روسیه در فضا به کدام سو حرکت میکند؟
سیروس برزو: شکست اخیر روسیه در پرتاب ماهواره متئور ام (Meteor-M) بار دیگر تواناییهای روسیه در فناوری فضایی را زیر سؤال برد. منابع خبری غرب با استفاده از این دستمایه در چارچوب آغاز دوران تازه جنگ سرد سیاسی بین آمریکا و روسیه تحلیلهایی را ارائه میدهند که ریشه در خط دهیهای سیستم سیاسی آمریکا دارد و برای پی بردن به آن روی سکه این به این جنگ رسانهای، باید نگاهی عمیق به گذشته داشت.
در آغاز عصر فضانوردی و جنگ سرد آن روزگار بین دو ابرقدرت فضایی، اخبار مختلفی در مورد اقدامهای “غیر صلحآمیز روسها ” در عرصه فضا دیده میشد. به خاطر دارم حتی سفر فضانوردان سایوز-۹ (Soyuz-9) را هم منابع غربی، مأموریتی نظامی علیه چین اعلام کردند! آوردن مثال ازایندست مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. خطرناک بودن سفینههای روسی، کشته شدن فضانوردان خیالی در مدار زمین، ناکامی دررسیدن به اهداف در سفرهای فضایی و خلاصه هجوم خبرهایی که نشانگر ضعف دستگاه فضایی شوروی سابق بود، ترفند کهنه رسانههای غربی است. کار را بهجایی رساندند که جیمز اوبرگ در کتاب “ستارگان سرخ در مدار زمین” نوشت ولادیمیرکاماروف فضانورد سایوز-1 وقتیکه مطلع شد سفینهاش خراب است و نمیتواند سالم به زمین برگردد شروع کرد به گریه کردن و فحش دادن به مسئولان دستگاه حکومتی شوروی! درصورتیکه اسناد و مدارک نشان میدهد این انسان شجاع علیرغم اطلاع از پایان غمانگیز سفرش، تا آخرین لحظات و برخورد به زمین، لحظهبهلحظه وضعیت سفینه و بروز نقص فنی آن را گزارش میداد.
بههرحال دستگاههای رسانهای غرب مکرر و مرتب درصدد تخریب رقیب بودند و از هیچ فرصتی نمیگذشتند. اما زمانی که قرار شد برنامههای مشترکی با روسیه داشته باشند ورق برمیگشت . بهطور مثال در دهه ۱۹۹۰ که روسیه و آمریکا بر سر همکاریهای فضایی و ایجاد ایستگاه فضایی بینالمللی همکاری کنند تعریف از فناوری روسی باب شد. چرا؟ چون باید مردم آمریکا مجاب میشدند که انعقاد این قرارداد همکاری با روسها کار درستی است. البته این ماهعسل چندان دوام نیافت و به دنبال عملی شدن ایجاد ایستگاه فضایی بینالمللی با مشارکت روسها و در حقیقت به خدمت گرفتن تجربه ارزشمند کارشناسان روس باقیمتی نازل برای ساخت این ایستگاه، بهتدریج زمزمههای کهنه و فرسوده بودن مجتمع مداری میر و ناکارآمدی آن در رسانههای آمریکایی مطرح شد. گرچه حوادثی هم در میر اتفاق افتاد که بعضی سابقه در ایستگاههای قبلی و حتی در میر هم داشت و چیز تازهای در حد آن بزرگنماییها بشمار نمیرفت و البته برخی هم سابقه قبلی نداشت. جالب آنکه این اتفاقها در زمانی روی داد که فضانوردان آمریکایی هم در مجتمع مداری میر حضور داشتند!
امروز بار دیگر و به دنبال بروز اختلافات سیاسی و با نزدیک شدن دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری در روسیه، رسانههای غربی بار دیگر مانوری را برای ضعیف نشان دادن دستگاه سیاسی روسیه شروع کردهاند که بخشی از این بزرگنماییها به نمایش مشکلات فضایی این کشور مربوط میشود.
واقعیتها و سیاه نماییها
ندادن اطلاعات درست و سانسور در سیستم حکومتی شوروی را میتوان مجرم اصلی یک کلاغ و چهل کلاغ شدن خبرهای منفی در مورد این کشور دانست. دستگاه حکومتی شوروی، اجازه نمیداد اخبار- چه فضایی و چه غیر فضایی-در حد حتی معقولی منتشر شود و باید عکسها و خبرها از فیلتر های متعدد سانسور میگذشت. این امر باعث میشد هر شایعهای در مورد شوروی سطح جهان، واقعی جلوه کند. درزمینهٔ فضانوردی اسرارآمیز بودن و پنهانکاریهای این کشور یکی از دلایل اصلی روی آوردن علاقهمندی به اخبار راست و دروغ شد. به یاد دارم در آن دوران که خبری از اینترنت نبود جمعی از افراد علاقهمند به فضانوردی در کشورهای مختلف، گروهی را تشکیل داده بودیم و از طریق نامهنگاری خبر و عکسها را باهم تبادل میکردیم تا بتوانیم بخشی از رازهای پنهان را آشکار سازیم.
