند ۲ مدلدارند، یک مدل مخصوص کشورهایی است که صاحب قدرت علمی هستند و فناوریهای سطح بالا دارند، ویژگی کشورهای حاضر در این گروه این است که اینها هم دارای پایگاه فضایی هستند، هم طراحی محصول میکنند، هم ماهواره پرتاب میکنند و از اطلاعات اینها هم خودشان و هم دیگران استفاده میکنند که تعداد این گروه زیاد نیست بهطوریکه حداکثر ۱۵ کشور به این صورت در بخش فضایی فعال هستند.
گروه دوم حدود ۷۰ کشور هستند، اینها یک ماهواره را میخرند و در مدار قرار میدهند و از اطلاعاتش بهرهبرداری میکنند، اینها در بخشهای اقتصادی از ماهوارهها در بهره وری ملی و مدیریت منابع به خوبی استفاده میکنند.
مدلی که ماقبل از انقلاب داشتیم مدل گروه دوم بود، یعنی قرار بود یک ایستگاه زمینی داشته باشیم که اطلاعات را دریافت کنیم و در بخشهای مختلف اقتصادی کارکنیم و به کشورهای دیگر هم ارائه دهیم.
قرار بود اطلاعات را ابتدا از ماهوارههای ناو آمریکایی بگیریم و سپس ۳ ماهواره در فضا قرار دهیم.
قسمت اول انجام شد؛ یعنی یک مجموعهای در ماهدشت گرفتند که از اطلاعات ماهوارههای آمریکایی استفاده کنیم که از این طرح فقط یک ایستگاه پیادهسازی شد و در پیادهسازی ایستگاه صرفاً دریافت اطلاعات مفید نیست بلکه تحلیل بحث مهمی است، زیرا باید اطلاعات را استخراجکنیم. بهعنوانمثال اگر قرار است کشاورزی را کنترل کنیم، باید کل اطلاعات ایران را استخراج و تحلیل کنیم.
برای این کار باید نرمافزارهای فوقالعاده قوی داشته باشیم و یکسری اندازهگیریهای زمین را انجام دهیم تا اطلاعات ما کالیبره شود مثلاً گندم را از جو تشخیص دهد. میخواهم بگویم که قسمت پیچیده این فعالیت، گرفتن اطلاعات نیست، بلکه بخش تحلیل اطلاعات است که ما در این بخش دانشی نداشتیم و اگر میخواستیم این کار را انجام دهیم باید یک گروه تخصصی میآمد و این کار را برای ما انجام میداد.
بعد از انقلاب ما در ابتدا به دنبال کارهای فضایی نبودیم و بعدازآن هم درگیر جنگ شدیم، اینکه میگویند ما سه نقطه مداری داشتیم و آن را از دست دادیم اینگونه است که با عدم استفاده از نقاط مداری این نقاط از کشورها گرفته میشود و ما هم در ابتدا توجهمان بهکارهای فضایی نبود، بلکه توجهمان به مسائل دیگر بود، بعدازآن هم درگیر جنگ شدیم و سپس دیدیم که بخش فضا، بخش مهمی است و وارد مدل اول یعنی مدل سرآمدهای علمی شدیم.
در ابتدا چند همکاری بینالمللی را آغاز کردیم. ۳ همکاری شروع کردیم که نیمهتمام ماند، با هندیها درباره ایستگاه زمینی صحبت کردیم که متوقف شد، با روسها درباره ماهواره سینا صحبت کردیم که گفتند آن را گم کردیم. با ایتالیاییها درباره ماهواره مصباح صحبت کردیم که به مشکل خوردیم.
دهه ۷۰ که این کار را کردیم دیدیم که اگرچه فضا یک بخش بینالمللی است اما ما در این بخش کامل موفق نبودیم، البته یادگیری زیادی در این حوزه داشتیم و بر مبنای دانش خودمان و یادگیریهایی که داشتیم کارکردیم، این تعاملات و یادگیریها بسیار مهم بود.
