رویکردهای نوین حکمرانی در عرصه منظومههای مخابراتی

حسین شهرابی فراهانی: بحث منظومههای ماهوارهای برای ارائه خدمات اینترنتی در کشور بسیار داغ شده و البته حق مطلب هم همین است، چرا که تحولات پرشتاب دنیا اهمیت این موضوع را بیش از پیش کرده است. اتفاق بزرگی که اکنون در صنعت فضا مشاهده میشود، ترکیب فضای مجازی (صنعت اینترنت) با فضای ماورای جو (صنعت ماهواره) است. این رویداد بزرگ صنعتی (که یکی از وجوه انقلاب صنعتی چهارم و شاید پنجم باشد) در حال درنوردیدن مرزهای سنتی اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و حکمرانی است. پرواضح است که شناخت صحیح ابعاد این تحول عظیم، مقدمه اقدام صحیح و بهموقع خواهد بود. در این یادداشت هدف توجه بیشتر بهموضوع حکمرانی بوده و باتوجهبه محدوده اثر بینالمللی آن، نباید تنها در چارچوب ملی دیده شود، بلکه باید بهعنوان بخشی از تعاملات بینالمللی بررسی شود.
اول اینکه در تعاملات بینالمللی، استفاده از فضا، میراث مشترک بشری تعریف شده است، بنابراین باید توجه گردد که مطابق هنجارهای جاری، توسعه منظومههای ماهوارهای از نظر حقوق بینالملل میتواند توسط هر کشوری تحقق یابد. در واقع این موضوع نمیتواند توسط سایر کشورها بهعنوان محدوده اختصاصی حکمرانی خود تحت کنترل قرار گیرد. دوم اینکه معمولا کسانی که پیشگام تحولات میشوند، امکان شکل دادن تحولات را بر مبنای هنجارهای خود بیش از سایرین دارند، ازاینرو در زمینه منظومههای ماهوارهای نیز هنجارهای جدیدی در حال شکلگیری است که بیشتر متضمن منافع کشورهای پیشرو میباشد.
اولین نتیجه زودهنگامی که میتوان گرفت این است که از نظر حقوق بینالملل، قانون صریحی که به استناد آن بتوان حق حاکمیت اختصاصی برای کشوری قایل شد، وجود ندارد؛ درنتیجه اقدام عملی در بهرهبرداری از این ظرفیت مشاع، از اولین راهکارهای موثر برای حفظ حق حکمرانی کشورها خواهد بود و در واقع باید این حق را در عرصه رقابت عملی حفظ نمود. برای اینکه این موضوع قدری شفافتر شود، بهتر است مصداقی صحبت کرد. بهعنوان مثال بازار اپراتورهای زمینی بین کشورها را در نظر بگیرید؛ عرصه رقابت این اپراتورها بهصورت محلی مفهوم بیشتری دارد. یعنی اگر بازار فلان اپراتور خارجی را در برابر اپراتورهای داخلی در نظر گرفته شود، بهدلیل امکان اختصاصی کردن بازار داخلی و حکمرانی مطلق داخلی، نگرانی جدی از بابت رقابت با بازیگران خارجی ایجاد نخواهد شد، اما اگر اپراتورهای خارجی و بینالمللی بهکمک بستر ماهواره بتوانند وارد بازار داخلی شوند، عدم توان رقابتی اپراتورهای داخلی بهمفهوم از دست دادن این بازار خواهد بود.
بنابراین افزایش توان رقابت و تقویت قدرت در این عرصه لازمه حفظ حق حکمرانی است. البته این قاعده (گرفتن حق با افزایش قدرت) تقریبا در همه عرصههای بینالملل مصداق دارد و بنابراین تاکید میشود که شبکه ملی اطلاعات و فضای اینترنت داخلی صرفا با حق حکمرانی قانون ملی قابل نگهداری و مراقبت نیست.
