نجوم در فرهنگ و مذهب ایرانیان جاری است
مریم فخیمی: نجوم از دیرباز در بین ایرانیان جایگاه خاصی داشت.شاهد این امر پژوهشهای عالمانی چون ابوریحان بیرونی، خواجه نصیرالدین طوسی و احداث رصدخانه مراغه است. بیش از ۳۰ سال از فعالیتهای منجمان آماتور در ایران سپری شده. با آغاز پخش برنامه تلوزیونی “آسمان شب” در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۰ همزمان با اولین روز نجوم در ایران، گرایش عموم به ویژه جوانان به سمت نجوم و دانش فضایی سرعت بیشتری گرفت. در این سالها شاهد تاسیس گروهها، انجمنها و موسسات نجوم آماتوری بودیم. برخی از این گروهها علیرغم مشکلات فراوان همچنان به راه خود ادامه دادند اما تعدادی از آنها به علل مختلف از ادامه راه بازماندند. اکنون همزمان با هفته جهانی نجوم در ایران، گفتگویی با دکتر محمدرضا نوروزی منجم آماتور باسابقه و مروج علم داشتیم که در ادامه میخوانید.
نجوم در بین ایرانیان بخاطر چه ویژگیهایی جذابیت دارد؟
نجوم علم جذابی است. یکی از ابزارهای موثر در حوزه ترویج علم، استفاده از نجوم است. مثلا ترویج علومی چون زیستشناسی یا زمین شناسی در جامعه و جذب مردم تلاش زیادی میطلبد. ولی درنجوم نیازی به این تلاش مضاعف ندارید، چرا که یک آسمان پرستاره یا تصاویری از سحابیها و کهکشانها میتواند به آسانی مردم زیادی را مجذوب کند. بخشی از جذابیت نجوم بخاطر همین زیباییهاست وبخشی بخاطر شگفتیهای انبوه و عظیمی که این علم در ذات خود دارد. از طرفی نجوم در یک جامعه باستانی وکهن چون ایران، آگاهانه یا ناآگاهانه با فرهنگ و مذهب پیوند عمیقی دارد. بخش بزرگی از مناسک مذهبی چون اذان، ماه رمضان و شروع ماههای قمری به رویت هلال و موقعیت خورشید در آسمان ربط دارد که رویدادهای نجومی هستند. از سوی دیگر طرحهای مرکزی یا شمسههای داخل فرش و ضرب المثلها همه نمادهایی از نجوم در دل خود دارند؛ و باید گفت نجوم در زندگی ما ایرانیان جاری است. نکته دیگر این است که در دوران جدید نجوم به عنوان یک فعالیت جانبی وارد زندگی نوجوانان و جوانان شده است.
وضعیت نجوم آماتوری ایران را در یک دهه اخیر چطور ارزیابی میکنید؟
مسلما این پاسخ مبتنی بر آمار واقعی نیست، بلکه بر اساس شواهد و تجربیات من است. من شاهد روند نزولی کمی و کیفی فعالیتهای نجومی در طی ۱۰ سال اخیر هستم. حداقل در تهران این موضوع به وضوح مشخص است و شهرهای دیگر نیز تا حدودی همین شرایط را دارند. دلایل متنوعی وجود دارد که البته ممکن است قطعی و رسمی نباشد. شاید وجود برنامههای موازی علمی و سرگرمکننده دیگر از دلایل کاهش توجه به نجوم است. تعداد افراد فعال و تاثیرگزار در نجوم آماتوری نسبت به ده سال گذشته کاهش پیدا کرده. با کم شدن شور، هیجان و تعداد افراد تاثیرگزار، کیفیت و کمیت فعالیتهای نجومی کاهش یافته است. اما نکته قابل توجه این است است که حتی در شرایط فعلی گاهی ازبین همین فعالیتهای کم شاهد اتفاقات تاثیرگزار، جذاب وقابل توجه چون اجرای برخی پروژهها و فعالیتهای علمی هستیم. اما درکل شاهد روند نزولی فعالیتهای نجوم آماتوری نسبت به ۱۰ سال گذشته بودیم.
