جهان موازی چیست و آیا جهانهای موازی وجود دارند؟
وقتی اصطلاح جهان موازی یا دنیای موازی را میشنویم، اغلب یک تصویر تخیلی و رایج از این مفهوم در ذهن ما تداعی میشود؛ چیزی که مانند یک آینه عمل میکند و گویی فرد دیگری مشابه ما در جهانی دیگر وجود دارد، ولی احتمالا با زندگی، تصمیمها و تفکری متفاوت. این تصویر بیشتر به داستانها و فیلمهای علمی-تخیلی شباهت دارد، اما آنچه نظریات علمی از مفهوم جهانهای موازی به ما میگوید بسیار جالبتر است!
باید گفت که بحث جهانهای موازی دیگر فقط در داستانهای و فیلمهای علمی تخیلی مطرح نیست و امروزه برخی نظریههای علمی وجود دارد که از ایده وجود جهانهای دیگر حمایت میکنند. با این حال، نظریه چند جهانی یکی از بحثبرانگیزترین نظریات در علم محسوب میشود و تاکنون ایدهها و تئوریهای مختلفی درباره آن مطرح شده است. در ادامه سعی میکنیم به تعریف جهان موازی به زبان ساده بپردازیم.
آیا میدانید ضدماده یا پادماده چیست و چگونه میتواند سفرهای فضایی انسان را متحول کند؟ مقاله ما درباره یکی از مواد چالشبرانگیز عالم خلقت را نیز بخوانید.
نظریه دنیای موازی چیست؟
دنیای موازی چیست؟ ایده جهانهای موازی از نظریه چند جهانی نشات میگیرد و مطابق آن جهان ما یکی از جهانهای متعدد موجود است که به نوعی به طور موازی با یکدیگر قرار دارند. چندجهانی در حقیقت گروهی فرضی از جهانهای مختلف است؛ این جهانها همگی شامل تمام موارد موجود شامل فضا، زمان، ماده، انرژی، اطلاعات، قوانین فیزیکی و متغیرهایی هستند که آنها را توصیف میکنند.
جهانهای متعدد در تئوری چند جهانی با نامهای «جهانهای موازی»، «جهانهای دیگر»، «جهانهای جایگزین» یا «جهانهای متعدد» خوانده میشود. بر اساس اظهارات مکس تگمارک (Max Tegmark)، دانشمند دانشگاه امآیتی (MIT) آمریکا، چهار نوع مختلف جهان موازی وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم.
کرمچاله چیست و چه ارتباطی با سفر در زمان دارد؟ این مقاله جذاب را از دست ندهید.
انواع جهانهای موازی
- نوع اول
در نوع اول از نظریه جهان موازی، فضا بینهایت فرض میشود و قوانین فیزیکی جهانهای دیگر مانند جهان ماست، اما آنها آنقدر از ما دور هستند که ارتباطشان با ما قطع شده است؛ به این معنی که هیچ پیامی دریافت و ارسال نمیشود، زیرا ما فقط میتوانیم پیامها را در درون جهان خود منتقل کنیم.
- نوع دوم
نوع دوم جهان موازی کاملا به دو نظریه انبساط کیهان و جهان اکپیروتیک (Ekpyrotic) وابسته است و اتفاقا میتواند اثباتکننده این نوع از چند جهانی باشد. جهان اکپیروتیک یا سناریوی اکپیروتیک یک مدل کیهان شناسی از آغاز جهان و شکل آن است و به عنوان مدلی جایگزین برای مدل استاندارد انبساط کیهانی در ارتباط با اولین لحظات تولید جهان شناخته میشود.
بنابر اظهارات تگمارک، به دلیل فرآیندهای انبساطی در حال وقوع در این جهانها و همچنین جهان ما، فضای بین جهانهای دیگر و جهان ما با سرعتی بالاتر از سرعت نور در حال گسترش است؛ بنابراین همه این دنیاها برای برقراری هر نوع ارتباطی با یکدیگر بسیار از هم دور هستند.