ضعف و شکستهای فضایی با لایههایی از “نگفتن” و “دروغ گفتن” طوری پنهان میشد که دیدن واقعیت را ناممکن میکرد. خاطرم هست در نخستین سالهای سفرم به روسیه بعد از فروپاشی شوروی، یکی از عکاسان فضایی روس تعدادی عکس برایم آورد. از وضوح و شفافیت عکسها تعجب کردم چون عکسهای منتشرشده در مطبوعات وضوح چندانی نداشتند از او پرسیدم من به برخی روزنامههای دوران شوروی دست پیداکردهام. بسیاری از این عکسها واضح نیستند و روتوشهای ناشیانهای دارند درصورتیکه عکسهای تو خیلی واضح است. خندید و گفت اصولاً در دوران شوروی کمتر عکسی در روزنامهها بدون روتوش چاپ میشد حتی عکس از وقایع کماهمیت برای آنکه مشخص نشود عکسهای بااهمیت روتوش میشوند. بله روتوش نقش مهمی در عکسهای دوران شوروی داشت بهطوریکه بعضی عکسها در طول زمان و حذف برخی از قدرت کمکم کوچک و کوچکتر میشد!
در مورد شکستهای فضایی هم همینگونه رفتار میشد: «شکستها باید روتوش شود و کسی از آن مطلع نشود! البته شکستهای فضایی در دوران شوروی بیشتر درزمینهٔ کاوشگرها بود. اگر مقایسهای بین کاوشگران آمریکایی و روسی در آن زمان داشته باشیم میبینیم که موفقیتهای روسیه نسبت به آمریکا تقریباً هیچ است.» توانایی فنی کاوشگران آمریکایی در فرود آرام، عکسبرداری دقیق از ماه و سیارات، فرستادن اطلاعات بسیار واضح است. روسها گرچه با فرستادن کاوشگرهایی بهسوی زهره، مریخ و ماه توانستند برخی “نخستین” ها را نصیب خود کنند اما این سفینهها اکثراً شکست خوردند و به اهداف تعیینشده نرسیدند و یا مثل یکتکه سنگبر روی آنها سقوط کردند و عکسهای واضح یا اطلاعاتی مناسبی را نفرستادند. برای برخی که از دور، دستی بر آتش دارند و به عمق فضانوردی روسیه دست نیافتهاند تعجبآور است کشوری که درزمینهٔ ناوهای سرنشین دار، ایستگاههای فضایی وکلا توسعه فضانوردی سرنشین دار در مدار زمین توانست رقیب را کیلومترها عقب نگه دارد، چرا درزمینهٔ کاوشگرهای دور پرواز بین سیارهای عقب ماند؟ پاسخ این سؤال را باید در نوع نگاه ایدئولوژیک رهبران سیاسی دوران شوروی پیدا کرد که هنوز هم کمتر کسی از آن مطلع است.
گئورگی گرچکو مهندس طراح سامانههای فضایی و فضانورد نامدار روس میگفت که در دوران شوروی، ایدئولوگهای حزب کمونیست که اهرم همه برنامهریزیها را در دست داشتند معتقد بودند هیچگاه ما نباید اجازه دهیم ماشین از انسان پیش بیفتد و با چنین نظری، جلوی پیشرفت سایبرنتیک را در آن دوران گرفتند. به همین دلیل روسها تنها درجاهایی موفق بودند که فضانوردی حضور داشت و میتوانست فکر کند و تصمیم بگیرد.
بههرحال روزگار امروز روسها با دوران شوروی متفاوت است و گرچه امکانات بالقوه زیادی دارند اما به دلیل عدم دادن اولویت به فناوری فضایی و صرف بودجههای سرسامآور برای انجام کارهای تبلیغاتی همانند دوران شوروی، تواناییهای بالفعل روسها کم است. البته این دلیل نمیشود که آنها لااقل در مرحله طرح و پژوهش عقب بمانند و برنامههای زیادی را برای آینده پیشبینی کردهاند، اگر مشکلات مالی بگذارد!
برنامههای آینده
دهه در پیش رو، مانند دوران آغاز عصر فضانوردی، دهه پرشوری درزمینهٔ فضانوردی خواهد بود و مراکز پرتابهای فضایی روسیه آماده میشوند که کاوشگران مختلفی را راهی ماه، مریخ، زهره و دیگر همسایگانمان در منظومه شمسی کنند.البته سازمان فضایی روسیه به دلیل مشکلات مالی همچنان به دنبال شریک در این طرح و برنامه است.
