شاید جهان اصلا برای وجود ما ساخته نشده باشد!
بر اساس یک نظریه، ممکن است جهان ما در آزمایشگاه یک تمدن پیشرفته به وجود آمده باشد! بزرگترین راز درباره تاریخ جهان این است که قبل از بیگ بنگ چه اتفاقی افتاد؟ جهان دقیقا از کجا آغاز میشود؟ آلبرت اینشتین تقریبا یک قرن پیش جایگزینهایی پایدار برای مدل بیگبنگ را جستوجو کرد. زیرا از دیدگاه او، آغاز زمان از منظر فلسفی رضایتبخش نبود.
از آن زمان، حدس و گمانها و بحثهای علمی درباره منشا کیهان افزایش یافتند. این بحثها ایدههایی درباره ظهور جهان از نوسانهای خلا، دورههای تکراری انبساط و انقباض یا اصل آنتروپی بر اساس چشمانداز نظریه ریسمان و چندجهانی را شامل میشود. آلان گوت (Alan Guth)، کیهانشناس موسسه فناوری ماساچوست (MIT) آمریکا، درباره این موضوع میگوید: «هر آنچه اتفاق میافتد، بینهایت بار دیگر رخ میدهد.» آنتروپی (Entropie) یا آشفتگی، عدم قطعیت یک سامانه را بیان میکند.
در همین رابطه بخوانید: جهان موازی چیست و آیا جهانهای موازی وجود دارند؟
ما چگونه به وجود آمدیم؟
یکی از احتمالهایی که کمتر بررسی شده، ساخت جهان در آزمایشگاه تمدنی پیشرفته است. از آنجا که جهان ما هندسهای مسطح با انرژی خالص صفر دارد، ممکن است تمدنهای پیشرفته از فناوری تونلزنی کوانتومی (Quantum Tunneling) برای ساخت جهانهای نوزاد از هیچ استفاده کرده باشند. تونلزنی کوانتومی، فرآیند کوانتومی تونل زدن یک ذره بنیادی در یک «سد پتانسیل» است که از نظر کلاسیک، قادر به عبور از آن نیست.
در حال حاضر، نظریهای قابل پیشبینی برای ترکیب دو ستون فیزیک مدرن، یعنی مکانیک کوانتوم و گرانش وجود ندارد، اما ممکن است تمدنی پیشرفته به این نظریه رسیده و از فناوری کافی برای ساخت جهانهای نوزاد برخوردار باشد. در این صورت، نهتنها میتوان به منشا جهان پی برد، بلکه میتوان ثابت کرد جهان ما هم میزبان تمدنی پیشرفته است که خود جهان نوزاد دیگری را به وجود میآورد؛ درست مانند سامانهای بیولوژیکی که طول عمر مواد ژنتیکی خود را از طریق نسلهای متعدد حفظ میکند.
بر اساس استدلال متداول آنتروپی، شاید جهان اصلا برای وجود ما ساخته نشده باشد؛ بلکه برای ظهور تمدنهایی پیشرفتهتر از ما انتخاب شده است. بچههای باهوش بلوک کیهانی ما یا همان گروهی که فناوری لازم برای خلق جهانهای نوزاد را در اختیار دارند، از ادارهکنندگان اصلی فرایند گزینش داروینی کیهانی هستند؛ در حالی که ما هنوز نمیدانیم شرایط کیهانی چگونه به وجودمان انجامیدند و قدرت بازسازی این فرایند را نداریم.
با توجه به چنین دیدگاهی، نباید سطح فناوری تمدنها را براساس قدرتی که اعمال میکنند، اندازهگیری کرد؛ بلکه باید این سطح را طبق توانایی تمدن برای بازسازی شرایط اخترفیزیکی ارزیابی نمود که به وجود آنها منجر شدند.
تمدن بشری چقدر هوشمند است؟
از نظر سطح فناوری، انسانها در سطح پایینی قرار دارند و در مقیاس کیهانی در کلاس C قرار میگیرند. زیرا انسان هنوز نمیتواند شرایط سکونتپذیری سیاره خود را در زمان مرگ خورشید پیشبینی کند. حتی بدتر از آن ممکن است در کلاس D قرار بگیریم. زیرا به طور بیملاحظهای از طریق تغییرات اقلیمی در حال نابودسازی زیستگاه طبیعی خود هستیم.
تمدن کلاس B میتواند شرایط محیطی را به گونهای تنظیم کند که مستقل از ستاره میزبان باشد. تمدن کلاس A میتواند شرایط کیهانی که به وجودش منجر شدند، بازسازی کند و جهانی نوزاد را در آزمایشگاه بسازد.
در همین رابطه بخوانید: شاید جهان ما دوقلویی داشته باشد که در زمان به عقب حرکت میکند!
رسیدن به تمایز تمدن A با توجه به فیزیکی که امروز میشناسیم، ممکن نیست. همچنین در پژوهشهای علمی، به مشکلات مرتبط از جمله رسیدن به چگالی کافی انرژی تاریک در منطقهای کوچک اشاره شده است.
چون برای جهان خودتکرارکننده فقط وجود یک تمدن A کافی بوده و احتمال وجود تعداد بیشتر تمدن A کمتر است، متداولترین جهان میتواند جهانی باشد که برای ساخت تمدنهای A به وجود آمده باشد. هر احتمالی بهتر از این پیشنیاز بعید است. زیرا به شرایط نادری نیاز دارد و مزیت تکاملی خوبی برای فرایند گزینش داروینی جهانهای نوزاد نخواهد داشت.
این احتمال که تمدن ما به اندازه کافی هوشمند نیست، اصلا جای تعجب ندارد. وقتی میگوییم نیمی از دانشجویان دانشگاه هاروارد (Harvard University) آمریکا زیر سطح متوسط کلاسی هستند، ناراحت میشوند. بر اساس واقعیت، انسان با وجود دستیابی به اکتشافاتی مثل ذره بوزون هیگز (Higgs Boson) در شتابدهنده ذرات، احتمالا جایگاه خوبی در میان اشکال هوشمند حیات کیهانی ندارد. پس باید متواضعانه به خود نگاه کنیم؛ در غیر این صورت به عاقبت دایناسورها دچار خواهیم شد.
خنده داره این همه ستاره ها و کهکشان برای انسان
خیلی عجیبه