پارادوکس مکانیک کوانتومی بسیار جالب «گربه شرودینگر» (Schrödinger’s Cat) را نیز میتوان در تعبیر نظریه چند جهانی و دنیای موازی مطرح کرد. در این تعبیر، هر رویداد در واقع یک نقطه انشعابی است؛ گربه در جعبه هم زنده است و هم مرده، حتی قبل از باز شدن جعبه! اما گربههای زنده و مرده در انشعابهای مختلف جهان وجود دارند و هر دو به یک اندازه واقعی هستند، گرچه با یکدیگر تعامل ندارند. در ادامه مقاله به تفصیل درباره گربه شرودینگر و ارتباطش با بحث جهان موازی خواهیم پرداخت.
در همین رابطه بخوانید: آیا ناسا موفق به کشف جهان موازی شده است؟
- نوع سوم
جهان موازی نوع سوم، جهانی است که همه ما در ابتدا به آن فکر میکنیم و آن جهان یک واقعیت متناوب/آینهای از جهان ماست. این نوع از جهان موازی از تفسیر جهانهای متعدد (MWI) مکانیک کوانتومی برای پرداختن به پدیده فروریزش تابع موج (Wave Function Collapse) برمیآید. مطابق MWI برای هر چیز کوانتومی ممکن، جهان دیگری نیز وجود دارد که چنین موردی در آن محقق میشود.
برای مثال، زمانی که بین انتخاب دو نوشیدنی مثلا یک لیوان آب یا یک بطری نوشابه مردد شدید، اگر بطری نوشابه را انتخاب کنید، جهان موازی نوع سوم میگوید در جهانی دیگر شما لیوان آب را برای نوشیدن انتخاب کردهاید.
- نوع چهارم
جهان موازی نوع چهارم اساسا بیان میکند که معادلات ریاضی و قوانین فیزیکی حاکم بر سایر جهانها با جهان ما بسیار متفاوت هستند. جهان موازی MWI بر این ایده متمرکز است که این جهانها به نحوی با یکدیگر ارتباط دارند؛ این در حالی است که جهانهای موازی نوع چهارم میتوانند از قوانینی کاملا متناقض با قوانین ما تبعیت کنند و البته هر کدام نیز در جای خود معتبر هستند. اما سوال مهم این است که آیا دنیای موازی وجود دارد؟
آیا دنیای موازی وجود دارد؟
مسلما چنین فرضیههایی از دیدگاه فلسفی و یا علمی بسیار جذاب به نظر میرسند و البته جای بحث برای این نوع نظریهها همواره وجود دارد. اما این ایدهها فعلا عینی نیستند و فقط در حد نظریه مطرحند. برای برخی از دانشمندان سوالات متعددی در این مورد وجود دارد که پاسخ به آنها بسیار چالشبرانگیز است.
نظر استیون هاوکینگ درباره دنیای موازی
نظریه نهایی استیون هاوکینگ، دانشمند بریتانیایی، در مورد منشا جهان که با همکاری توماس هرتوگ (Thomas Hertog)، کیهانشناس بلژیکی، در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، مبتنی بر نظریه ریسمان است و پیشبینی میکند جهان، متناهی و بسیار سادهتر از آن چیزی است که بسیاری از نظریههای کنونی درباره انفجار بزرگ یا همان بیگ بنگ میگویند.
بر اساس نظریههای جدید درباره بیگ بنگ، جهان ما با یک انفجار در زمانی بسیار کوتاه به وجود آمد؛ به عبارت دیگر، در فاصلهای بسیار کوتاه به اندازه کسری از ثانیه پس از بیگ بنگ، جهان با سرعتی تصاعدی شروع به انبساط کرد. با این حال، باور عمومی این است که پس از آغاز این انبساط، مناطقی در کیهان وجود دارند که رشد آنها هرگز متوقف نمیشود.
