آیا اسپیسایکس با برپایی منظومه ماهوارهای اینترنتی خود اهداف نظامی را دنبال میکند؟
محمدحسین بختیاری: ظاهراً استقرار گسترده ماهوارههای منظومه اینترنتی استارلینک (Starlink) شرکت اسپیسایکس (SpaceX) بیش از آن که با تمایل به تأمین زیرساختهای توسعه اقتصاد دیجیتالی و حمل و نقل بدونسرنشین خودکار در ارتباط باشد، با تلاش آژانس پروژههای پژوهشی پیشرفته دفاعی یالات متحده موسوم به دارپا (DARPA) برای تقویت شبکه فضایی سامانه دفاع ضدموشکی آمریکا و کنترل بر موشکهای بالستیک قارهپیمای چین و روسیه مرتبط است.
ایلان ماسک (Elon Musk)، رئیس اسپیسایکس، دوباره موفقیتش را جشن میگیرد! حامل فضایی فالکون-۹ (Falcon-9) شرکت او بهتازگی ۵۸ ماهواره استارلینک دیگر را به مدار زمین برد و شمار ماهوارههای این منظومه را به ۵۴۰ عدد رساند. یادآور میشود قرار است در چارچوب پروژه استارلینک، در مجموع منظومهای از ۱۲ هزار ماهواره در مدار لئو مستقر شود تا دسترسی گسترده به اینترنت پرسرعت (۱ گیگابایت در ثانیه) را برای همه ساکنان زمین فراهم کند.
این پروژه با محافظهکارانهترین برآوردها حداقل ۱۰ میلیارد دلار هزینه دربرخواهد داشت. اما ایلان ماسک هزینهاش را نخواهد داد! شرکت او در طول پنج سال گذشته از هفت خان جذب سرمایه گذشته و سرمایه خود را به ۲۰ میلیارد دلار رسانده است. تنها از شروع سال جاری میلادی یک گروه سرمایهگذار ناشناس بخشی از سهام اسپیسایکس به ارزش ۵۶۰ میلیون دلار را خریده است. سرمایه شرکت ظرف سه سال گذشته از ۲۰ به ۳۶ میلیارد دلار رشد کرده که در نتیجه آن اسپیسایکس به یکی از گرانترین شرکتهای خصوصی آمریکا تبدیل شده است.
پیشبینی میشود پس از بازگشت موفقیتآمیز فضاپیمای سرنشیندار کرو دراگون (Crew Dragon) با دو فضانورد، سرمایه شرکت به حداقل ۴۰ میلیارد دلار رشد کند و پس از آن ماسک قبل از هر چیز تصمیم به عرضه اولیه سهام شرکت در بورس خواهد گرفت. پس در این صورت پروژه استارلینک به هیچ وجه با مشکل تامین اعتبار روبرو نخواهد شد. اما تمام مسئله این است که چرا وی برای ارائه اینترنت از فضا به تعداد بیشماری ماهواره نیاز دارد؟
نیاز به اینترنت ماهوارهای در آن حد جدی نیست
اخیراً این تصور بهوجود آمده که پروژه استارلینک در راستای منافع اصلیترین سهامدار بلوک اقلیت سهام اسپیسایکس یعنی شرکت آلفابِت (.Alphabet Inc)، شرکت مادر گوگل، است که بر روی رواج فراگیر اقتصاد دیجیتالی، از جمله حمل و نقل بدون سرنشین خودکار، سرمایهگذاری کردهاست. اما در عمل نشان داد که تأمین اینترنت از فضا نمیتواند بهشکل موفقی با شبکه ارتباطاتی 5G رقابت کند.
از طرف دیگر حمل و نقل بدون سرنشین خودکار در مرحله کنونی آن قدرها مورد استقبال قرار نگرفته که مثلاً سازندگان خودروهای خودران بر روی آن حساب کرده بودند. بهعنوان مثال، خود گوگل اگرچه هنوز به سرمایهگذاری بر توسعه خودرانها ادامه میدهد و حتی چندین نمونه آزمایشی کاملاً موفق را نیز توسعه داده، برای تولید انبوه و استفاده فراگیرتر از آنها عجلهای ندارد.