ما در دهه ۸۰ با کمک دانشگاه کارکردیم و صنعت دانشگاهی در این بخش خوبشکل گرفت.
مجموعه دانشگاه علم و صنعت روی طراحی بومی شروع بهکار کردند، با طرح «یازهرا (س)» کار را شروع کردند و درنهایت به یک ماهواره رسیدیم که ماهواره امید بود، اما مسیر مهمتر این بود که خودمان پرتاب داشته باشیم، زیرا قدرت فضایی در این بخش است. در بخش اول اگر با یک شرکت خصوصی قرارداد داشته باشیم، میتوانیم کارکنیم، اما در بخش پرتاب ماهواره باید خودمان دانش فنی را داشته باشیم، درنتیجه از دانش خودمان استفاده کردیم.
ماهوارهبر سفیر را همساختیم و در بهمن ۸۷ ما به جمع ماهواره سازان و ماهوارهبر سازان پیوستیم، اما باید ویژگیهای این حوزه را هم میشناختیم؛ چراکه این بخش ویژگیهای خاص خود را دارد.
در این بخش تحقیقات فوقالعاده زیاد است و باید در مرز فناوری حرکت کنیم، آزمایشگاههای وسیعی بسازیم تا بتوانیم دانش را به فناوری روز تبدیل کنیم و تستهای متعدد داشته باشیم.
تغییرات در این حوزه ازنظر علمی و فناوری بسیار سریع است و این حوزه فوقالعاده سریع و پرهزینه است، البته دستاوردهای بسیار مهمی هم دارد. اگر رقابت نکنیم دچار عقبافتادگی میشویم.
وقتی وارد حوزه جدیدی میشویم و این حوزه متمایز است، کمکم ادبیات کلی کشور بر این حوزه حاکم میشود، یعنی انتظارات بالا میرود ولی حمایتها متناسب با انتظارات بالا نمیرود.
حمایتها به چه صورت است؟
چالشی که ما داریم این است که ابعاد بودجههایی که تخصیص داده میشود بهصورت عادی است، بودجه تخصیص داده میشود ولی بین پروژههای مختلف تقسیم میکنند، اما این حوزه بسیار پر چالش است و ویژگیهای خاص خود را دارد اما به نظر من ما این ویژگیها را درک نکردیم به همین دلیل پیشرفت ما کند شده است.
دلیل این موضوع چیست؟
من یک مثال ساده بزنم، شما برای اینکه بخواهید یک ماهواره جدید داشته باشید، حداقل باید ۱۰ تست انجام دهید، حالا اگر به شما بودجه دهند که دو تست داشته باشید مشخص است که باید سعی و خطای کمتری انجام دهید، ما در حال حاضر دچار این مشکل هستیم.
آنچه کشور روی آن بسیار تسلط دارد، فناوری صنایع غذایی، فولاد، پتروشیمی و خودرو است، اما صنایع هوا فضایی در یک گروه دیگر قرار میگیرد. میخواهم بگویم دانش عمومی جامعه صنایعی مانند پتروشیمی را میبیند ولی صنعت فضایی یک سر و گردن بالاتر است.
مثلاً شما مدیر یک دبیرستان را بهعنوان رئیس یک دانشگاه منصوب کنید، آنچه که اتفاق میافتد این است که بعد از مدتی دانشگاه مثل دبیرستان اداره میشود. میخواهم بگویم دیدگاه ما دبیرستانی است و اگر دیدگاه بالاتری درک و لمس نشود، با مشکل مواجه میشویم.
این چالشی است که برای حل آن رسانهها میتوانند ورود کنند، به نظر شما رسانهها چهکاری میتوانند برای رفع این چالش انجام دهند؟
رسانهها باید یک موضوع را بشناسند و این شناخت را به بقیه منتقل کنند و ابعاد آن را با کمک دانشمندان برای جامعه بازگشایی کنند؛ یعنی برای اینکه این بحث را انجام دهیم، قدرت رسانه زیاد است اما باید بهصورت تخصصی در این زمینه کارکنیم و هرکدام از حوزههای فناوری را بهطور کامل بررسی کرده و بابیان ساده به جامعه منتقل کند.