تصور بر این است که اثرات کوانتومی میتواند انبساط کیهان را برای همیشه در برخی از مناطق جهان حفظ کند تا در سطح جهان، تورم برای همیشه ادامه داشته باشد. در این صورت بخش قابل مشاهده جهان ما فقط یک جهان پاکتی (Pocket Universe) یا جهان حبابی خواهد بود؛ منطقهای که در آن انبساط به پایان رسیده است و تعداد فراوانی ستاره و کهکشان در آن شکل گرفته است.
در همین رابطه بخوانید: شاید جهان ما دوقلویی داشته باشد که در زمان به عقب حرکت میکند!
برای توضیح بیشتر باید گفت هر فروپاشی، یک جهان پاکتی ایجاد میکند که این عبارت اصطلاح آلن گوث (Alan Guth)، فیزیکدان آمریکایی، برای توضیح ناحیه متصل فضا-زمان است. سرعت آهنگ انبساطها بسیار بیشتر از آهنگ فروپاشیهاست، از این رو نواحی جدیدی در جهان تشکیل میشود. با افزایش فروپاشی نواحی در کیهان، جهانهای پاکتی فراوانی تولید میشود؛ این جهانها به معنای واقعی کلمه بینهایت هستند!
هاوکینگ در مصاحبهای در سال ۲۰۱۷ گفت: «مطابق تئوری رایج انبساط یا تورم ابدی، جهان ما مانند یک فراکتال (شکلی با حجم نامحدود از جزئیات دقیق) است با تعداد زیادی از جهانهای پاکتی مختلف که به واسطه انبساط گستره کیهان از هم جدا شدهاند.»
این دانشمند سرشناس ادامه میدهد: «قوانین محلی فیزیک و شیمی میتواند در هر جهان پاکتی متفاوت باشد، جهانهایی که با هم یک جهان چندگانه را تشکیل میدهند، اما من هرگز طرفدار چندجهانی نبودم!» به گفته هاوکینگ اگر مقیاس جهانهای مختلف در جهان چندگانه، بزرگ یا بینهایت باشد، نمیتوان این نظریه را آزمایش کرد.
هاوکینگ و هرتوگ در مقاله خود تصریح میکنند که تئوری انبساط ابدی برای نظریه بیگ بنگ اشتباه است. هرتوگ میگوید: «در نظریه رایج تورم ابدی یک جهان پسزمینه موجود فرض میشود که طبق نظریه نسبیت عام اینشتین تکامل مییابد و اثرات کوانتومی را به عنوان نوسانهای کوچک در اطراف آن در نظر میگیرد. با این حال، دینامیک انبساط ابدی، جدایی بین فیزیک کلاسیک و کوانتومی را از بین میبرد و در نتیجه، نظریه اینشتین در انبساط ابدی نقض میشود.»
استیون هاوکینگ میافزاید: «ما پیشبینی میکنیم که جهان در بزرگترین مقیاسها نسبتا صاف و محدود است؛ بنابراین کیهان یک ساختار فراکتالی نیست.» هرتوگ و هاوکینگ از نظریه جدید خود برای به دست آوردن پیشبینیهای قابل اعتمادتری در مورد ساختار کلی جهان استفاده کردند. آنها میگویند کیهان، متناهی و بسیار سادهتر از ساختار فراکتالی نامتناهی است که توسط نظریه پیشین تورم ابدی پیشبینی شده بود.
استیون هاوکینگ در جایی دیگر میگوید: «حتی اگر تنها یک نظریه واحد ممکن وجود داشته باشد، آن ایده فقط مجموعهای از قوانین و معادلات را شامل میشود.» فیزیکدانان برجسته دیگری نیز درباره فرضیه جهانهای موازی با چنین چالشهایی مواجه هستند. پل دیویز (Paul Davies)، دانشمند دانشگاه ایالتی آریزونا (Arizona State University) آمریکا، درباره وجود چندین دنیای موازی عنوان میکند: «طرفداران نظریه چند جهانی اغلب در مورد نحوه انتخاب مقادیر متغیرها دچار ابهام هستند.»