سالهاست شاهد فعالیت گروههای مختلف در شهرهای بزرگ و کوچک هستیم. بنظرتان مهمترین نقاط قوت و ضعف این گروهها در چیست؟
جوانی و انرژی زیادی که در این حوزه وجود دارد مهمترین نقطه قوت گروههای آماتوری است؛ گروهی بزرگ، پرانرژی و فعال که پیگیر اجرای برنامههای نجومی هستند. اما نقطه ضعفی که پاشنه آشیل گروهها میباشد، این است که پیگیریهای مداوم وصبوری این افراد برای دستیابی به نتیجه کم است. و همین باعث میشود که از روشهای نامانوس در حوزه علم استفاده کنند. شهرت طلبی که ذاتا خصلت خوبی است اگر به هدف تبدیل شود نقطه ضعف بزرگی خواهد بود. اکثر گروهها و جوانانی که میبینیم خیلی مشتاقند تا سریعتر در جامعه نجوم مطرح شوند. این خواستهای منفی نیست اما اگر به هدف اصلی تبدیل شود نقطه ضعف خواهد بود.همچنین مطالعه کم معزل بزرگی است که گریبانگیر جامعه ایران و گروههای نجوم آماتوری است.
منجمان آماتور ایران با چه مشکلاتی برای ادامه راه مواجهند؟
بخشی از مشکلات قطعا مالی و تکنیکی است؛ یعنی ابزارها و امکانات مناسب بخصوص در حوزه حرفهای در دسترس نیست. اما نکته مهم این است که ارتباطات بینالمللی حضوری و غیر حضوری ما بسیار کم است که بخشی از به علل سیاسی و بخشی بخاطر کم کاری افراد است. به هرحال نبود ارتباطات بینالمللی در حوزههای پژوهشی کار را سخت میکند. بخضوص که ما تولیدکننده بخش مهمی از دادههای اولیه نیستیم، بنابراین باید از طریق ایجاد روابط بینالمللی این موانع را برطرف کنیم. علاوه بر مشکلات شخصی چون عدم مطالعه کافی، ما زمان کافی صرف نجوم آماتوری نمیکنیم؛ یا نجوم آماتوری را یک هدف اصلی درنظر میگیریم درحالی که در دنیا نجوم آماتوری یک شغل نیست. البته کسب درآمد ازنجوم اشتباه نیست، اما اگر به عنوان ابزاراصلی کسب درآمد مطرح شود خطا است و همین منجر میشود تا نوع فعالیت و عملکرد متفاوت باشد.
رابطه بین دانشگاه و انجمنهای آماتوری را در ایران چطور میبینید؟
فعالیت نجوم آماتوری در دنیا یک فعالیت خودجوش است. بنابراین میتوان در یک دانشکده یا سازمان غیرمرتبط یک گروه نجومی ایجاد کرد. گروههای نجومی ارتباط ارگانیک یا سازمانی با دانشگاهها، سازمانها و موسسات علمی ندارند اما یکی از وظایف اصلی دانشگاههای دنیا ترویج علم است، چیزی که در ایران کمتر شاهدیم. یعنی دانشگاه خود را از مردم و جامعه جدا میداند و کاری به دنیای آماتوری ندارد. برخی افراد بنام دانشگاهی در ایران درحالی که نجوم آماتوری را نمیشناسند آن را یک امر بی ارزش و حتی خطای علم میدانند که دیدگاه خظرناکی است. اما در دنیا موسسات آموزشی، پژوهشی و دانشگاهها بخشی از وظیفه اصلیشان کمک به ترویج علم است، تعامل زیادی با گروههای آماتوری دارند، دادههای علمی را دراختیار منجمان آماتور قرار میدهند و از همکاری آنها بهره میگیرند. نمونههای زیادی وجود دارد که منجمان آماتور به گسترش علم در جامعه کمک میکنند و از طرفی به موسسات علمی در دستهبندی و تحلیلهای اولیه علمی کمک میکنند.