مثلاً وقتی از یک مدل ساده وارد یک مدل پیچیده میشویم، مدل پیچیده شرایط و اهداف خاص خود را دارد، اما ما ادبیات مدل ساده را روی مدل پیچیده هم پیاده میکنیم.
بحث دوم این است که رسانه به کمک دانشمندان، ابعاد مسائل علمی را برای جامعه باز کند، که با این کار فرهنگ فناوری ما نیز بسیار افزایش مییابد.
گاهی جامعه علمی آمادگی دارد تا در کلاسی بالاتر کار کند اما دیدگاههای عمومی در کشور در سطح پایینتری است، این مسئله باعث میشود فناوری محدود شود و یأس ایجاد میکند.
ما یکسری افراد داریم که اگر ازاینجا جدا شوند و در محیط دیگری قرار بگیرند بهشدت رشد میکنند. ما ۲ تفاوت در این ۲ محیط داریم، یکی اینکه دیدگاههای علمی در محیط دوم بیشتر شناختهشده و دوم اینکه قابلیتها را بهتر میشناسند که ما در این مسئله مقداری ضعف داریم.
اصلاً در حال حاضر ساختار نهادهای فضایی ما یکپارچهشده است؟
ساختار یکپارچه ازنظر سازمانی نیست، ما فکر میکنیم اگر ۱۰ تا سازمان داریم اینها را باید ادغام کنیم و یک نفر را بهعنوان رئیس همه منصوب کنیم. در همه جای دنیا برای دانش فضایی یک مجموعه چند ده سازمانی دارند که دارای یکپارچهسازی علمی و سیستمی است و ما در حال حاضر این مسئله را نداریم.
بهعنوانمثال کسی که ماهواره و ایستگاه زمینی میسازد و کسی که ماهوارهبر میسازد، افراد مختلفی در سازمانهای مختلف هستند، حالا ما بگوییم یک سازمان باشد که بودجه تمام اینها را تأمین کند، در این صورت مشکل حل نمیشود زیرا بین اینها چالشهای متعددی هست که باید هماهنگ شود.
من میخواهم بگویم مشکل فضایی ما یکپارچگی سیستمی و علمی و برنامه است، البته درباره برنامه کار انجامشده با سند شورای عالی انقلاب فرهنگی همه میدانند که کجای کار قرار دارند. بحث بعدی این است که بودجهای هم تعلق گیرد اما بودجه را به بعضیها میدهند به بعضیها نمیدهند، اما درهرصورت اینها باید ازنظر سیستمی و علمی یکپارچه شوند. برای مثال شما اگر اجزای یک خودرو را از مغازهای بگیرید و سرهم ببندید، خودرو تولید نمیشود، زیرا باید ارتباطی بین این قطعات برقرار کنید. باید چند ساختار باهم هماهنگ باشد تا این کار صورت بگیرد، نوع همکاریها و تعریف مراحل کاری در پروژههای فناوری پیشرفته با مجموعههای معمولی فرق میکند. بهعنوانمثال برای ساخت یک خودرو با چند پیمانکار قرارداد میبندید اما در بخش فضایی نمیتوان این کار را انجام داد زیرا در این بخش باید همه باهم یکپارچه و مرتبط باشند.
جایگاه حقوقی ما در بخش فضایی چطور است؟ میگویند نقاطی که در مدار متعلق به ما بوده از ما گرفته و به کشور دیگری تحویل میشود.
اینگونه نیست، واقعیت این است که شما میتوانید یک نقطه را در مدار ثبت کنید و این نقطه را تا سه سال داشته باشید، اگر ماهواره در آن قراردادید، برای خودتان باقی میماند، در غیر این صورت این نقطه به فرد دیگری تحویل داده میشود، معمولاً فقط ثبت میکنیم و ماهواره قرار نمیدهیم که در این صورت پول ثبت از بین میرود.
