نامه سرگشاده کارشناس فضایی به وزیر ارتباطات
از طرف مسعود طائفی فیجانی کارشناس حوزه فضا:
جناب آقای عیسی زارعپور
هم اینکه فرزند غرب کشورید و اهل پایتخت جنگلهای بلوط ایران و شهره به صراحت و راستی و هم اینکه جای درست و حسابی درس خواندهاید و هم از قوه قضائیه آمدهاید که محمل توجه به واقعیات است و نه تعارفات و با مستند و قانون و قاعده سروکار دارد و حتی تفاوت است بین ادله و اماره و شأن اثباتی هر یک.
موارد زیر را در خصوص وضعیت حوزه فضایی کشور ( البته در بخش غیرنظامی) بهصورت منجز و مستدل عرض میکنم که فرمود:«خَيرُ الكَلامِ مَا دَلَّ وَ جَلَّ وَ قَلَّ وَ لَم يُمِلَّ»
۱. بیگمان هیچ حوزهای بهاندازه حوزه فضایی تناقض مواضع، قولها، نظرات، وعدههای سرخرمن، افتتاحهای نمایشی و بهتعبیر عوام خالیبندی را ندارد. از اعزام انسان به فضا گرفته تا هر ایرانی یک هواپیما، توریست فضایی، آموزش سخت و فشرده ده خلبان ماهر و زبده برای اعزام به فضا، راهاندازی GPS بومی، ساخت و طراحی هواپیمای پهنپیکر خورشیدی، تا افتتاح انواع سامانههای پایش ماهوارهای و هزار و یک لاف گزاف و وعده توخالی دیگر.
۲. فناوری فضایی در این کشور محمل نمایش و همایش و شوآف شده و مردم از مصاحبهها و افتتاحها و قولها و قرارها سر در نمیآورند و همین خوب بستری شده است برای پیشتازی عدهای مدیران فعالنما. کافی است مروری بر مصاحبهها و فرافکنیهای مدیران مربوط در همین ۲ سال اخیر بیاندازید.
۳. در حوزه سنجش از دور فضایی و پایش ماهوارهای حتی یک سامانه عملیاتی و ماموریتگرا نداریم ولیکن تا دلتان بخواهد افتتاح سامانه پایشی داریم. ما حتی نتوانستیم سامانهای برای پایش سلامتی بلوطهای غرب کشور راهاندازی کنیم، بهرغم هزینههایی که برخی دستگاههای متولی کردند.
۴. فناوران و جوانان صاحب سبک، خوشفکر، پرانرژی و ایدهپرداز در این حوزه قریببهاتفاق سرخورده، مایوس، ناامید و با وعده و وعیدهای پوچ و امیدهای واهی ایجاد کردن بهدفعات سرکار رفتهاند .
۵. عمده رویدادهایی که بهمنظور جذب سرمایه یا فعالسازی حوزه فضایی برگزار میشود هرچند برای شرکتها و فناوران آبی ندارد ولیکن برای برگزارکنندگان نان مصاحبه و همایش و نمایش دارد. بهتر است گزارشی از میزان و حجم قراردادهای منعقده درخواست کنید. البته مراقب باشید که کارهای دیگر را بهعنوان کار فضایی در گزارش مزبور جانمایی نکنند.
۶. این رویدادها فاقد کارآیی است و عملا منتج به عقد قرارداد موثر و تجاریسازی فناوری بهنحوی که آن شرکت یا استارتآپ را قادر به تمشیت هزینههای جاری و آتی خویش سازد، نمیکند.
۷- مدل کسبوکار حوزه فضایی در حال حاضر B2G بوده و سازمان فضایی بهعنوان نهاد متولی و تنظیمگر و بهرغم تلاشهای سالیان اخیر موفق به عملیاتی کردن مدل مزبور نشده است.
۸- یکی از دلایل اصلی این شکست، طرح ایدهها و اهداف غیرواقعبینانه و راهبری افرادی است که هیچگونه تجربه قابلتوجهی در این کسبوکار نداشته و بعضا هزار تومان از خدمات فضایی در قالب بخش خصوصی درآمد نداشتهاند. برخی از این افراد پس از کلی مصاحبه، رویداد، جلسه و شرکت در نشستهای تلویزیونی و مسافرت خارجی و حرص و جوش برای مام میهن خوردن (بیچاره مام میهن) سر از جای دیگری در میآورند.
