مسیری جدید برای سرمایهگذاریهای فضایی؟

طی سالهای گذشته، چندین میلیارد دلار سرمایه به سمت صنعت تجاری فضایی سرازیر شده است. بخش اعظم سرمایهگذاری متعلق به تعداد اندکی از این شرکتها میباشد؛ از جمله اسپیس ایکس (SpaceX)، وان وب (OneWeb) و منظومه ماهوارهای پهنباندش و بودجههای میلیارد دلاری که جف بزوس (Jeff Bezos) به شرکت بلو اوریجین (Blue Origin) تزریق میکند. در این میان شرکتهای کوچکتر هم موفق به جمعآوری دهها و بعضا چندصد میلیون دلار برای توسعه ماهوارهبرها، سامانههای ماهوارهای و کاربردهای مرتبط شدهاند.
برخی از این سرمایهگذاریها همچون فعالیتهای بزوس، بر اهداف بلندمدت متمرکز شدهاند و انتظاری برای بازگشت فوری سرمایه ندارند. اما سرمایهگذاریهایی که توسط سرمایهگذاران متداول مانند شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital) انجام میگیرد اهداف کوتاهمدتتری دارد. آنها انتظار دارند که طی یک بازه چندساله سرمایه خود را حتی از طریق فروش سهام یا اکتساب توسط یک شرکت بزرگتر بازگردانند.
بازگشت سرمایه در صنعت فضایی
در صنعت فضایی اتفاقهایی از این دست بسیار کم رخ میدهد. عدهای هنوز در مورد اکتساب استارتآپ سنجش از دور اسکای باکس (Skybox Imaging) با ارزش تقریبی ۵۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۴ صحبت میکنند. البته مدتی پس از اینکه گوگل نام این شرکت را به ترابلا (Terra Bella)، تغییر داد، آن را با مبلغی نامشخص که گفته میشود بسیار کمتر از ۵۰۰ میلیون دلار بوده به شرکت پلنت (Planet) فروخت.
با اینکه این قرارداد باعث ترغیب افراد زیادی به سرمایهگذاری در استارتآپهای فضایی شد، مثالهای زیادی در مورد اکتساب استارتآپهای فضایی که باعث سود مناسب سرمایهگذاران اولیه شده باشد، وجود ندارد.
به همین دلیل قراردادی مشابه که شرکت ویرجین گلکتیک (Virgin Galactic) نیز در آن حضور دارد، اخیرا توجه زیادی را به خود جلب کرده است. این شرکت ارائهدهنده پروازهای توریستی زیرمداری، به تازگی اعلام کرده که قصد ادغام با یک شرکت گمنام با عنوان سوشال کپیتال هدوسوفیا (Social Capital Hedosophia (SCH)) را در قالب قراردادی به ارزش ۸۰۰ میلیون دلار دارد.
سوالی که مطرح میشود این است که آیا این قرارداد یک مسیر جدید را برای استارتآپها آغاز میکند بودجه جمع کنند و برای سرمایهگذاران فعلی خود سوددهی داشته باشند یا یک اتفاق نادر بوده است که برای ویرجین رخ داده است؟
سوخترسانی به برخاست ویرجین گلکتیک
ویرجین گلکتیک و موسس ثروتمندش ریچارد برانسون (Richard Branson) تصریح کردهاند که برای توسعه نهایی هواپیمای فضایی اسپیس شیپ۲ (SpaceShipTwo) نیاز به بودجه بیشتر داشتند. در اکتبر سال ۲۰۱۷ نیز گروه شرکتهای ویرجین با امضای قراردادی با دولت عربستان در شرف موفقیت در جذب سرمایه ۱ میلیارد دلاری برای ویرجین گلکتیک و ویرجین اوربیت (Virgin Orbit) قرار داشت؛ هرچند این قرارداد به سرانجام نرسید.
یک سال پس از عقد قرارداد و با ترور جمال خاشقچی (Jamal Khashoggi) برانسون از فسخ آن خبر داد و در ماه دسامبر ۲۰۱۸ پس از پرواز موفق اسپیس شیپ۲ در لبه فضا، وی ابراز امیدواری کرد که این آزمایش موفق باعث جذب سرمایهگذاران دیگر بشود.
اینکه قرار بود سرمایه مورد نظر ویرجین چگونه تامین شود مشخص نبود تا اینکه در ماه ژوییه سال جاری خبر ادغام ویرجین گلکتیک با SCH منتشر شد. بر اساس این قرارداد، ۴۹ درصد سهام شرکت ادغامشده که اکنون ۱.۵ میلیارد دلار ارزش دارد به SCH میرسد. این شرکت تنها ۷۰۰ میلیون دلار برای کسب این مقدار سهام هزینه کرد و چاماث پالیهاپیتیا (Chamath Palihapitiya) موسس آن نیز ۱۰۰ میلیون دلار از دارایی شخصی خود سرمایهگذاری خواهد کرد. طبق اعلام ویرجین گلکتیک، این ادغام باعث انعطافپذیری اقتصادی شرکت و حرکت به سمت عملیاتهای تجاری خواهد شد.
