راهبردهای مبتنی بر هوش مصنوعی چین در صنعت فضا

هوش مصنوعی در حوزه فضا کاربردهای گستردهای دارد و به بهبود ماموریتهای فضایی، بهرهوری ماهوارهها، اکتشافات بینسیارهای و حتی برنامهریزی سفرهای انسانی به فضا کمک میکند. برخی از مهمترین کاربردهای آن عبارتاند از:
- ماموریتهای بدون سرنشین
- پردازش دادههای علمی کاوشگرها (مانند مریخنوردهای ناسا)
- تصمیمگیری مستقل در شرایط اضطراری
- مسیریابی خودکار در محیطهای ناشناخته
- مدیریت ماهوارهها
- بهینهسازی مدارها برای کاهش مصرف سوخت
- خودکارسازی پایش و تعمیر ماهوارهها
- تحلیل دادههای سنجش از دور برای مطالعات اقلیمی، کشاورزی و امنیتی
- رصد و پیشبینی تهدیدهای فضایی
- پیشبینی برخورد شهابسنگها
- پایش زبالههای فضایی و طراحی مسیرهای امن برای ماهوارهها
- کمک به فضانوردان
- دستیارهای هوش مصنوعی برای مدیریت سامانههای ایستگاه فضایی
- ترجمه و ارتباطات بینزبانی در ماموریتهای بینالمللی
- رباتهای هوشمند برای انجام وظایف در شرایط بیوزنی
- تحلیل دادههای علمی
- پردازش دادههای تلسکوپها مانند جیمز وب برای کشف سیارات فراخورشیدی
- کشف الگوها در دادههای نجومی برای درک بهتر کیهان
استفاده چین از هوش مصنوعی در حوزه فضا
چین یکی از پیشگامان استفاده از هوش مصنوعی در صنعت فضایی است و در زمینههای مختلف از آن بهره میبرد:
- کنترل و هدایت ماهوارهها
چین از AI برای مدیریت ناوگان ماهوارهای خود استفاده میکند. به عنوان مثال، ماهوارههای سنجش از دور چین مانند گائوفن (Gaofen) با کمک الگوریتمهای یادگیری ماشین برای تحلیل دادهها و پیشبینی تغییرات زمین فعالیت میکنند. - اکتشاف ماه و مریخ
- چین در ماموریتهای چانگای (Chang’e) برای کاوش ماه از هوش مصنوعی در پردازش تصاویر و خودمختاری کاوشگرها استفاده کرده است.
- مریخنورد ژورانگ (Zhurong) از AI برای شناسایی مسیرهای بهینه و اجتناب از موانع استفاده کرد.
- ایستگاه فضایی تیانگونگ
چین از هوش مصنوعی برای پایش وضعیت فضانوردان، مدیریت منابع و کنترل شرایط زیستی ایستگاه فضایی تیانگونگ (Tiangong) بهره میبرد. - جستجوی حیات فرازمینی و تحلیل دادههای رادیویی
چین با استفاده از تلسکوپ FAST و هوش مصنوعی، دادههای رادیویی را پردازش کرده و به دنبال سیگنالهای احتمالی از تمدنهای فرازمینی است. - پیشبینی زبالههای فضایی
چین از AI برای پایش و پیشبینی مسیر زبالههای فضایی استفاده میکند تا برخورد با ماهوارهها و ایستگاه فضایی را کاهش دهد.

نگاهی بر هوش مصنوعی چینی
بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸، عدهای از سرشناسترین دانشمندان آمریکا با ظهور اولین پیشرفتهای عظیم در یادگیری ماشین گرد هم آمدند و این سوال را مطرح کردند که نهایت افق هوش مصنوعی تا کجاست؟ آیا دستیابی به هوش مصنوعی عمومی ممکن است یا خیر؟ اگر بله تا چه میزان با آن فاصله داریم؟ آیا رسیدن به هوش مصنوعی عمومی برای نوع بشر تهدید خواهد بود یا فرصت؟ چه ضوابط علمی-اخلاقی باید بر پژوهشها و یافتهها حاکم باشد؟ و هزاران سوال دیگربا محوریت آن که جامعه علمی چه مسئولیتی در قبال توسعه این دانش دارد.
وجود چنین بحثهایی در میان دانشمندان امری خارقالعاده نیست؛ اما نکته قابل توجه حضور ثروتندان علاقهمند به فناوری در این جمعها بود که از یکسو به دنبال گسترش ثروت خود بودند و از سویی دیگر منبع مالی برای تداوم حیات در حوزه تحقیق و پژوهش. یکی از معروفترین این افراد ثروتمند کسی نبود جز «ایلان ماسک».