در همین رابطه بخوانید: مه گسست و مه رمب؛ نظریههای پایان جهان چه میگویند؟
وی ادامه میدهد: «اگر یک قانون برای همه قوانین وجود داشته باشد که توضیح دهد چگونه مقادیر متغیرها با رفتن از یک جهان به جهان دیگر تخصیص مییابند، در این صورت ما فقط باعث بزرگتر شدن مشکل شدهایم؛ زیرا ابتدا باید توضیح دهیم قانونی که همه قوانین دیگر بر آن متکیاند از کجا آمده است!»
بعضی دیگر از دانشمندان و فیلسوفان با وجود آنکه ایده جهانهای موازی را از نظر تجربی در دسترس بشر نمیبینند، تصورشان بر این است که شاید چنین نظریهای بتواند به برخی سوالات اساسی درباره جهان هستی پاسخ دهد. با این حال نظریه جهان موازی طرفداران و مخالفان خود را دارد و هر کدام در صدد اثبات یا رد ایدهشان برآمدهاند. هر یک از این گروهها به طور کلی چند دلیل عمده را برای این منظور مطرح میکنند.
اثبات نظریه جهانهای موازی
طرفداران تئوری جهانهای موازی استدلالهایی برای اثبات مدعای خود دارند که به مهمترین آنها میپردازیم:
- انبساط کیهانی
جهان ما در اولین لحظات وجودش به صورت تصاعدی رشد کرد، اما آیا این انبساط یکنواخت بود؟ اگر این چنین نبوده است، چنین امری نشان میدهد نواحی مختلف فضا با سرعتهای متفاوتی رشد کردهاند، بنابراین ممکن است از یکدیگر جدا باشند.
- ثابتهای ریاضی
چگونه قوانین جهان اینقدر دقیق هستند؟ برخی معتقدند که این اتفاق فقط به صورت تصادفی رخ داده است و ما در میان جهانهای متعدد، آن جهانی هستیم که معادلات و ارقام درست برای آن روی دادهاند.
- جهان قابل مشاهده
چه چیزی فراتر از لبه جهان قابل مشاهده اطراف ما وجود دارد؟ هیچ کس به طور قطع نمیداند و تا آن زمان که به ورای جهانی که برای بشر قابل مشاهده است دست نیابیم (و ممکن است هرگز چنین اتفاقی رخ ندهد)، این ایده که جهان به طور نامحدودی گسترش مییابد همچنان مطرح است.
رد نظریه جهانهای موازی
هیچ راهی برای آزمایش نظریههای مرتبط با چند جهانی وجود ندارد. ما هرگز فراتر از جهان قابل مشاهده را نخواهیم دید، بنابراین اگر راهی برای رد این ایدهها وجود نداشته باشد، چگونه میتوان برای آنها اعتباری قائل شد.
ما نه تنها نمیتوانیم هیچ کدام از نظریههای چندجهانی را رد کنیم، بلکه اثبات آنها نیز ممکن نیست. دانشمندان در حال حاضر هیچ مدرکی مبنی بر وجود جهانهای موازی در دست ندارند و مشاهدههای فعلی بیانگر آن است که فقط جهان ما وجود دارد.
کتاب جهانهای موازی
کتاب جهانهای موازی (Parallel Worlds) اثر میچیو کاکو (Michio Kaku)، فیزیکدان مشهور آمریکایی، کتابی معروف در این زمینه است که در صورت علاقه به آشنایی بیشتر با موضوع جهان موازی میتوانید آن را از لینک زیر خریداری کنید. برای خرید بهترین کتابهای نجوم برای کودکان و نوجوانان کلیک کنید.
فیلم جهانهای موازی
فیلمهای مختلفی درباره ایده جهان موازی ساخته شده است که برخی از مشهورترین آنها عبارتند از:
آقای هیچکس ۲۰۰۹ (Mr. Nobody 2009)
دکتر استرنج در چندجهانی دیوانگی ۲۰۲۲ (Doctor Strange in the Multiverse of Madness 2022)
برای مشاهده لینک IMDB هر یک از فیلمها روی آنها کلیک کنید. مقاله ما درباره بهترینهای فیلم سفر در زمان را نیز حتما بخوانید.