این مسئله مربوط به همان یکپارچگی سیستم است، مثلاً ما ۳ سال فرصت داریم که یک ماهواره در مدار قرار دهیم، در صورت یک سیستم یکپارچه برنامهریزی برای این کار به خوبی صورت میگیرد.
احساس میشود ما یک پراکندگی در حوزه فضایی داریم، بهطور مثال میگویند اصلاً بحث ساخت ماهواره بر عهده دانشگاه نیست و به دلیل هزینههایی که دارد شرکتهای خصوصی یا نهادهای دیگر این کار را انجام میدهند، شما با رفع این پراکندگی موافق هستید؟
در حال حاضر ساخت ماهوارههای کنست یا مکعبی در سطح دبیرستان انجام میشود، در دنیا هم دانشگاههای متعددی ماهواره میسازند اما کلاس سبکتری را دانشگاهها کار میکنند، اما ماهوارههای سنگینتر در پژوهشگاه فضایی انجام میشود.
ازنظر ساخت ماهواره به قابلیت ساختاری رسیدیم، البته اینکه دانشگاه نمیتواند ماهواره بسازد درست است، اما کاری که دانشگاه انجام میدهد، طراحی، یکپارچهسازی و آزمونها است.
در بخش ماهواره، وزن عمده وزن دانشی است، یعنی ۷۰-۶۰ درصد دانش ارزش ایجاد میکند، بنابراین دانشگاه میتواند این کار را انجام دهد. اما موافقم که اگر دانشگاه به یک قابلیت رسید دیگر نباید آن را ادامه دهد، اما بحثی که وجود دارد این است که دانشگاهها باهم میتوانند یک کنسرسیوم زایشی درست کنند که این بلوغ ساختاری است و باید به این سمت برویم که اتفاقاً به همین سمت در حال حرکت هستند.
تمام این پیشرفتها در زندگی مردم چقدر تأثیرگذار است؟
آنچه ما از آن غافل شدیم اینکه به بخش فناوری پرداختیم اما اگر بهموازات آن کاربری را هم دنبال میکردیم پروژهها متقاضی بیشتری داشت.
در حال حاضر اطلاعات ماهواره زیاد است و اگر خودمان هم ماهواره نداشته باشیم میتوانیم از اطلاعات دیگران که رایگان هم هست استفاده کنیم که اسباب این کار هم فراهمشده است. یعنی شرکتهای دانشبنیانی برای تحلیل این دادهها راهاندازی شده، مثلاً در کشاورزی در حال کار هستیم.
این کار آغازشده؟
بله، مجموعههای مختلفی به این سمت آمدهاند که در بخش کشاورزی از این دادهها استفاده کنند.
کاری که ما کردیم این است که یک مجموعه تحلیل و پژوهشگاه قوی راهاندازی کردیم که بهپایش میپردازد. یک سری شرکتها این کار را انجام میدهند و دادهها را به مشتریهای مختلف در بخشهای گوناگون جنگلها، معاون، کشاورزی و غیره ارتباط میدهند.
در معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری هم یک شتابدهنده برای کاربریهای فضایی راهاندازی میشود که احتمالاً قبل از پایان سال این کار انجام میشود و حدود ۱۵ شرکت در این شتابدهنده است.
چه کاربریهایی؟
هر جا که اطلاعات نظارتی نیاز داشته باشیم، میتوانیم از این شتابدهنده استفاده کنیم. مسائلی مانند آموزش از راه دور، محیطزیست، پایش از راه دور و ارزیابی مسائل کشاورزی از این طریق صورت میگیرد. استانداریها و شهرداریها نیز برای حوادث غیرمترقبه نیز از این ماهوارهها استفاده میکنند، بخشهای مختلف بهطور نسبی فعالشدهاند.
کاربریهای فضایی در صداوسیما هم مورداستفاده قرار میگیرد؟
صداوسیما ۲ بخش دارد که بسیار مهم است، صداوسیما در حال حاضر بیشترین استفاده را از اطلاعات ماهوارهای دارد و در این زمینه متخصص است.