این مسأله در اصل به این دلیل است که در آمریکا نیز همانند سایر کشورهای دیگر، هیچ تصوری از این که چه نوع زیرساختی برای عملکرد این نوع حمل و نقل باید ایجاد شود وجود ندارد و آیا این که این نوع حمل و نقل اصلاً ضروری است یا خیر؟ بهعبارت سادهتر، این سؤالات بیپاسخ باقیمانده است که آیا خودرانها اصلاً میتوانند در مسیرهای عمومی (در کنار سایر وسایل نقلیه سرنشیندار) تردد کنند یا خیر؟ و آیا برای آنها مسیرهای تجهیزشده و ویژهای لازم است؟ اولویتهای مصرفکنندهگان، الزامهای قانونی و خود فناوری هنوز برای عرضه وسیع خودرانها آماده نیست.
هنوز بسیاری به موفقیت خودروی شرکت تسلا (.Tesla, Inc) امید دارند اما فناوری آن هنوز در مراحل ابتدایی قرار دارد. حضور راننده در خوردوی تسلا ضرورت دارد چرا که فناوری این خوردو هنوز بهاندازه کافی قابلیت تشخیص و تعبیر واقعیات محیط پیرامون خود را ندارد. برای مثال، اگر خودرانی که با اینترنت ماهوارهای هدایت میشود بهدلیل کیفیت نامناسب ارتباط (آنتندهی ضعیف) یا عدم دقت کافی در نقشه محلی با یک عابر پیاده تصادف کند، هنوز کاملاً روشن نیست مسئولیت حقوقی آن خودران برعهده کیست؟
ماهوارهها انجام وظیفه خواهند کرد
با این حال ایلان ماسک در اعلان راهاندازی کامل شبکه ماهوارههای استارلینک تا نوامبر۲۰۲۷ (آذر ۱۴۰۶) عجله کرد و تصور میشود خدمات دسترسی به اینترنت در سراسر آمریکای شمالی ظرف یک سال و نیم آینده، هنگامی که شمار ماهوارههای ماسک در مدار به ۸۰۰ برسد، برقرار شود. همچنین ظرف دو سال دیگر هم جغرافیای آن با هزینه قارههای دیگر از جمله اروپا توسعه خواهد یافت. اما اگر این تمهیدات برای عملکرد روان خودرانها نیست، پس برای چه چیز دیگری میتواند باشد؟
علی رغم انتظار همگان، رسانههای تخصصی آمریکایی پرده از راز پروژه برداشتهاند. همانطور که روزنامهنگاران بهطور خاص آشکار کردند، شبکه استارلینک در کنار کارکردهای دیگر، کارکرد دفاعی دارد؛ آنها از برخی پروژههای دارپا پشتیبانی میکنند و میتوانند هم برای ردیابی اقدامات دشمن احتمالی و هم برای استفاده بهعنوان هدفیابی و هدایت تسلیحات فوق دقیق مورد استفاده قرار گیرند. این یعنی، ماهوارههای استارلینک مهمترین عنصر شبکه ماهوارهای سامانه آمریکایی آتی هشدار زودهنگام حملات موشکی دشمن هستند.
بهعبارت سادهتر، آنها باید درگیر فرآیند نظارت بر موشکهای بالستیک قارهپیما، زیردریاییها و هواپیماهای دوربرد روسیه و چین شوند و اطلاعات مربوطه را به مراکز فرماندهی نیروهای تهاجمی راهبردی آمریکا انتقال بدهند. در هر حال بهنظر میرسد تنها کارکرد نظامی ماهوارههای استارلینک است که میتواند تمایل ایلان ماسک برای استقرار سریعتر این سامانه و بهکار انداختن آن را علیرغم فقدان هرگونه نیاز قابلتوجه کاربران غیرنظامی به خدمات اینترنت ماهوارهای (برای کاربردهای مورد اشاره در بالا)، بهخوبی توجیه کند.