۹- بسیاری از شرکتهای توانمند و بالغ از فعالیت در حوزه فضایی رویگردان شده و زمینه فعالیت خود را تغییر میدهند. دراینمیان شرکتهایی که مدل کاری خویش را بر اساس B2G دیده بودند، بیش از سایرین متضرر شدند.
۱۰- سازمانهای مسئول و در راس آنها سازمان فضایی ایران، پس از گذشت دهها سال هنوز نتوانستهاند هیچگونه ضابطه و نظام صلاحیتسنجی، اعتبارسنجی و ارزیابی برای شرکتهای فعال در این زمینه ایجاد کنند. جالب است که برای باغبانی فضای سبز یک پارک، خطکشی پیادهرو یا حتی نگهداری تاسیسات یک ساختمان چندطبقه، نظام صلاحیتسنجی داریم ولی برای انجام فعالیتهای فضایی هیچگونه نظام و شاخص و معیاری وجود ندارد. لاجرم هیچگونه تعرفه و مقیاس مالی برای انجام پروژههای عمومی و پرکاربرد نیست.
۱۱- در این آشفته بازار بعضا شرکتهایی با ارتباطات رانتی و صدالبته متضمن تالی فاسد، اندک پروژههای کلان را گرفته و آن را بهنتیجه نرساندهاند. همین مساله سبب ایجاد زمینه منفی در برخی کاربران و مشتریان بالقوه شده است (نمونههای متعددی قابل ارائه است). موارد مختلفی از سوء سابقه و تجربه ناموفق نهادهای بهرهبردار ویژه در حوزه سنجش از دور فضایی وجود دارد. خلاصه اینکه سازمان فضایی نتوانسته است نقش تنظیمگری (رگولاتوری) خود را ایفا کند.
۱۲- پژوهشگاههای مرتبط (پژوهشگاه هوافضا، پژوهشگاه فضایی) بهعنوان رقیب بخش خصوصی ورود کردهاند و ضمن غفلت از رسالت توسعه فناوری و پژوهشی خود، حداقل پروژههای موجود را نیز با قیمت پایین و غیرقابل رقابت اخذ میکنند.
۱۳- طبیعی است هیچ شرکتی توان رقابت با پژوهشگاههای مزبور را که عمدتا از منابع دولتی ارتزاق میکنند، ندارد؛ ضمن اینکه شکست دو مجموعه مزبور و سایر مجموعههای دولتی موجود آسیبی به آنها نمیزند، درحالیکه شرکت خصوصی را زمینگیر و در برخی موارد معلق میکند.
۱۴- بهدلیل نابسامانی حوزه کاربردی فضا، اکثر سازمانها و نهادهای مشتری و بهرهبردار بالقوه، نسبت به ایجاد ساختارهای کاری مشابه اقدام کردهاند و بسیار بدیهی است که خروجی مناسب و درخوری ندارند، چراکه دولت هیچگاه پیمانکار و مجری خوبی نبوده است.
۱۵- در این فرآیند، تیمها و گروههای جوان و نوپا بهاتکای ادعاهای بزککرده، مزین و بیاساس و وعدههای واهی و بزکشده، ماهها و بلکه سالها، بخش عمدهای از وقت و انرژی خویش را صرف پیگیری کرده و نهایتا بهدلیل عدم حصول نتیجه، سرخورده، مایوس و ناامید و البته خسته و فرسوده حوزه کاری خود را تغییر داده یا اقدام به مهاجرت میکنند.
۱۶- حوزه فضایی سالهاست که سکوی پرش و ارتقای برخی شده است. انتزاعی بودن برخی نظرات و راهبردهای ایشان و مصاحبههای پرشور و حرارتی که هیچ بنیه اجرایی و تجربی در پی آن نیست در کنار عدم اشراف متولیان آنها بعضا بهقدری بدیهی و مسلم است که از پاسخ درخور برای پرسشهای اولیه و ابتدایی عاجز بوده و با عبارات شعارگونه و هیجانزا رونق سودای خویش میپرورند.