چطور میتوان ارتباط بین منجمان حرفهای ( دانشگاه) و منجمان آماتور را در ایران افزایش داد؟
گروهها باید در کار پیوستگی داشته باشند؛ دارای کارنامه علمی قابل قبول، دانش و کارهای پژوهشی باشند یعنی قابلیت علمی خود را اثبات کرده باشند تا در جامعه آکادمیک پذیرفته شوند. اما ازسوی دیگر منجمان حرفهای باید منجم آماتور، فعالیت، اهداف و نجوم آماتوری رابشناسد. دلایل زیادی وجود دارد که طرفین ماجرا این موضوع را درک نمیکنند و انتقاد من بیشتر از منجمان آکادمیک است که بخصوص درسالهای اخیر این موضوع را درک نکرده یا نمیخواهند درک کنند و گاهی حتی جبههگیری هم دارند. اگر درک متقابل بین این دو گروه وجود داشته باشد میتوانند با هم همکاری کنند. چون بیشتر پژوهشگران و منجمان اکادمیک خود را جدا و گاهی برتر از عموم جامعه میدانند بنابراین دلیلی هم نمیبینند که تعاملی با سایر بخشهای جامعه داشته باشند. این دیدگاه باید تغییر کند.
وضعیت گروههای نجومی در خارج از ایران چطور ارزیابی میکنید؟
در خارج از ایران برای گروههای آماتوری تعریف استانداردی وجود دارد. یعنی اعضا آن از هر سن و شغل و جایگاه اجتماعی هستند که بدلیل علاقمندی به نجوم، در کنار حرفه اصلی، در نجوم آماتوری فعالیتهایی چون برگزاری نشستها، رصدهاو– که گاهی جدیتر از نجوم حرفهای ایران است – دارند. چند شناسه مهم برای نجوم آماتوری وجود دارد که با ایران متفاوت و گاهی از نظرما عجیب است. اولا اینکه گروهها جوان نیستند.اعضا آن عمدتا افرادی بازنشسته یا میانسال هستند که در کار جدیت دارند، بدون انتظار بازگشت مالی یا سرشناس شدن و رقابت فعالیت میکنند. اینها مهمترین شناسههایی است که در گروههای نجوم آماتوری خارج ازایران دیده میشود و با ایران متفاوت است.
نهادهای دولتی و غیردولتی چه حمایتی میتوانند از گروههای نجومی داشته باشند؟
بنظرم همین که موانع دست وپاگیرقانونی حذف و روند اجرای کارهای اداری را سرعت بخشند بزرگترین حمایت است. از طرفی به دلیل حمایتهای فراوان نهادهای مختلف گروهها، انجمنها و سمنهایی ایجاد شد که خودجوش نیستند، یعنی با قطع حمایت نهادهای دولتی وغیردولتی فعالیت این گروهها هم متوقف میشود که این رخداد خطرناکی است و نشان میدهد این گروهها چندان هم خودجوش نبودهاند. همچنین نهادهای دولتی انتظاراتی از مجموعه خود دارند و این کار را سختتر میکند زیرا محدودیتها و معذوریتهایی ایجاد میکنند. بنظرم اگر زمینهای فراهم شود، نهادهای دولتی اطلاع رسانی رایگان انجام دهند و در زمانهای مورد نیاز نقشهای حمایتی یا مشاورهای خود را ایفا کنند کفایت دارد؛ بیش از این مضر است.
شما از سال ۱۳۶۷ شروع به آموختن نجوم کردید، و از سال ۱۳۷۱ درکنار یادگیری به تدریس نجوم و ترویج علم پرداختید. به عنوان فردی که نزدیک به ۳۰ سال در نجوم آماتوری ایران فعالیت داشته، برای پیشرفت گروهها و انجمنهای نجوم چه پیشنهاداتی دارید؟
در تمام سالهایی که نجوم آماتوری را یاد دادم و یاد گرفتم بنظرم مهمترین پیشنهادم میتواند این باشد که یاد بگیریم، مطالعه کنیم، روابط بین المللی داشته باشیم و ارتباطات داخلی را هم افزایش دهیم. اما عنصر اصلی همان یادگیری بیمنت است. انتظار جایگاه اجتماعی و کسب ثروت نداشته باشیم. آموختن و آموزش دادن برای لذت بردن و ساختن جامعهای بهتر است. بنابراین تنها توصیه من مطالعه و یادگیری و نشر بیمنت است.