پدافندی که ماهوارههای جاسوسی دشمن را شکار میکند
فضا به کلیدیترین عرصه برتری راهبردی در قرن بیست و یکم تبدیل شده است و جمهوری اسلامی ایران در برابر تهدید مستمر و محسوس ماهوارههای جاسوسی ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارد. این ماهوارهها نقش محوری در جمعآوری دادههای تصویربرداری و سیگنالی برای نظارت بر تاسیسات و تحرکات نظامی، پشتیبانی هدفگیری و تسهیل عملیاتهای خرابکارانه ایفا میکنند. پرسش محوری این است که آیا مقابله با این تهدید مداری و حمله به ماهوارههای جاسوسی از نظر فنی امکانپذیر است و ایران برای توسعه یک پدافند ضدماهواره بومی با چه چالشها و فرصتهایی روبهروست.
پاسخ مثبت است؛ حمله به ماهوارهها از نظر فنی ممکن است و تبدیل به یکی از ارکان دکترین نظامی قدرتهای فضایی نوین مانند چین و روسیه شده است. توسعه توانمندیهای ضدماهواره (ASAT) میتواند موازنه قوا را تغییر دهد. مسیرهای فنی متفاوتی برای دستیابی به این توانمندی وجود دارد که هرکدام به زیرساختهای فناورانه، دانش فنی و ملاحظات راهبردی خاص خود نیاز دارند. در ادامه تحلیل فنی چهار دسته اصلی روشهای حمله به ماهواره آورده میشود: ماهوارهبرهای جنبشی زمینپایه، سامانههای هممدار، سلاحهای انرژی هدایتشده و جنگ الکترونیک و سایبری (EW & Cyber Warfare).
تحلیل فنی روشها
۱. ماهوارهبرهای جنبشی صعود مستقیم
در این روش، یک ماهوارهبر بالستیک که برای عملیات برونجوّی بهینهسازی شده است از زمین پرتاب میشود و یک سرجنگی متحرک پیشراندار (KKV — kill vehicle) را رها میکند تا بهصورت فیزیکی به هدف برخورد کند و آن را منهدم سازد.

الزامات فنی:
ماهوارهبر حامل قدرتمند: پرتابگرهایی که توان رساندن محموله به مدار پایین زمین (LEO) را داشته باشند. ایران دارای خانوادهای از ماهوارهبرها و ماهوارهبرهای بالستیک است که پایه فنی اولیه را فراهم میکنند؛ مانند سری سجیل و ماهوارهبرهای قائم و ذوالجناح.
سرجنگی متحرک پیشراندار (KKV): یک فضاپیمای کوچک با حسگرهای فروسرخ و سامانههای هدایت دقیق که باید هدف را شناسایی، رهگیری و با پیشرانههای مانور، برخورد دقیق را محقق سازد. برخوردها با سرعتهای نسبی بسیار بالا روی میدهند و نیازمند محاسبات و کنترل دقیقاند.
شبکه شناسایی و ردیابی راداری و اپتیکی: شناسایی، ردیابی و تخمین دقیق مدار هدف از زمین پیشنیاز پرتاب موفق است و مستلزم رادارهای آرایه فازی قدرتمند و تلسکوپهای اپتیکی دقیق است.
چالشها:
تولید حجم عظیمی از زباله فضایی که میتواند برای دههها تهدیدآفرین باقی بماند؛ آزمایش ضدماهواره چین در سال ۲۰۰۷ نمونه بارز این مشکل بود.
۲. سامانههای هممدار (Co-orbital ASAT)
در این روش، یک ماهواره شکارچی به مداری نزدیک ماهواره هدف فرستاده میشود و میتواند برای مدت طولانی غیرفعال بماند و سپس با انجام مانورهای مداری به هدف نزدیک شود.
الزامات فنی:
قابلیت مانور مداری پیشرفته: دانش مکانیک مداری و پیشرانش برای انجام مانورهای دقیق لازم است. توانایی نزدیکشدن و تعامل فیزیکی یا الکترونیکی با هدف: شامل بازوی ربوتیک برای گرفتن یا تغییر مدار، عملیات اختلال الکترونیکی، انفجار نزدیک یا حتی پوششدهی اپتیکی مانند پاشیدن رنگ روی لنزها و پنلهای خورشیدی.