گربه شرودینگر و دنیاهای موازی
اروین شرودینگر (Erwin Schrödinger)، فیزیکدان اتریشی، در سال ۱۹۳۵ برای رفع برخی چالشهایی که نظریه نسبیت با آن مواجه بود، آزمایشی را در حوزه فیزیک کوانتوم مطرح کرد. مطابق این آزمایش فرضی، یک گربه درون جعبهای در نظر گرفته میشود. در این جعبه دستگاهی قرار دارد که ظرف یک ساعت به احتمال ۵۰ درصد سم رادیواکتیو آزاد میکند و در این صورت گربه میمیرد.
حال پس از گذشت یک ساعت و در حالی که هنوز درب جعبه باز نشده، گربه به احتمال ۵۰ درصد زنده است و ۵۰ درصد نیز احتمال دارد که مرده باشد. در واقع تا زمانی که ما درون جعبه را مشاهده نکردهایم، احتمال زنده یا مرده بودن گربه برای ما برابر است؛ پس در اینجا هیچ قطعیتی وجود ندارد. اما زمانی که درب جعبه باز شود، دیگر دو حالت برای گربه وجود ندارد و ما یکی از حالتها را به صورت قطعی میدانیم.
بنابراین تنها چیزی که در این آزمایش یک تفاوت عمده ایجاد میکند، به مشاهده ما مربوط میشود. اینشتین در آن زمان به شرودینگر نامهای نوشت و به او گفت افراد زیادی را نمیشناسد که بتوانند واقعیت را به این درستی ببینند. اما در نامه خود به این نکته اشاره کرد که میدانیم زنده یا مرده بودن گربه ربطی به مشاهده ما ندارد.
البته بخی معتقدند اینشتین سفسطه میکرد، زیرا شرودینگر این آزمایش را برای صحبت درباره ذرات ریزتر از اتم مانند الکترون طراحی کرده بود، در صورتی که در دنیای ابعاد بزرگ موقعیت اجسام را میتوان با استفاده از قوانین نیوتن مشخص نمود. در این آزمایش نیز اشاره به گربه در حقیقت برای درک راحتتر ما از آزمایش است.
یان اورت (Jan Oort)، اخترشناس هلندی، در سال ۱۹۵۷ و در راستای آزمایش گربه شرودینگر، ایدهای را طرح کرد که بر اساس آن احتمال دارد کیهان در خلال تکامل خود مانند یک مسیر دو راهی دائما به دو نیم تقسیم میشود. در واقع در این حالت دو نیم داریم که به عنوان دو جهان در نظر گرفته میشوند؛ در یک جهان دستگاه سم رادیواکتیو آزاد نکرده و گربه زنده است و در جهان دیگر با آزاد شدن این سم گربه مرده است.
با فرض صحت چنین احتمالی، میتوانیم بینهایت جهان را تصور کنیم که هر یک به واسطه شبکهای از دو راهیها با دیگر جهانها در ارتباط هستند. میتوان اینگونه نیز تصور کرد که زمان به طور پیوسته به آیندههای بیشماری تقسیم میشود!
در همین رابطه بخوانید: سردترین نقطه جهان هستی کجاست؟
چه تعداد جهان موازی میتواند وجود داشته باشد؟
فیزیکدانان دانشگاه استنفورد (Stanford University) آمریکا در مطالعهای جالب، تعداد همه جهانهای موازی ممکن را محاسبه کردهاند. دانشمندان در پژوهش خود به عدد بسیار بزرگ ۱۰^۱۰^۱۶ رسیدهاند که البته مطابق اظهارات آنها چنین عددی میتواند حتی بسیار بزرگتر هم باشد، با این توضیح که ما توانایی تشخیص جهانهای بیشتر را نداریم، وگرنه ممکن است این تعداد به عدد حیرتانگیز ۱۰^۱۰^۱۰^۷ جهان موازی نیز برسد!
