کوتاه و خواندنی از فضا؛ فرود در آب، آموزش برای روز مبادا
سیروس برزو: از آغاز عصر پروازهای سرنشیندار، روسها فضانوردان خود را در خشکی فرود میآوردند و آمریکاییها در آب. بعدها و با بهرهبرداری از کیهان پیماهای نوع شاتل، آمریکاییها توانستند این سفینهها که شکل هواپیما داشتند را بر روی باند فرودگاههای مخصوص در پایگاه فضایی کندی یا ادواردز بر زمین بنشانند. اما روسها از همان دوران پیش بینی میکردند ممکن است روزی بهطور اضطراری ناوی در آب فرود آید و تمرین فرود در آب جزو آموزشهای فضانوردان به حساب میآمد. در بین حدود یکصد و سی بازگشت ناوهای سایوز، تنها یک بار این سفینه به شکل غیر قابل پیشبینی بر آب فرود آمد که ماجرایی هیجان انگیز و خواندنی دارد.
ناو کیهانی سایوز-۲۳ که فضانوردان آن در اتصال سفینه شان به ایستگاه فضایی سالیوت-۵ ناکام ماندند بعد از تمام شدن سوخت سفینه، به شکل اضطراری به زمین برگشت. هوا در محل فرود نیز بسیار خراب و طوفانی بود. باد شدید سفینه را به طرف دریاچه تنگیز کشاند و بر آب نشاند در حالی که بوران و کولاک همه جا را گرفته و سطح دریاچه نیز پر از قطعات بزرگ یخ بود.
زودوف یکی از فضانوردان سایوز-۲۳درباره آن لحظه هاي پراضطراب مي گويد: «در وسط اکتبر سرما منهاي ۲۰ درجه بود. باد به شدت مي وزيد از پنجره چيزي را نميديديم. برخورد ناو مثل برخورد به زمين نبود ما نميتوانستيم وضعيت را بفهميم بعداً متوجه شديم که در درياچه تنگيز فرود آمديم. با سختي زياد لباس فضايي را در آورديم. نميدانستيم کجا فرود آمديم. گروه نجات هم به دليل آن که ما به شکل غير عادي فرود آمده بوديم نمي توانستند ما را پيدا کنند. آنتن هاي ارسال امواج راديويي در آب فرو رفته بود و گروه نجات بخش فرودي را گم کرده بودند. »
آب به داخل چتر نجات ذخيره نفوذ کرد و بخشي از آن در آب فرو رفت. با سنگين شدن چتر، ناو کاملاً کج و موجب شد سوراخهاي تهويه هوا به زير آب برود. دو ساعت بعد از باز شدن چتر خدمه نخستين نشانههاي کمبود هوا را حس کردند. ميزان گاز کربنيک در اتاقک ناو زياد شد. صداي فضانوردان که با مرکز نجات تماس ميگرفتند ضعيف و نامفهوم ميشد. پس از دقایقی صداي گرفته روژدستونسکي فرمانده ناو در بيسيم بالگرد به گوش رسيد که خبر داد زودوف به دليل کمبود هوا از هوش رفته است. هوا به سرعت سردتر شد. درجه حرارت تا منهاي ۲۲ رسيد. فرمانده گروه نجات که در قايق بادي در نزديکي ناو بود داشت يخ ميزد. او نميتوانست به هيچ وجه به خدمه کمک کند زيرا با باز شدن دريچه خروجي، ناو که بيشتر از دو سوم آن در آب بود فوراً پر آب ميشد و کيهان نوردان فرصتي نداشتند با اين فشار آب بيرون بيايند. در خروجي در آب قرار گرفته و قفل دريچه در دسترس نبود.
یک بالگرد بر روي بخش فرودي ناو ثابت شد. ناجيان ناو را از بالا بررسي کردند.دو سوم ناو در آب بود. وضعيت آن امکان نميداد کيهاننوردان را از آن بيرون بکشند و به بالگرد منتقل کنند.
از سوي بالگرد يک کابل کلفت پائين انداختند که انتهاي آن را به قسمت چتر ببندد. تنها چاره اين بود. فوري بخش فرودي را با همان وضعيت به ساحل بکشند ، گرچه اين نوع بکسل کردن در مقررات نجات با بالگرد ممنوع بود. خلبان بالگرد را با سرعت آهسته حرکت داد. بخش فرودي از آب درياچه در آمده و دنبال بالگرد کشيده ميشد. ناگهان چيز غير منتظره ديگري رخ داد. احساس کرد بالگرد به چيزي گير کرده و به پايين کشيده ميشود. نيرويي بالگرد را عقب ميکشيد و به سمت سطح نيمه يخبندان درياچه ميبرد. اين نيروي نامعلوم که نزديک بود همه را به کشتن بدهد از چتر نجات ذخيره بود که شب قبل از محل خودش در آمده بود. وقتي بالگرد آن را ميکشيد، چتر پر از باد شده و به بالگرد اجازه پيشروي نميداد . بالگرد فشار ميآورد و قدرت چتر را به سختي دفع کرده و حرکت را به کندي به سوي ساحل ادامه ميداد. سرانجام ناو بعد از ۱۱ ساعت انتظار به ساحل رسيد. افراد از همه جا به طرف آن دويدند. از دريچه ناو چهره خسته و رنگ پريده زودوف ديده ميشد که به زحمت ميخنديد. اول او و بعد روژدستونسکي را از ناو بيرون کشيدند. حال هيچکدام تعريفي نداشت. صورت روژدستونسکي مثل گچ سفيد و زير چشمش کبود شده بود. پزشک اين وضعيت را به دليل مسموميت از گاز کربنيک ميدانست.
این ماجرا باعث شد که مسئولان آموزش فضانوردان تمرین فرود در آب را جدی بگیرند. امروز همه فضانوردان این تمرین را باید انجام دهند.