۱۷- جلسه برای جلسه، راهبرد غالب حوزه فضایی شده است. شخصا تجربه حضور در دهها جلسه با مدیران ارشد دولتی داشتهام که مدیر مزبور هیچگونه برنامه، هدف و اعتبار ریالی برای فعالیت در حوزه فضایی ندارد و صرفا هدف جلسه برای جلسه است. طبیعی است دراینمیان بخش خصوصی که برای هر ساعت و دقیقه خویش ناچار به هزینه است، زیان میکند.
۱۸- تنها بخش فعال و موفق حوزه فضایی حضور مستمر و لاینقطع در سفرهای خارجی تحت عناوین (آموزشی، کنفرانس، کنوانسیون) مختلف است؛ بهنحوی که تلاش میکنند یک مورد هم از دستشان در نرود و هیچ جلسه خارجی را فرونگذارند و در همه حاضر باشند. بعضا افرادی فاقد هرگونه زمینه کاری، تجربی، تحصیلاتی و دانشی مرتبط شرکت میکنند و حضور آنها نیز هیچگونه آوردی برای کشور و سازمان ندارد. برای مثال سالها پیش شخصی با مدرک تحصیلی حقوق در یکی از دورههای سنجش از دور در آمریکای جنوبی شرکت کرد؛ موارد بسیار است و این مشت نمونه خروار است.
بیان موارد فوق بههیچروی نافی تلاشها و زحمات گرانقدر برخی فعالان کاربلد، دلسوز، متعهد و پیگیر آن نیست. صراحت کلام و بیان عریان مطالب نیز اقتضای شرایط کنونی کشور است که تعارف و تلویح و لفافه برنمیتابد.
به نظر من خیلی احساسی نگارش شده است. پراکنده گویی، کلی گویی و آمیخته بودن محتوا و نکات مطرح شده بسیار مشخص هست.
حالا بر فرض صحت همه حرف ها!
جمعبندی یا حتی پیشنهادی هم ارائه نشده است.
یکی از دلایل اصلی کند بودن حرکت بخش فضایی در دهه اخیر عدم همگرایی نهادهای تاثیرگذار(بواسطه عدم تشکیل جلسات شورا بصورت تعمدی) بوده است.
الان واقعا زیرسوال بردن برگزاری این جلسه مهم و شوآف نشان دادن اون، خیلی ناجوانمردانه هست.
سطح دقت و توجه جنابعالی از بخش آخر فرمایشتان روشن است!!
مطلب 30 آبان منتشر شده و جلسه شورای عالی فضایی 5 آذر برگزار شده است.
اساسا اطلاع و آگاهی از جلسه مزبور نبوده است. پس ناجوانمردانه تهمتی است که به کذب و دروغ به نویسنده منتسب کردهاید.
از سوی دیگر مطلب صریح و روشن است ولیکن نقد شما بسیار کلی، مبهم، مجمل و کلیشهای و البته آمیخته با توهین است.
نقد شما را پای هر نوشتهای میتوان گذاشت. از وضعیت نابسامان میدان ترهبار تا قیمت گوشت و مرغ و یا وضعیت کمبود آب.
یکی از مصادیق کلیگویی یا پراکندهگویی را با ذکر دلیل و آدرس آنگونه که اینجانب مطرح کردهام بیان میکردید.
مضاف بر اینکه جمعبندی کار بنده نیست. وظیفه و رسالت مسئولین جدید است تا با آگاهی از آنچه که در حال وقوع است چارهاندیشی کنند و با شناسایی افرادی چون شما که از نقد روشن، مستدل و صریح یک نوشته ترویجی عاجزند و به در و دیوار میزنند برای تخریب نگارنده. آنهم بدون اینکه خودشان و جایگاهشان را معرفی کنند.
غریب به اتفاق غلط است. قریب به اتفاق.
حتی برای نگارش نظرتان نیز دقت نظر نداشته اید.
حتی برای غلط بودن یکی از گزاره ها دلیل و استدلال ذکر نکرده اید.
حتی تحلیلی برای نادرستی مطالب مطروحه ارایه نکردهاید.
صرفا یک کلی گویی توأم با اتهام زنی توهین آمیز.
حتی نامتان هم ذکر نکردهاید.