آندره لینده (Andrei Linde) و ویتالی وانچورین (Vitaly Vanchurin)، فیزیکدانان دانشگاه استنفورد که این اعداد را به دست آوردهاند، برای انجام محاسبات خود، لحظاتی کوتاه پس از بیگ بنگ را در نظر گرفتهاند. به گفته آنها چنین رویدادی یک فرآیند کوانتومی است که نوسانهای کوانتومی زیادی ایجاد کرده است.
سپس در طول دوره انبساط کیهان، جهان به سرعت رشد کرد و این نوسانهای کوانتومی بیحرکت، به نوعی به جهانهایی موازی در مناطق مشخصی از کیهان بدل شدند که هر یک میتوانند قوانین مختص خود را داشته باشند.
دانشمندان با تجزیه و تحلیل مکانیزمی به نام انبساط چرخشی آهسته (Slow Roll Inflation) که در ابتدا نوسانهای کوانتومی را ایجاد کرد، توانستند تعداد جهانهای حاصل را ۱۰^۱۰^۱۰^۷ تخمین بزنند. با این حال، این تعداد توسط برخی عوامل به خصوص به علت تواناییهای مشخص مغز انسان محدود شده است.
کل اطلاعاتی که یک فرد میتواند در طول عمر خود به دست آورد، حدود ۱۰^۱۶ بیت بوده که معادل ۱۰^۱۰^۱۶ وضعیت متمایز است، یعنی مغز انسان نمیتواند بیش از ۱۰^۱۰^۱۶ جهان را تشخیص دهد. شاید بگوییم چه نیازی به این است که انسان بتواند تعداد جهانهای موازی ممکن را درک کند، بلکه مهم عدد واقعی آنهاست. اما مطابق توضیحات لینده و وانچورین، پرداختن به دنیای کوانتومی با زندگی روزمره ما که در آن میتوان اثرات کوانتومی را به راحتی نادیده گرفت، متفاوت است.
در واقع بخش مهمی از محاسبات آنها به بررسی اثرات کوانتومی در مقیاسهای اَبَرکهکشانی مربوط میشود. در این نوع سناریو، وضعیت چندجهانی و مشاهدههای انجامشده توسط یک ناظر با یکدیگر مرتبط هستند (مشابه با آزمایش گربه شرودینگر که در آن نتیجه تنها پس از تشخیص توسط یک ناظر کلاسیک قابل تعیین است).
در اصل، وقتی احتمال وجود یک جهان از یک نوع معین را تحلیل میکنیم، باید در مورد یک جفت ثابت صحبت کنیم؛ جهان و ناظری که مشاهده او ضمن موجودیت بخشیدن به کیهان، تابع موج آن را وابسته به زمان میکند. محاسبه تعداد جهانهای ممکن گام مهمی به سوی یک هدف بزرگتر است؛ یافتن حیات احتمالی در یک جهان دیگر با مجموعه خاصی از قوانین که ممکن است با قوانین حاکم بر دنیای ما کاملا متفاوت باشد.
رفتن به جهان موازی
اکنون سوال این است که در صورت وجود دنیاهای موازی، آیا میتوان به آنها رسید و وارد ساختار فضا زمان دیگری شد؟ برایان گرین (Brian Greene)، فیزیکدان آمریکایی، میگوید: «امکان انجام چنین سفری با پذیرفتن اینکه دنیاهای موازی واقعا وجود دارند، به آن مفهومی از چندجهانی بستگی دارد که شما قبول دارید.»