مزیت راهبردی:
دشواری در شناسایی و انتساب حمله موجب جذابیت این روش برای عملیاتهای پنهانکارانه میشود.
۳. سلاحهای انرژی هدایتشده (Directed-energy weapons — DEW)
این دسته شامل سامانههای لیزری و مایکروویو با توان بالا است که بهجای تخریب فیزیکی، حسگرها یا الکترونیک ماهواره را کور یا از کار میاندازند.
انواع و الزامات فنی:
لیزرهای زمینی: سامانههای لیزری پرتوان همراه با اپتیک تطبیقی برای جبران اختلال جوی تا بتوانند حسگرهای اپتیکی ماهوارهها را بهصورت موقت یا دائم کور کنند.
سلاحهای مایکروویو پرفشار (HPM): ارسال پالسهای الکترومغناطیسی که میتواند مدارها و پردازندههای ماهواره را مختل یا نابود سازد.
مزایا:
عدم تولید زباله فضایی و دشواری انتساب حمله؛ این روش در زمره «نرمکشی» (soft kill) قرار میگیرد.
۴. جنگ الکترونیک و سایبری (EW & Cyber Warfare)
این حوزه به عنوان در دسترسترین و کمهزینهترین مسیر برای ایجاد قابلیتهای ضدفضا برای کشورهایی مانند ایران مطرح است.
روشها:
پارازیت (Jamming): ایجاد اخلال در ارتباط بین ماهواره و ایستگاه کنترل زمینی یا در سیگنالهای ارسالی ماهواره.
جعل سیگنال (Spoofing): ارسال سیگنالهای ساختگی برای فریب گیرندههای ناوبری مانند GPS که میتواند به خطا در سامانههای هدایتشونده منجر شود.
حملات سایبری: نفوذ به شبکههای ایستگاههای کنترل زمینی؛ یک نفوذ موفق میتواند کنترل ماهواره را بهدست گیرد، دادهها را سرقت کند یا عملکرد آن را مختل سازد.

راهبرد پیشنهادی چندلایه برای ایران
توسعه پدافند ضدماهواره برای ایران نیازمند رویکردی چندلایه است که در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برنامهریزی شود:
کوتاهمدت تا میانمدت: تقویت و گسترش قابلیتهای جنگ الکترونیک و سایبری بهعنوان ابزار بازدارنده کمهزینه و کارآمد؛ این اقدامات سریعتر قابل اجرا هستند و ریسک فنی و زیستمحیطی کمتری دارند.
میانمدت: سرمایهگذاری در حوزه لیزر و اپتیک و توسعه سامانههای انرژی هدایتشده زمینی با اتکا به دانش بومی یا همکاریهای فنی با متحدان؛ این رویکرد نسبتا غیرمخرب است و تولید زباله فضایی را کاهش میدهد.
بلندمدت: پژوهش و امکانسنجی سطحبالا برای توسعه سامانههای جنبشی صعود مستقیم و ماهوارههای شکارچی هممدار؛ دستیابی به چنین مجموعهای نیازمند سرمایهگذاری هنگفت، برد فناوری و ملاحظات ژئوپلیتیک است و «معنای ساخت» آن با معنای «ناگهان بهکارگیری» تفاوت دارد.
جمعبندی
مقابله با ماهوارههای جاسوسی دشمن از نظر فنی ممکن است و طیف روشها از اختلال الکترونیک و حملات سایبری تا لیزرهای زمینی و عملیاتهای جنبشی متنوع است. هر روش مجموعه خاصی از مزایا، نیازمندیهای فنی و مخاطرات راهبردی و زیستمحیطی دارد. برای جمهوری اسلامی ایران برنامهای عملیاتی و واقعگرایانه باید با تمرکز بر راهحلهای کمهزینه و سریعالتاثیر در کوتاهمدت (جنگ الکترونیک و سایبری) آغاز شود، در حالی که سرمایهگذاری بلندمدت در حوزههای اپتیک، لیزر و مکانیک مداری ادامه یابد تا در مواقع بحران گزینههای فنی متنوعی در دسترس قرار گیرد.