تاریخ نجوم تا زمان گالیله

1 829

تاریخ نجوم ، سنگ‌واره‌های دایروی ماقبل تاریخ را به کاوشگرهای فضایی قرن بیست و یکم مرتبط می‌سازد. تاریخچه این علم، داستان انقلاب‌های پی درپی در زمینه ادراک ما از جایگاهمان در کیهان و چیزهایی است که در این مسیر در مورد کیهان یاد میگیریم. هندسه، رصدگران اولیه را قادر ساخت تا اولین اندازه‌گیری‌ها را در مورد خورشید، ماه و زمین انجام دهند. با این حال محاسبات دقیق در قرن هفدهم ایده‌های زمین مرکزی آن‌ها را به کلی از صحنه خارج ساخت.

قبل از اختراع تلسکوپ در نزدیکی قرن هفدهم، نجوم بر مبنای مشاهده با چشم غیرمسلح پایه‌گذاری شده بود. هنگامی که انسان غارنشین به آسمان بالای سر خود نگاه می‌کرد، تغییرات منظره آسمان، شب و روز و تغییرات سیمای ماه برای‌ او سوال‌برانگیز بود و او را شگفت‌زده می‌کرد.

در همین رابطه بخوانید: بهترین کتاب‌های نجوم نوجوانان+راهنمای خرید آنلاین

تاریخچه اخترشناسی یا نجوم

شاید بتوان پیدایش علم نجوم را از آن هنگام دانست. این کنجکاوی‌ها موجب داستان‌سرایی و اسطوره‌سازی درباره پدیده‌های نجومی می‌شد. برای مثال ابداع صورت‌های فلکی و اسطوره‌های آن‌ها از نمودهای بارز این مطلب است.

تاریخچه نجوم
تاریخ نجوم

این مسیر تا به آنجا ادامه یافت که منجمان باستان تا قرن‌ها از روی حرکت و موقعیت ستاره‌ها و سیاره‌ها به طالع‌بینی یا پیشگویی درباره‌ رویدادهای آینده می‌پرداختند. مسیر تحول تاریخ نجوم در هر کدام از تمدن‌های بابل، مصر، یونان و اسلام در پیشرفت آن نقش داشته‌ است؛ تا اینکه در قرن شانزدهم، انقلابی در اخترشناسی روی داد و پایه‌های اخترشناسی جدید بنیان‌گذاری شد.

در این میان، شخصیت‌های گوناگونی در این تحولات نقش داشته‌اند که نام آن‌ها در تاریخ نجوم حک شده است؛ افرادی مانند بطلمیوس (Ptolemy)، فیلسوف و اخترشناس یونان باستان، ابوریحان بیرونی، دانشمند ایرانی، نیکولاس کوپرنيک (Nicolaus Copernicus)، ستاره‌شناس لهستانی آلمانی و گالیلئو گالیله (Galileo Galilei)، اخترشناس ایتالیایی که علاوه بر کمک به پیشرفت اخترشناسی در جهان علم نیز شاخص و ممتاز بودند.

در همین رابطه بخوانید: نقشه آنلاین آسمان شب و صورت‌های فلکی

نظریه زمین مرکزی بطلمیوس

در حدود سال ۱۵۰ یک منجم و ریاضیدان یونانی به نام کلودیوس بطلمیوس یک رساله درباره علم نجوم نوشت. او در آن ۴۸ گروه ستاره‌ای که صورت فلکی نامیده می‌شدند را فهرست کرد؛ مانند صورت فلکی شکارچی (Orion) و برساووش (Perseus) که بیشتر از اسامی اساطیر گرفته شده‌اند.

همان‌‌طور که ما هنگام نگاه کردن به ابرها، آن‌ها را به اشکالی از اجسام آشنا تصور می‌کنیم، همانگونه بطلمیوس گروه‌بندی ستارگان را که در سرتاسر آسمان حرکت می‌کنند، اشکال مختلفی تصور کرد. به گفته او تمام اجرام آسمانی به دور زمین که مرکز جهان است حرکت می‌کنند. این نظریه علمی که برای قرن ها پذیرفته شده بود، تئوری بطلمیوس درباره جهان، طرح زمین مرکزی (Geocentrism) نامیده شد.

فرضیه زمین مرکزی از بطلمیوس برای حدود ۱۵۰۰ سال تنها نظر معتبر درباره توصیف عالم بود و کلیسا به شدت از آن دفاع کرد. هرکس در نظرات ارسطو (Aristotle)، فیلسوف یونانی و بطلمیوس تردید داشت، مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفت.