به گفته وی، اگر طرفدار آن مفهوم از چندجهانی هستید که به بیگ بنگ های متعدد اشاره دارد، این بدان معناست که ترک جهان ما برای سفر به دنیایی دیگر به اندازه سفر به زمان قبل از بیگ بنگ غیرممکن خواهد بود. حال اگر تصوری از جهانهای موازی بر اساس قوانین فیزیک کوانتومی دارید، دیگر نیازی به سفر به جهانهای دیگر نیست؛ زیرا شما در حال حاضر در چند جهان متناوب ساکن هستید، البته نه لزوما در همه آنها! نمیتوانید تصمیم بگیرید که کدام لباس را بپوشید؟ مهم نیست؛ شما هر دو را در دو جهان موازی جداگانه پوشیدهاید!
در همین حال، میچیو کاکو معتقد است که جهان ما در نهایت به یک «یخبندان بزرگ» (Big Freeze) ختم خواهد شد و در آن زمان فناوری میتواند به ما امکان سفر بین جهانها را بدهد. بر اساس نظریه یخبندان یا انجماد بزرگ، روزی تمام انرژی در کیهان به طور یکنواخت توزیع میشود و از وقوع هر گونه رویداد بعدی جلوگیری میکند.
از سوی دیگر، نیل دگراس تایسون (Neil deGrasse Tyson)، اخترفیزیکدان آمریکایی، معتقد است اگر از جهانی با ابعاد بالاتر آمدهاید، جابهجایی بین ابعاد میتواند به آسانی قدم گذاشتن از یک اتاق به اتاق دیگر باشد. گفتنی است در نظریه مشهور ریسمان فرض بر این است که ما در این جهان ابعاد بسیار بیشتری نسبت به آنچه تصور میکنیم، داریم و فقط هنوز نتوانستهایم آنها را تشخیص دهیم.
اما چگونه میتوانیم هر یک از این استدلالها را بدون کسب تجربه، اثبات یا رد کنیم؟ آنچه مشخص است در حال حاضر هیچ مدرکی برای اثبات درستی این فرضیهها در دست نیست و شاید زمان زیادی نیاز باشد تا امکان بررسی صحت هر یک از این نظریهها ایجاد شود، چرا که هنوز وجود خود جهانهای موازی هم اثبات نشده است.
نظر شما چیست؛ آیا دنیاهای موازی وجود دارند؟ دیدگاههای خود را در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید و سوالاتتان را بپرسید؛ کارشناسان اسپاش به شما پاسخ میدهند.
تفسیر کپنهاگی از کوانتوم عقیده به سقوط تابع موج جهان دارد ضمنا این تفسیر تابع موج را یک نتزاع ریاضی میداند و وجود آن را تصدیق نمیکند. پس جهان های موازی منتفی هستند.
درود و سلام
خدمت دوستان عرض کنم ما به عنوان انسان و اشرف مخلوقات در جهان ماده شکل و شمایل گرفتیم و به دنیا آمدیم، شناخت و بینش ما از حهان هستی، مثل این هست که در یک روز وسط ظهر خورشید خاموش بشه، و ما فقط یک شمع روشن داشته باشیم… پس آگاهی ما از نظام آفرینش ناچیز هست، از طرف دیگر ما وجودکائنات را با حواس پنجگانه درک میکنیم، فرض کنید خداوندگار پنچ حس دیگر یا بیشتر به حواس ما اضافه میکرد…. اون وقت چه اتفاقی می افتاد؟
و موضوع دیگر اینکه اگر انسان ها از صددرصد قدرت و توانایی مغز خود استفاده میکردند باز چه می شد؟
من معتقد هستم خالق هستی بخش، فقط به خلقت و آفرینش جهان مادی، فضا، مکان، زمان… اکتفا نکرده و جهان های دیگر و گیتی های دیگر هم خلق کرده….
نظریات دانشمندان، فیلسوفان، فیزیک دانان… اینا عقاید و فرضیات بشری پیرامون شکل گیری، و قوانین حاکم بر جهان ماده هست،…
ما از دنیای قبل از تولد و پس از مرگ هیچی نمی دانیم.
ما از خلقت های خداوند در جهان های دیگر هم هیچی نمی دانیم، قوانین و رابطه های ریاضی فیزیک…. مخصوص این جهان است و فقط اینجا کاربرد دارد.