در این راستا، کارشناسان سازمان فضایی روسیه برنامه مفصلی را برای بررسی منظومه خورشیدی طی دهههای آینده آماده کردهاند که شامل پژوهش منظومه شمسی ازجمله تحقیق بر روی ماه، مریخ،سیارک سنگیآپوفیس، زهره، عطارد و قمرهای مشتری است.
بار دیگر در ماه
روسها از سال ۱۹۵۸ در قالب برنامه لونا بررسی کره ماه را آغاز کردند.لونا-۳ موفق شد نخستین تصاویراز بخش به اصطلاح پنهان ماه را به زمین بفرستد و لونا-9 نخستین کاوشگر ساخته دست بشر بودکه فرود نرم وکنترل شده ای را برسطح ماه انجام داد. سه کاوشگر لونا-۱۶ درسال ۱۹۷۰،لونا-۲۰ درسال ۱۹۷۲ ولونا-۲۴ درسال ۱۹۷۶ توانستند نمونههای سنگ وخاک ماه را جمع آوری وبه زمین منتقل کنند.
دو ماهنورد لونا خود نیز بر سطح ماه فرود آوردند. در سال ۱۹۷۰ و لونا خود-۲ در سال ۱۹۷۳. این ماه نوردان با هدایت “رانندگان زمینی” چندین کیلومتر در سطح ماه حرکت کردند و تصویرهای زیادی به زمین فرستادند. آنها همچنین مأموریت داشتند در نقاط مختلف خاک ماه را آزمایش کنند.
اما عملیات پژوهشی جدید، در مرحله اول، دو کاوشگر به نامهای لونا ریسورس و لوناگلاب باید بهطرف ماه پرتاب شوند تا قمر سیاره زمین را موردمطالعه قرار دهند. یکی از آنها حالت مدارگرد را دارد و دیگری با کمک یک سامانه ساخت هند بر سطح ماه فرود خواهد آمد. بر پایه نتایج بهدستآمده از این پژوهشها در مرحله دوم، کاوشگرهای ماهنورد “لونا-۳” و “لونا-۴” بر روی سطح کره ماه آغاز به کار خواهند کرد. برنامهریزیها به نحوی است که این کاوشگرها بتوانند در مناطق قطبی ماه تا پنج سال کار کنند و از محل فرود به فاصله ۳۰ کیلومتر دور شود. قرار است دو سال بعد یک کاوشگر فرودی به ماه فرستاده شود که نزدیک به کاوشگرهای ماه “لونا-۳” و “لونا-۴” فرود خواهد آمد. با بهرهگیری از یک سامانه ویژه، سپس شش یا هفت مخزن با موادی بهدستآمده از سطح ماه بارگیری و به سمت زمین فرستاده خواهد شد.
کارشناسان آکادمی علوم روسیه میگوید کره ماه برخلاف آنچه تصور میشد، یک کره خشک و غیرقابل بهرهوری و زیست نیست. در زیر سطح مناطق قطبی آن یخ وجود دارد. برنامه مفصلی برای انجام تحقیق درباره این آب پنهان در لایههای زیرین ماه طراحیشده که میتوان آن را نوعی شروع تسخیر واقعی ماه نامید.
خورشید و سیاره زمین
ازجمله دیگر برنامههای تحقیقاتی سازمان فضایی روسیه، پرتاب چهار ماهواره دوقلو “رزونانس” است. این کاوشگرها مأموریت دارند درزمینهٔ خورشید، روابط خورشید و زمین همچنین فرایندهای فیزیکی در حوزه مغناطیسی کره زمین، پلاسما و مکانیسمهای ظهور شفقهای قطبی را موردمطالعه قرار دهند.کاوشگری بانام “اینترگلیوزند” نیز مأموریت دارد پس از انجام چند مانور در نزدیکی سیاره زهره بهتدریج به خورشید نزدیک شده و به مطالعه رابطه خورشیدی و زمین بپردازد. طی این مأموریت دانشمندان میتوانند از فاصله نزدیک وضعیت خورشید بهویژه مناطق قطبی این ستاره را شناسایی و فرآیندهای فعال آن ازجمله شعلههای خورشید را موردبررسی و مطالعه دقیق قرار دهد.
دیدبان در آپوفیس
کارشناسان فضایی روسیه قصد دارند یک کاوشگر به سیارک آپوفیس بفرستند. سیارک ۹۹۹۴۲ یا آپوفیس در سال ۲۰۰۴ کشف شد این جرم آسمانی ازجمله سیارکهای نزدیک به زمین بشمار میرود. بر اساس محاسبه دانشمندان، آپوفیس در ۱۳ آوریل ۲۰۳۶ بافاصله خطرناکی از کنار زمین خواهد گذشت یا با احتمال ۱ در ۲۵۰۰۰۰ با زمین برخورد خواهد کرد. این سیارک قطری نزدیک به ۳۹۰ متر دارد که از کمربند کویپر به سمت زمین حرکت میکند. هم آمریکا وهم روسیه برنامههایی برای منحرف کردن این سیارک دارند.