در یک بخش با ماهوارههای مخابراتی کار میکند و فرهنگ استفاده از ماهوارهها نیز در این بخش خوب جاافتاده است.
در قسمت ترویج هم یک سری کارهای اولیه آغازشده است، ترویج هم یک تخصص است و باید گروهی در این زمینه هم فعال باشد تا مسائل تخصصی به بحث عامیانه تبدیل شود و نقش رسانهها در این زمینه بسیار مهم است.
ماهوارهبر سیمرغ و سفیر چه تفاوتی دارند؟ چرا هر ماهواره با یکی از این ماهوارهبرها پرتاب میشود؟
برای ماهوارهبرها کلاسبندی داریم، مثلاً میگویند وزن ماهواره چقدر است و این ماهواره قرار است در چه مداری قرار گیرد، بعد ماهوارهبر را انتخاب میکنند. این انتخابها علمی است و برمبنای اصول انجام میگیرد.
ما ۲ ماهوارهبر داریم و میتوانیم حق انتخاب داشته باشیم که چه ماهوارهای را با چه ماهوارهبری پرتاب کنیم.
زمانی که اخبار را صادقانه با مردم مطرح کنیم و مسئله را عامیانه بیان کنیم مردم میپذیرند اما اگر فقط موفقیتها را بگوییم، مردم با یک شکست فکر میکنند وضعیت خیلی بدی داریم، اما وضعیت ما در بخش فضایی خوب است.
برخی میگویند خروجیهای دانشگاه ایران ضعیف هستند.
ما یک سری دانشگاه داریم که نیروهای خوبی تربیت میکنند البته اینکه میگویند برخی دانشجویان ما تسلط ندارند بخشی از این صحبت درست است زیرا کارگاهها و تجهیزات ما در دانشگاهها محدود است و سرمایهگذاری آنچنانی نداریم اما خروجیهای خوبی از دانشگاه داریم و در پروژههای متعدد اینها را به کارگیری کردیم و با اطمینان خاطر میگویم که خروجیهای دانشگاه ما افراد فوقالعاده ارزشمندی هستند.
پس چطور در بحث اشتغال مشکلدارند؟
اما نکته اینجاست که این افراد یا باید در یک واحد بزرگ کار کنند که این مسیر بسته هست چون شرکتهای بزرگ ما به دنبال پژوهش نیستند بلکه به دنبال این هستند که اجزایی را سر هم ببندند و محصول تولید کنند.
اولین کار این است که از تولید محور بودن صرف در صنعت بیاییم به سمت تولید محور بودن و پژوهش محور بودن.
در این صورت ظرفیت بزرگی برای ورود این جوانان ایجاد میشود؛ اما بخش دیگر اینکه اینها در شرکتهای دانشبنیان مشغول شوند که این کار به خوبی انجام میشود. اما برای این شرکتها هم اگر نتوانیم بازار را توسعه دهیم فعالیتشان کند میشود.
میتوانیم ۲ کار انجام دهیم، یکی اینکه از شرکتهای دانشبنیان در صنایع هم استفاده کنیم و بخش دیگر اینکه به شرکتها اعتماد کنیم و کارهای بزرگ به آنها بسپاریم.
در حال حاضر در بخش حملونقل پیشرفته کاری بزرگ انجام میدهیم، طرح اولیه این کار تهیهشده که اگر حمایت شود بهصورت عملی نشان میدهیم که چگونه میتوانیم از شرکتهای دانشبنیان در کارهای بزرگ استفاده کنیم.
اگر این ۲ مسیر را داشته باشیم مسیر امیدوارکنندهای داریم اما جایی باید اینها را هماهنگ کند و به همین دلیل احساس ناامیدی ایجاد میشود.
رسانههای جمعی هم باید کمک کنند اما ما بلد نیستیم به خوبی از رسانههای جمعی استفاده کنیم.
چند شرکت دانشبنیان بهطور مستقیم با شما کار میکنند؟
منطقی: در حال حاضر ستاد ما با حدود ۷۰۰ شرکت دانشبنیان کار میکند.