ابراز نگرانی آمریکا از پرتاب ماهوارهبر ایرانی ذوالجناح
دولت آمریکا نسبت به پرتاب ماهوارهبر ایرانی ذوالجناح ابراز نگرانی کرده و گفته است که این آزمایش میتواند توانایی موشکی ایران را تقویت کند. بنابر اعلام وزارت خارجه آمریکا، ایالات متحده نگران تلاشهای ایران برای توسعه پرتابگرهاست، زیرا اینها قابلیت پیشبرد موشکهای بالستیک ایران را دارند. در بیانیه این وزارتخانه آمده است: «پرتابگرها مایه نگرانی قابلتوجه در زمینه اشاعه تسلیحات هستهای هستند، چون مجهز به فناوریهایی همانند و قابل جایگزینی با فناوریهایی است که در موشکهای بالستیک از جمله سامانههای دوربرد کاربرد دارند.»
اگرچه موشکهای ماهوارهبر و موشکهای بالستیک قارهپیما شباهتهایی دارند، بهگفته کارشناسان تبدیل موشک ماهوارهبر به موشک قارهپیما کار آسانی نیست؛ هرچند تجربه موشک ماهوارهبر ممکن است تا حدودی به کار ساخت دیگری هم بیاید. مقامات غربی بهویژه آمریکا مدعیاند برنامه فضایی ایران که با مشارکت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و وزارت دفاع انجام میشود، پوششی برای دستیابی به موشکهای بالستیک قارهپیماست؛ موضوعی که البته مقامات جمهوری اسلامی ایران آن را تکذیب میکنند و همواره بر صلحآمیز بودن اینگونه فعالیتها تاکید داشتهاند.
وزارت دفاع جمهوری اسلامی ایران بهتازگی از پرتاب آزمایشی زیرمداری موفق ماهوارهبر سوخت ترکیبی (جامد و مایع) ذوالجناح خبر داده است. بنابر اعلام مقامات وزارت دفاع، این پرتابگر که اولین حامل سوخت ترکیبی ایران است، توانایی حمل ۲۲۰ کیلوگرم محموله به مدار ۵۰۰ کیلومتری زمین را دارد. ذوالجناح دارای سه مرحله است که دو مرحله نخست آن دارای پیشران جامد بوده و مرحله سوم آن از پیشران مایع بهره میبرد. از منظر عملیاتی، این ماهوارهبر دارای توانی مشابه با ماهوارهبر سیمرغ جهت تزریق مداری ماهوارههاست. مراحل اول و دوم ذوالجناح تقریبا مشابه بوده و با قطری معادل ۱.۵ متر، قادر به تولید نیروی رانشی در حدود ۷۵ تن هستند. مرحله سوم این ماهوارهبر نیز با قطر ۱.۲۵ متر مشابه مرحله دوم ماهوارهبر سفیر است.
تفاوت بین ماهوارهبرها و موشکهای قارهپیما
پیشتر و بهدنبال پرتاب ماهوارهبر سیمرغ، مایکل المن (Michael Elleman) نویسنده و تحلیلگر در یادداشتی در وبسایت مطالعاتی و راهبردی IISS، گفت که آمریکا و متحدانش نباید این پرتاب را به آزمایشهای موشکی ربط دهند. در یادداشت وی آمده است که فناوریها و قطعاتی که در ماهوارهبرها از جمله سیمرغ و سفیر بهکار گرفته میشوند، مشابه موشکهای بالستیک هستند و هر دوی این سازهها از موتورهای قدرتمند موشکی، بدنه محکم و سبک، واحدهای هدایت و ناوبری، مکانیزمهای جدایی مراحل و محمولهها و سامانههای ردیابی و تلهمتری استفاده میکنند. اما برخلاف این شباهتها، اتهاماتی که در مورد توسعه موشک قارهپیما به ایران وارد میشود، بیاساس هستند.
برای مثال موشکهای قارهپیما محمولههایی حمل میکنند که باید شرایط سخت مرحله بازگشت به اتمسفر زمین را تحمل کنند؛ بنابراین نیاز به سامانه محافظت حرارتی و مکانیکی پیشرفتهای در این زمینه وجود دارد. اما هیچ ماهوارهبری (اعم از بازگشتپذیر و بازگشتناپذیر) مرحله بازگشت به اتمسفر را طی نمیکنند که نیازی به سپر حرارتی و سامانههایی از این قبیل داشته باشند. حتی در ماهوارهبرهای بازگشتپذیر مراحل پایانی که بههمراه محموله از جو خارج میشوند، پس از انجام ماموریت با جو برخورد کرده و میسوزند.