این کاوشگرها میتوان در نزدیکی سیارک قرارداد تا مدار سیارک را تعیین کرده و درنهایت معلوم میشود تهدید برخورد آن با سیاره زمین چه قدر به واقعیت نزدیک است. سیارک آپوفیس در حال حاضر جدیترین خطر فضایی برای سیاره زمین محسوب میشود. کارشناسان معتقدند میتوان با برنامهای حسابشده در این سال، مسیر سیارک را عوض کرد تا دیگر برای زمین خطرناک نباشد.
گانیمد و دیگران
سازمان فضایی روسیه همچنین قصد دارند در برنامه مطالعه سیاره مشتری در برنامه مطالعاتی کاوشگر”لاپلاس” با سازمان فضایی اروپایی مشارکت کند. بر اساس این برنامه، اروپا قمر مشتری موردبررسی دقیق قرار خواهد گرفت. برخی کارشناسان معتقدند در زیر لایه ضخیمی یخ این قمر مشتری ممکن است نوعی حیات وجود داشته باشد. سازمان فضایی اروپا ، قرار است مدارگردی را به آنجا بفرستد تا با کمک آن بتوان بهترین محل فرود برای کاوشگر روسی انتخاب شود.
با توجه به شرایط خاص این قمر که سفر به آن را بسیار دشوار میکند، دانشمندان تصمیم گرفتهاند توجه خود را بر گانیمد، قمر دیگر مشتری متمرکز کنند. احتمال میرود که زیر لایه یخ چند کیلومتری این قمر نیز یک اقیانوس وجود داشته باشد. هدف مأموریت مشترک “لاپلاس” مطالعه گانیمد، تا حد کمتری اروپا و کالیستو خواهد بود. قرار است دانشمندان روسی برای اجرای این برنامه،کاوشگری بسازند که در سطح گانیمد فرود آید. این کاوشگر وظیفه دارد شواهد وجود یک اقیانوس و ضخامت پوشش یخ را موردمطالعه قرار دهد همچنین باید ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی سطح آن و ترکیب یخ و ناخالصیهای مواد معدنی را تجزیهوتحلیل کند. علاوه بر این، کاوشگر اثرات احتمالی موجودات منقرضشده و یا موجود در حفرههای سطحی و زیرسطحی را موردبررسی قرار میدهد.
زهره و عطارد
روسها پژوهش سیاره زهره را از سال ۱۹۶۲ آغاز کردند. ازجمله کاوشگران موفق برای بررسی سیاره زهره میتوان به ونرا ۴ اشاره کرد که در سال ۱۹۶۷ پرتاب گردید و توانست وارد جو زهره شده و اطلاعاتی به زمین بفرستد. ونرا ۷ که در ۱۹۷۰ پرتاب شد توانست بهسلامت خود را به سطح این سیاره برساند.
ونرا ۸ در ۱۹۷۵ پرتاب راهی ناهید شد با موفقیت از سطح زهره اطلاعاتی را به زمین فرستاد. ونرا ۹ که در همین سال به دنبال کاوشگر قبلی پرتاب شد اطلاعات و تصاویر تلویزیونی از سطح زهره به زمین ارسال کرد. ونرا های بعدی نیز توانستند اطلاعات و تصاویر تلویزیونی از سطح زهره و جو آن به زمین بفرستند. در این میان دو کاوشگر ونرا ۱۵ و ونرا ۱۶ در ۱۹۸۳ توانستند با استفاده از یک سامانه راداری سطح زهره را نقشهبرداری کنند. مطالعه زهره و عطارد در دهه آینده نیز از برنامه طراحیشده سازمان فضایی روسیه بشمار میرود.پرتاب کاوشگر فضایی “ونرا- دی” بعد از سال ۲۰۲۴ صورت خواهد گرفت و کاوشگر مخصوص بررسی عطارد بعد از سال ۲۰۳۱. در برنامه ” ونرا- دی” از یک ناو که دارای بخشهای مدارگرد و فرودی است استفاده میشود. کاوشگر فرودی طوری طراحی و ساخته میشود که از زمان ورود به جو زهره تا لحظه فرود، حدود یک ساعت درراه باشد و طی این مدت بتواند اطلاعاتی را از وضعیت و ترکیبات جو زهره به زمین مخابره کند. این کاوشگر باید در دمای بالای ۵۰۰ درجه سطح سیاره دوام بیاورد و بیش از دو ساعت فعالیت داشته باشد.اما مدار پیما بیش از سه سال به کار خود ادامه خواهد داد.