من با تمام وجودم به عظمت خداوند در آفرینش هست و نیست ایمان دارم.
هست به معنای هر آنچه ک درک می کنیم و نیست به معنای هر آنچه ک برایمان قابل فهم و درک نیست.
تیتر این مجله یا مقاله برام جالب بود چون خواب های که توسط نورون های مغزم چاپ و به تصویر میان یجورایی به من میگن نسخه هایی از من که صد برابر از من بهتر و قوی تر و با انصاف ترن در دنیاهای دیگه هستن این یه احتمال شایدم زیاد فیلمای مارول دیدم مثل دکتر استرنج دو روم تاثیر گذاشته ولی چیزی که برای من جالبه اینکه فرق مقالات خارجی با مدل ایرانی اینکه خارجیا تو دو جمله حرفایی میزنن ادم تا اخر عمرش قانع میشه ولی مدل ایرانی تومار کتابی پر از تناقض و تکرار و توهم رو میکنه که سر ادم گیج میره و دچار مرگ مغزی میشه .
قرآن مطالعه کن دقیقا در خصوص نحوه بوجود آمدن جهان و نوع و شکل آن بصورت سر بسته اشاره کرده
همون شش روز و شش شب رو میگی؟
یا شش هزار سال!
اصلا جهان های موازی وجود نداره حتی با پیشرفت علم هم نمیتونیم اونا رو درک کنیم بیشترین سرعتی که ما میتونیم داشته باشیم سرعت نوره و سرعت گسترش جهان بیشتر از سرعت نور پس هیچ وقت به لبه جهان نمیرسیم اصلا جهان یک سیستم بسته است چطور چیزی خارج از این جهان وارد این جهان بشه اون فقط بدرد فیلم های علمی تخیلی میخوره
دوست عزیز و گرامی جهانهای موازی کاملا حقیقت دارد و حتی خوابهایی که ما میبینم همان جهانهای موازی است وبرای مدتی کوتاه آن را لمس میکنیم شاید ما انسانها در خواب بتوانیم چندتا از نسخه های دیگر خودمان را مدتی زندگی کنیم مثال خواب میبینیم یک دکتر هستیم درصورتی که در واقعیت یک کارگرساده ایم دلیل اینکه خواب دیده ایم یک پزشک هستیم دلیلش چیست؟؟!!!!!!!!!!!.
دوست گرامی و عزیز آلبرت انیشتین دانشمند فقید معاصر عقیده به تخیل و خواب داشت عقیده به حس ششم و لمس واقعیات از بعدی دیگر داشت او دانشمندی بود که با تخیلاتش حتی نظریه نسبیت عام و خاص را در دنیای علم به ما ارائه نمود و بعد از کلی آزمایشات مشخص شد که این دانشمند گرامی نظریه اش درست بوده و شبهات در این نظریه از میان رفت لزوما نیاز به تجهیزات و فناوری نیست که ما در مورد مباحث علمی تحقیق و تفحص کنیم نیاز به کمی مغز باز و تخیلات است اگر شخصی مثل انیشتین میخواست با ابزار و تکنولوژی به علوم برسد هیچوقت دنیای علم به سطح پیشرفت امروزی نمیرسید حتی دانشمندان دیگر نیز یا ایده های ذهنی از دنیای علم پرده برداری نمودند و بعدها با ازمایشات ایده هایشان به عنوان حقیقت ثبت گردید.
دنیا موازی وجود داره ، بینهایت بیگ بنگ وجود داره ،بیگ بنگ از یک بیگ بنگ وجود نیامده لحظه لحظه وجود داره، شروع همون پایان ، پایان همون شروع ، از بی نهایت بیگ بنگ تا بی نهایت بیگ بنگ ، همه چیز اشتباهی خلق شده اتفاقی یا خالقی وجود داره.
این همه ادعا پشت ادعا رو چطوری میخوای اثبات کنی ؟