گنادی استرکالف، یکی از مردان افسانهای تاریخ فضانوردی
سیروس برزو: ۲۶اکتبر سالروز تولد گنادي استرکالف (Gennadi Strekalov)، یکی از مردان افسانهای تاریخ فضانوردی، است. او را میتوان یکی از قهرمانان بهیادماندنی فضانوردی دانست که زمان زیادی از عمرش را صرف فعالیت در این زمینه کرد چه در لباس مهندس طراح سامانههای ناوهای فضایی و چه بهعنوان یک فضانورد.
استرکالف در ۲۶ اکتبر ۱۹۴۰ شهرک ميتيشي در حومه مسکو به دنیا آمد. ۵ ساله بود که پدرش در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم کشته شد. مادرش که سرپرستی او و برادرش ویاچسلاو را بر عهده داشت بهسختی و باکار بهعنوان کارگر ساده در کارخانه موشکسازی -که بعداً به شرکت فناوریهای فضایی انرگیا تبدیل شد- آن دو را بزرگ کرد. شاید همان حضور مادرش در محیط کارخانه باعث شد به فناوری فضایی علاقهمند شود و بعد از پایان دبیرستان درحالیکه در کارنامه درسی او حتی یک نمره متوسط وجود نداشت , بهعنوان شاگرد ممتاز در دانشگاه معتبر فني بائومان پذیرفته شد. درجه مهندسي مکانیک خود را در ۱۹۶۵ گرفت و در همان موسسهای که مادرش بهعنوان کارگر ساده کار میکرد به سمت مهندس در واحد ۲۳ مشغول به کار شد. طی ۸ سال فعالیت در این شرکت تواناییهای فوقالعاده و هوش سرشار او باعث گردید که به رتبه مهندسی ارشد برسد و در همین سال او را بهعنوان فضانورد انتخاب کردند. در سال ۱۹۷۸ بهعنوان عضو علیالبدل برای پرواز با ناو کیهانی سايوزتي-۳ (Soyuzt-3) و جانشین فئوکتیستف انتخاب شد اما به دلیل آنکه پزشکان بهسلامتی فئوکتیستف ایراد گرفتند, او در ۲۷ نوامبر ۱۹۸۰ به همراه لئونید كیزیم (Leonid Kizim) و اولگ ماكاروف (Oleg Grigoryevich Makarov) با سايوزتي-۳ به فضا سفری ۱۳ روزه داشت.
پرواز بعدی او در ۱۲ آوريل ۱۹۸۳ بر عرشه سايوزتي-۸ به همراه الکساندر سریبروف (Aleksandr Serebrov) و ولادیمیر تیتف (Vladimir Georgiyevich Titov), ماموریتی ناکام بود چون سامانه ردیابی و الحاق سفینهشان برای اتصال به ایستگاه فضایی سالیوت نتوانست به وظیفهاش بهدرستی عمل کند و آنها بعد از ۲ روز و ۱۸ دقيقه به شکل اضطراری به زمین برگشتند اما این بدترین حادثه برای او نبود. ۲۶سپتامبر ۱۹۸۳قرار بود او باز هم به همراه ولادیمیر تیتف به فضا سفر کند. در دقایق قبل از پرتاب, موشک بالابرنده دچار مشکل شد و اگر سامانه نجات بهموقع عمل نمیکرد براثر انفجار موشک او و همراهش تکهتکه میشدند اما خوشبختانه موشک نجات بخش سرنشیندار را از موشک بالابرنده جدا کرد و به ارتفاع امن رساند. درحالیکه سفینه حامل استرکالف و تیتف در فاصله دوری از سکوی پرتاب با چتر نجات فرود میآمد موشک منفجر شد. چنین حادثهای میتوانست هرکسی را از ادامه کار بازدارد اما عشق استرکالف به فضانوردی بالاتر از این ترس و وحشتها بود که با دو پرواز ناکام و خطرناک وی را از ادامه فعالیت بازدارد و همین پایمردی او باعث شد که بار دیگر برای پرواز ۸ روزه سايوزتي-۱۱ در ۳ آوريل ۱۹۸۴ انتخاب شود و این سفر کوتاه اما موفق به همراه یوری مالیشف (Yury Malyshev) هموطنش و راکیش شارما (Rockies Sharma)، فضانورد هندی، آتش اشتیاق او را برای سفر به فضا تندتر کرد. وی تمرینهای دشوار فضایی را همچنان ادامه داد و در کنار تمرینهای دشوار فضایی, همزمان باکار در انرگیا, تحصیل را ادامه داد در سال ۱۹۸۵ از پایاننامه خود را در مورد “مواد جدید در فضا” دفاع کرد و درجه دکترای مهندسی خود را گرفت. پرواز استرکالف با سايوز تي.ام-۱۰ و مجتمع مداری میر که در ۱ اوت ۱۹۹۰ آغاز شد, نتیجه دو سال آموزش اختصاصی بعد از دریافت دکترا بود. سفری که ۱۳۰ روز و ۲۰ ساعت و ۳۶ دقيقه طول کشید.
پسازاین سفر طولانی و بعد از استراحت اجباری که بهطورمعمول فضانوردان در پروازهای طولانیمدت مداری دارند وی گرچه در ۱۷ ژانويه ۱۹۹۵ گروه فضانوردان را ترک کرد اما بازهم داوطلب سفر به فضا شد و از ۱۴ مارس تا ۷ ژوئیه ۱۹۹۵ بهعنوان مهندس پرواز بار دیگر به میر سفر کرد و ۱۱۵ شبانهروز در این مجتمع فعالیت داشت.
ازآنجاکه او طراح سامانههای فضایی بود در جریان سفرهایش ۶ بار برای انجام تعمیر یا تعویض قطعات در بیرون ایستگاه, دست به راهپیمایی فضایی زد و جمعاً ۲۱ ساعت و ۴۱ دقيقه را در فضای باز کیهانی گذراند.
وی بعدازاین پرواز حرفه فضانوردي را بهکلی ترک کرد و بهعنوان استاد گروههای جديد فضانوردان و يکي از مسئولين موسسه فضايي انرگيا فعالیت اش را ادامه داد. این مرد افسانهای تاریخ فضانوردی در ۲۶ دسامبر ۲۰۰۴ به علت بیماری سرطان درگذشت.