با تعریف هوش مصنوعی عمومی به عنوان موجودی که میتواند نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و برای رفع نقصانها راهکارهای بهینه ارائه دهد، رباتهای همسطح و فراتر از انسانها پدید خواهند آمد. این رباتها میتوانند در شرایط مختلف نیازهای خود را تشخیص داده و به صورت بهینه به آن نیاز پاسخ دهند.
برای نمونه با دستیابی به این موفقیت سفر به اعماق فضا و کاوش در آن دیگر غیر ممکن نخواهد بود، زیرا این رباتها نه تنها محدود به قیدهای زیست محیطی نیستند بلکه در هر شرایط نامعلوم نیز میتواند به کمک هوش مصنوعی عمومی خود راه حل بهینه ارائه دهند. مثلا دسته رباتهای فضانورد در مسیر خود نه تنها مسئله ارتباط با زمین را با ایجاد ایستگاههای موقت حل میکنند، بلکه انرژی و مواد اولیه ساخت تجهیزات را نیز به فراخور موقعیت خود میتوانند تامین کنند.
در میان دانشمندان و متخصصان پیرامون امکان و زمان دستیابی به هوش مصنوعی عمومی، طیف وسیعی از دیدگاهها وجود دارد. برخی اعتقاد دارند که هیچگاه به این نقطه نخواهیم رسید و برخی دیگر نه تنها وقوع این مرحله را کاملا ممکن میدانند، بلکه آن را قریبالوقوع (تا ۱۰ سال آینده) نیز تصور میکنند.
در هر صورت رقابت در جهت دسترسی هرچه سریعتر به این موضوع بسیار جدی شده است، چرا که خیلی روشن خواهد بود که اگر قرار بر قابل حصول بودن هوش مصنوعی عمومی باشد، اولین آن برترین خواهد بود زیرا اولین نسخه به حد کافی هوشمند است که علاوه بر رفع عیوب خود، به سرعت راه مقابله با تشکیل دومین خود را پیدا کند.
کار تا جایی بالا گرفت که در فروردین۱۴۰۲ نامهای سرگشاده برای توقف توسعه هوش مصنوعی منتشر شد که آن را افرادی مانند ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا و توییتر و استیو وزنیاک، همبنیانگذار اپل، امضا کرده بودند. در این نامه که سروصدای زیادی بپا کرد، فعالان حوزه فناوری از آزمایشگاهها و شرکتهای فعال در حوزه هوش مصنوعی خواسته بودند که توسعه سامانههای قدرتمندتر از مدل هوش مصنوعی GPT-4 را متوقف کنند. این نامه به امضای تعدادی از مهندسان آمازون، دیپمایند، گوگل، متا و مایکروسافت هم رسید.
اما به یکباره کمتر از یکسال بعد از انتشار نامه فوق ناگهان با خبر عرضه تراشههای ویژه پیادهسازی هوش مصنوعی شرکت انویدیا، که از معروفترین شرکتهای دنیا در زمینه تولید سختافزاراست، منجر به با بالارفتن سرسام آور ارزش سهام این شرکت در بورس آمریکا شد، تا جاییکه در میان شرکتهای حوزه فناوری در رقابت تنگاتنگی با اپل قرار گرفت.
بازی روشن بود، دقیقا در زمانیکه آمریکا احساس میکرد که در این زمینه عقب افتاده با پررنگ کردن نگرانیهای اخلاقی به دنبال توقف این حوزه بود. اما به محض گشایش این مسیر با ابداع و نوآوری متخصصان فنی شرکت انویدیا و پیشافتادن آمریکا از لحاظ فناوری صرفا سرمایهگذاری هرچه بیشتر و پیشتر در این حوزه کار منطقی و اقتصادی بود و بحثهای اخلاقی در حاشیه.
از طرفی قدرت فناوران آمریکایی بسیار زیاد شد چرا که توانایی ساخت این تراشههای ویژه با قیمت نه چندان ارزان، صرفا در اختیار این کشور بود. از این رو آنان راه حل منحصر به فردی برای این موضوع ارائه کرده بودند که نه تنها آنها را در رقابت برای رسیدن به هوش مصنوعی عمومی پیش میانداخت، بلکه فقط آنها را در بازی نگه میداشت. بدون هیچ رقیبی.
در این شرایط منفعت اقتصادی تضمین شده بود. و فناوران آمریکایی سرمست از این موفقیت بیبدیل و شتابان به سوی دستیابی به اهداف بعدی با پول فراوان در حرکت بودند. این قدرت تا جایی زیاد شد که ثروتمندان امضا کننده نامه فوق در مراسم تحلیف رئیس جمهور آمریکا در سال ۲۰۲۵ حضور پررنگی داشتند. اما این پایان کار نبود.