دومین نتیجهای که میتوان گرفت این است که سازوکارهای لازم برای افزایش قدرت و توان داخلی را فراهم کرد. بررسی تجربه سایر کشورها در عرصه نوین فضایی نشان میدهد بخش خصوصی در سایه حمایتهای حاکمیتی به بازیگر اصلی برای افزایش توان صنعت فضایی کشورها تبدیل شده است. اگرچه در کشور ما موضوع خصوصی سازی اقتصاد فراز و نشیبهای زیادی داشته است و جنبههای منفی آن شاید در اذهان عمومی بیشتر نقش بسته باشد، اما بهمفهوم بسیج عمومی امکانات و مردمیسازی واقعی بهخصوص در امور جهادی، تجارب بسیار موفق و ارزشمندی وجود دارد و نشان میدهد هرگاه نیتهای صادقی در این مسیر قرار بگیرد، نتایج شگرفی بروز خواهد نمود.
بنابراین حکمرانی داخلی بایستی در جهت تقویت و توسعه توان بخش خصوصی اقدام به پشتیبانی و مانعزدایی کرد، بهگونهای که در عمل شاهد مهاجرت واقعی صنعت فضایی بومی از دولتی به خصوصی بود. در این عرصه چند راهکار مشخص پیشنهاد میشود:
– اعتماد و اولویتدهی به بخش خصوصی بهجای بازیگران دولتی
– کاهش ریسکهای راهاندازی و اولیه از طریق پشتیبانیهای دولتی
– تضمین بازار و یا خرید خدمات توسط دولت
– ارایه تسهیلات با دوره تنفس مناسب
– اعطای مجوزها و پروانهها با رویکردهای تشویقی
سومین نکتهای که میتوان استنباط کرد که با دو نتیجه قبلی مرتبط است و بهنوعی مکمل آن نتایج محسوب میشود، این است که توانمندسازیها باید از دو منظر توسعه یابد؛ اول از طریق رایزنیهای بینالمللی با توسعه هنجارهای متناسب با شرایط جدید در سطح کشورهای همسو، بدین مفهوم که بهعنوان یک کنشگر فعال برای ایجاد معاهدات و یا رویههای بینالمللی برای حفظ حریم حکمرانی اقدام کرد. این موارد هم از طریق ارتباطات مستقیم با سایر کشورها و هم از طریق مجامع بینالمللی نظیر کوپوس (COPUOS) و اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU) باید پیگیری شود.
دوم اینکه میبایست فضای مناسب برای رقابت بازیگران ملی در عرصه بینالمللی را فراهم کرد. به تعبیر دیگر باید در تعامل با بازیگران فعال و پیشرو بینالمللی، سازوکار ایجابی را برای همکاری و مشارکت دوسویه با بازیگران ملی ایجاد نمود. در این خصوص نباید صرفا توان بالفعل بازیگران ملی را مد نظر قرار داد، بلکه با نگاهی به توان بالقوه ملی باید شرایط را بهگونهای مهیا کرد که بازیگران قدرتمند ملی بهوجود آیند. بهعنوان مثال اگر شرایطی برای اعطای مجوز به اپراتور خارجی برای فعالیت در بازار داخلی در نظر گرفته میشود، این موضوع باید در برابر اعطای مجوز متقابل به اپراتورهای ملی برای فعالیت در بازار کشور خارجی باشد.
در پایان توجه به این نکته ضروری است که استارتآپهایی در عرصه نوین فضایی به بازیگران جدی تبدیل شدهاند که با معیارهای سنتی فضایی از نظر پیچیدگی، گرانی و دولتی بودن، نامزدهای مناسبی برای تبدیل شدن به یک بازیگر مطرح نبودهاند؛ اما آنها در عمل نشان دادند که برهمزننده این باورهای سنتی هستند. نقش کلیدی و مهم حکمرانی، فهم و باور این موضوع است. همین باور بود که برای مثال کمیسیون ارتباطات رادیویی (Federal Radio Commission) آمریکا را متقاعد به اعطای مجوزهای آسان در عرصه منظومههای تحقیقاتی به استارتآپها کرد و این اقدام خود را متضمن حفظ رهبری بینالمللی آن کشور دانست. ازاینرو ضروری است دولتمردان و سازمانهای حاکمیتی به پشتیبانیها و مانعزداییها برای حضور هر چه قویتر شرکتهای دانشبنیان خصوصی اهتمام عملی داشته و باور داشته باشند که آنها نمایندگان ملی در عرصههای آتی بینالملل خواهند بود.