زمین مرکزی بطلمیوس
نظریه زمین مرکزی

چه زمانی کشف شد که زمین به دور خورشید می‌چرخد؟

کوپرنیک در زمان تحصیل در کالج به اخترشناسی علاقمند شد. او در آن سال‌ها نظرهای بطلمیوس را مورد تردید قرار داد و این عقیده را مطرح کرد که خورشید در مرکز عالم قرار دارد و سیاره‌ها به دور آن می‌گردند، اما نظریه او با تعلیمات کلیسای کاتولیک مغایرت داشت و کلیسا قدرتمند ترین سازمان اجتماعی و سیاسی آن زمان بود. عقیده‌هایی مانند طرح خورشید مرکزی سزاوار مرگ بود.

کوپرنیک با کلیسا ارتباط نزدیکی داشت و برای اینکه از آزار کلیسا در امان بماند، نظرهایش را فقط به صورت دست‌نوشته‌هایی در میان دوستان نزدیکش توزیع کرده بود. او چند سال از وقت خود را برای نوشتن کتابی به نام «گردش اجرام آسمانی» صرف کرد.

کوپرنیک ویراستاری نهایی محاسبه‌های ریاضی کتاب را در پایان عمر و در هنگام بیماری انجام داد و صورت نهایی کتاب چاپ‌نشده را ندید و از دنیا رفت. گفتنی است حتی اگر هم منجمان دیگر طرح کوپرنيک را می‌پذیرفتند، از تصدیق کردن آن هراس داشتند.

خورشید مرکز
نظریه خورشید مرکزی

گالیله و نجوم

در سال ۱۶۰۹ گالیله با استفاده از چند عدسی، یک تلسکوپ ساخت؛ البته او نخستین سازنده تلسکوپ نبود، اما او اولین کسی بود که با تلسکوپ به مشاهده اجرام آسمانی پرداخت. کشف‌هایی که او با تلسکوپ انجام داد، بسیار جالب توجه بودند و مسیر دانش اخترشناسی را تغییر داد. گالیله ماه را رصد کرد و متوجه شد که سطح ماه هموار و صاف نیست. او حتی ارتفاع کوه‌های ماه را از روی سایه آن‌ها محاسبه کرد.

او همچنین دیدگاه متفاوتی نسبت به جهان ایجاد کرده بود. وی به منظور حمایت از دیدگاه خورشید مرکزی کوپرنيک درباره منظومه شمسی دیدگاه خود را انتشار داد: «ما این حقیقت را پذیرفتیم که خورشید در مرکز منظومه شمسی است.» در سال ۱۵۴۳ نیکولاس کوپرنيک رساله پیشنهادی‌اش را که تمام سیار‌ه‌ها به انظام به دور خورشید می‌چرخند منتشر کرد.

در همین رابطه بخوانید: یوهانس کپلر کیست و چه قوانینی کشف کرد

گالیله نجوم
گالیله

نظریه خورشید مرکزی

این پیشرفت غیرمنتظره برای عده‌ای به طور محرمانه ناخوشایند بود. گالیله به طور آشکار از دیدگاه جهانی کوپرنيک درمقابل کلیسا حمایت کرده بود. روش رهبر کلیسا با دیگر بدعت‌گذاران، نادیده گرفتن آن‌ها یا آسیب رساندن به آن‌ها با برخی شرایط بود، اما کلیسا نمی‌توانست گالیله را نادیده بگیرد.

نظریه خورشید مرکزی
نظریه‌های خورشید مرکزی و زمین مرکزی

در سال ۱۶۳۴ گالیله به دادگاه کلیسا آورده شد و ادعا کرد که دست از عقاید بدعت‌گذارانه‌اش درباره منظومه شمسی برداشته است. روبرو شدن با شکنجه و مرگ، گالیله را وادار با تسلیم شدن کرد. او هنگامی که اتاق محاکمه را ترک نمود، زیر لب گفت: «زمین هنوز به دور خورشید می‌چرخد.» گالیله بقیه عمر خود را در زیر شیروانی خانه‌ای تاسال ۱۶۴۲ گذراند و ۳۵۵ سال بعد در سال ۱۹۹۲ کلیسا رسما طرح کوپرنيک را در مورد منظومه شمسی پذیرفت.

با اشتراک گذاری مطلب از اسپاش حمایت کنید
https://espash.ir/?p=68066
مطالب پیشنهادی اسپاش
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Ronia
Ronia
1 سال قبل
امتیازدهی به مقاله :
     

عالی مثل همیشه