اما داستان SCH چیست؟ این شرکت که در زمره شرکتهای اکتسابی با اهداف خاص (SPAC) قرار دارد، در بازارهای عمومی برای اکتساب شرکتهای دیگر بودجه جمع میکند. سپس به شرکت اکتسابشده اجازه بهرهمندی از مزایای عرضه اولیه سهام (IPO) شامل جذب بودجه و تبدیل شدن به یک شرکت عمومی را میدهد. عرضه اولیه سهام عبارت است از اولین فروش سهام توسط یک شرکت خصوصی که طی آن به یک شرکت عمومی تبدیل میشود.
البته شرکت SCH خود را یک IPO 2.0 یعنی نسخه جدیدی از IPO معرفی میکند که در آن از قوانین نظارتی IPO استاندارد خبری نیست. جورج وایتسایدز (George Whitesides) مدیر ویرجین گلکتیک میگوید: «IPO 2.0 مزایای مهمی نسبت به IPO دارد. چرا که قبل از اکتساب شرکت، پول مورد نیاز را جمع میکند و بدین ترتیب تعهدات زمانی مدیران شرکت را کاهش میدهد.»
به گفته وایتسایدز با دریافت سرمایه ۸۰۰ میلیونی از سوی SCH و پالیهاپیتیا، اکنون ویرجین گلکتیک بودجه کافی را برای آغاز پروازهای تجاری در سه ماهه اول سال ۲۰۲۰ در اختیار دارد. این شرکت در حال حاضر آخرین اصلاحات را بر روی هواپیمای فضایی خود اعمال میکند و به زودی پایگاه پرتاب خود را از موهاوی به نیومکزیکو انتقال خواهد داد. ویرجین گلکتیک انتظار دارد که در سال ۲۰۲۰، ۶۶ نفر مشتری داشته باشد و در سال ۲۰۲۳این تعداد را به ۱۵۶۵ نفر برساند.
یک مسیر جدید یا یک اتفاق نادر؟
در فایل ارائهای که شرکت SCH در زمان اعلام خبر ادغام به نمایش درآورد، ویرجین گلکتیک و بلو اوریجین از جهاتی با هم مقایسه شده بودند. برای مثال تجربه پرواز ۹۰ دقیقهای اسپیس شیپ۲ در مقابل تجربه ۱۱ دقیقهای نیوشپارد (New Shepard). نکته جالب این ارائه این بود که در پایان ویرجین گلکتیک را قابل سرمایهگذاری و بلو اوریجین را غیر قابل سرمایهگذاری دانسته بود.
از نگاه SCH دلیل قابل سرمایهگذاری بودن ویرجین گلکتیک این است که بر خلاف بلو اوریجین از سرمایهگذاریهای خارجی نیز استفاده کرده و فقط به تزریق سرمایه برانسون وابسته نبوده است. وی قبلا اشاره کرده بود که خودش ۱ میلیارد دلار اعتبار به پروژه تزریق کرده اما شرکتهای دیگری همچون شرکت اماراتی اعبار (Aabar) نیز در ویرجین گلکتیک سرمایهگذاری کردهاند.
بنا بر اعلام SCH، ۳۰۰ میلیون دلار از مبلغ سرمایهگذاری این شرکت به خرید سهام برخی از سرمایهگذاران فعلی اختصاص مییابد. ضمن اینکه از این پس هرکس از طریق بازارهای عمومی میتواند در ویرجین گلکتیک سرمایهگذاری کند.
با این همه عدهای از کارشناسان فضایی گمان نمیکنند که روند طیشده توسط ویرجین گلکتیک الگوی خوبی برای دیگر شرکتها باشد. به عقیده آنان با توجه به همه سرمایههایی که ویرجین گلکتیک تاکنون جذب کرده است، ارزشگذاری ۱.۵ میلیارد دلاری برای سهام شرکت منصفانه نیست.
ضمن اینکه پالیهاپیتیا در میان استارتآپها شهرت خوبی ندارد. عدهای از فعالان فضایی از جمله پیتر مککولاگ (Peter McCullagh) موسس شرکت سرمایهگذاری TenX Ventures نیز اعتقاد دارند که وقتی شرکتها بودجه و مشتری مورد انتظار خود را نداشته باشند، بلاخره مجبور خواهند شد که به ادغام و IPO ها تن بدهند.