ماهوارهبرها و موشکهای بالستیک دوربرد طی ماموریت خود، مسیرهای کاملا متفاوتی را طی میکنند. ماهوارهبرها هنگامی خوب عمل میکنند که موتورهایی با نیروی پیشران کم، مدت زمان زیادی کار کنند، اما موشکهای قارهپیما برای دستیابی به بیشنیه برد ممکن خود، باید به بالاترین ارتفاع قابل دستیابی برسند. این امر نیاز به استفاده از موتورهایی با نیروی پیشران زیاد در مراحل بالایی دارد. بنابراین ماهوارهبرها از جمله سیمرغ که در مراحل دوم و سوم از موتورهایی با نیروی پیشران کم بهره میبرد با مفهوم ماهوارهبر سازگاری دارد و نه موشک بالستیک قارهپیما.
شاید یک تفاوت نه چندان واضح بین دو سامانه، نیازمندیهای عملیاتی آنها باشد. قبل از برخاست، ماهوارهبرها از جمله سیمرغ طی یک بازه چندروزه تا چندهفتهای برای پرتاب آماده میشوند. اجزاء و زیرسامانهها باید چند بار چک شوند. اگر یک ایراد فنی حتی در هنگام شمارش معکوس پرتاب تشخیص داده شود، پرتاب ماهوارهبر تا هنگام رفع آن به تعویق میافتد. ضمن اینکه ماهوارهبرها تنها در شرایط مناسب آب و هوایی پرتاب میشوند. اما موشکهای بالستیک همچون هر اسلحه دیگر، باید قابلیت پرتاب سریع و بدون تاخیر در هر شرایطی را داشته باشند. بنابراین نیازهای عملیاتی این موشکها ایجاب میکند که روند آمادهسازی و اعتبارسنجی با سختگیری بیشتری انجام شود؛ بهطوریکه قبل از اعلام آمادگی موشک قارهپیما برای نبرد، حداقل باید ۱۲ پرواز آزمایشی انجام شود.
نهایتا باید اشاره کرد که سیمرغ همچون هر ماهوارهبر دیگری برای پرتاب در یک بازه زمانی خاص، در یک مکان خاص و ثابت و بدون ترس از مورد تشخیص قرار گرفتن توسط دشمنان، آماده میشود. اما موشکهای بالستیک قارهپیما که ممکن است توسط دشمنان موردهدف قرار گرفته شوند، باید به قابلیتهای تحرکپذیری و اختفاء متکی باشند تا احتمال نابودی قبل از پرتاب به صفر برسد. کاهش ابعاد و وزن در طراحی ماهوارهبرها مسئلهای ضروری نیست، چرا که لازم نیست از طریق سکوهای پرتاب قابل حمل به فضا ارسال شوند. مرحله اول سیمرغ که بیش از ۱۷ متر طول، ۲.۴ متر قطر و ۷۵ تن وزن دارد، اصلا مناسب پیادهسازی بر روی سکوی پرتاب قابل حمل نمیباشد.
فعالیتهای مرتبط با پرتاب ماهواره ممکن است که بخاطر تجربهاندوزی و دستیابی به دانش فنی، کمکهایی برای توسعه موشکهای بالستیک قاره پیما به مهندسان ایرانی بکند، اما طی کردن کل مراحل روند توسعه یک ماهوارهبر، تنها کسری از چالشهای ساخت موشک قارهپیما را در مسیر طراحان قرار داده و حل میکند. مسائل دیگر، بهویژه فناوریهای بازگشت به جو، نیازمندیهای عملیاتی میادین پرتاب موشک قارهپیما و آموزش خدمه پرتاب، حداقل هنگام پرتاب ماهوارهبر سیمرغ قابل حل نیستند. اگر ایران قصد داشته باشد که سیمرغ را به یک موشک بالستیک قاره پیما تبدیل کند، حداقل باید ۱۰-۱۲ بار دیگر آن را بهصورت آزمایشی به پرواز درآورد. در ضمن قابل ذکر است که کشورهای دیگر موشکهای بالستیک را به ماهوارهبر تبدیل کردهاند نه بالعکس، بنابراین و دلایل دیگر پرتاب ماهواره ایران نباید به عنوان آزمایش موشک قارهپیما تعبیر شود.