این خوشحالی زیاد طول نکشید. زمانیکه یک نهنگ آبی کوچک به بازار عرضه شد اصلا در مقابل چت جیپیتی کسی آن را به حساب نمیآورد و همه در حیرت از قابلیتهای شگفتآور چت جیپیتی بودند که روز به روز با مدلهای جدیدتر به توانمندیهای آن اضافه میشد؛ همچنین با پیشینه فوق هیچ اپلیکیشن غیر آمریکایی بدلیل نداشتن سختافزار یارای مقابله با آن را نداشت. اما ناگهان بورس آمریکا متاثر از ریزش سنگین سهام شرکت انویدیا قرمز شد و آمریکاییهای سرمست ناگهان گیج و مبهوت ماندند.
بله، نتایج عملکرد هوش مصنوعی چینی در آزمونهای این حوزه منتشر شد و مشاهده گردید که این مدل هوش مصنوعی در رقابت با همتای آمریکایی خود رقابتی شانه به شانه دارد! اما باتوجه به این نکته که دسترسی به سختافزار مشابه برای هر کشوری غیر از آمریکا غیر ممکن بود، پس چگونه این اتفاق افتاد؟
بررسیها نشان داد که نمونه چینی برای توسعه خود از پردازندههای گرافیکی معمولی به گونهای استفاده کرده که تا ۷۵ درصد نسبت به مدل آمریکایی منابع کمتری مصرف میکند. همچنین با ارائه یک ایده هوشند مبنی بر درگیر کردن پارامترهای خاص هرموضوع توانسته است که با حجم بسیارکمتری از پارامترهای درگیر به درخواستها و سوالات پاسخ دهد.
بدین ترتیب بدون پیچیدگی خاص، با مصرف انرژی کمتر و به صورت متن باز یک مدل از هوش مصنوعی ارائه داده که برای هر کسی قابل استفاده باشد. این یعنی دیگر نیازی به تهیه سختافزارهای پیچیده آمریکایی نیست و انحصار انویدیا در این حوزه کاملا شکسته شده است. لذا دیگر از سودهای سرشار خبری نیست. علاوه بر آن به جز پیام اقتصادی یک پیام مهم دیگر نیز این موضوع داشت و آن اینکه ایالات متحده در رقابت برای دسترسی به هوش مصنوعی عمومی تنها بازیگر میدان نیست و حداقل چین نیز شانه به شانه و در سکوت او را دنبال میکرده است.
با این وجود اما تهدیدات اخلاقی نه تنها برای رقیب چینی بی معنی بود بلکه بدلیل متن باز بودن مدل چینی مسائلی همچون حریم خصوصی نیز به صورت جدی تهدید شد. بعلاوه باتوجه به آزمایشات صورت گرفته، کنترل شده بودن این مدل هوش مصنوعی توسط چینیها به وضوح قابل مشاهده است، فقط کافیست که با آن پیرامون سوالات ممنوعه چینی گفت و گو کنید. با این وجود نباید فراموش کرد که اولین در دستیابی به هوش مصنوعی عمومی برترین خواهد بود لذا در جنگ قدرت تمامی موضوعات اخلاقی فوق بی معنا هستند.
خلاصه چینیها با تلاش و خلاقیت توانستند بازگشت شکوهمندی به این رقابت فناورانه داشته باشند؛ از این رو پاول دوروف موسس تلگرام در یادداشتی تحلیلی پیرامون این موضوع در کانال خود با انتقاد شدید از سامانه آموزشی آمریکا بیان میکند که این سامانه غیر رقابتی باعث گرفتن انگیزه از دانشآموزان شده و لذا انگیزه رقابتی، آنان را به سمت بازیهای آنلاین کشانده است، درحالیکه سامانه اموزشی رقابت محور چینی باعث شده که در چند سال اخیر تعداد زیادی از مدالهای المپیادهای جهانی توسط چشم بادامیها کسب شود که نتیجه آن تضعیف آمریکا در آینده خواهد بود. و تنها راه مقابله بازبینی نظام آموزشی با تاکید بر علوم پایه و پرورش خلاقیت است.
سخن آخر اینکه، این اتفاق نشان داد که هنوز فرصت برای سایر کشورها به جهت رقابت در این حوزه وجود دارند و پیشگامان این حوزه هنوز دستنیافتنی نشدهاند. اما زمان نیز به سرعت میگذرد زیرا اولین در دستیابی به هوش مصنوعی عمومی برترین خواهد بود.