نیت خوب، شرط لازم اما ناکافی در توسعه فضایی
محمد امین آهنگری: طی حدودا دو دهه توسعه فضایی کشور، چندین رویکرد متفاوت بر بدنه اجرایی این بخش حاکم شده است. به طور خلاصه میتوان گفت در دورههای نخستین، بنا بر مقتضیات زمان دیدگاه دفاعی و کاربردی بر مدیریت بخش فضایی حاکم بود که این دوره شالوده برنامههای فضایی کشور را شکل داد بدین ترتیب کاوشگرهای ایرانی متولد شدند و پروژههای ماهوارهای کاربردی و عملیاتی از جمله مصباح با همکاری خارجیها کلید زده شد البته تجربه پرتاب ناموفق ماهواره سینا توسط روسیه و ضبط مصباح توسط غربیها، همکاریهای آینده را زیرسئوال برد.
در دوره دوم توسعه فضایی که دولت دهم آن را بر مبنای فکری خود شکل داد، بخش فضایی مورد توجه سیاسیون قرار گرفت و دیدگاه غالب در این بخش بر توسعه فناوری بومی با محوریت افزایش غرور ملی جهت داده شد. بدین ترتیب ساختار فضایی کشور با ادغام چندین بخش مرتبط و گاها نامرتبط با حوزه فضایی زیر نظر مستقیم نهاد ریاست جمهوری قرار گرفت. در این دوره سند جامع توسعه هوافضا با همین نگاه تدوین شد. همچنین با اوج گرفتن تحریمها، واژه همکاری که تضعیف شده بود تقریبا از ادبیات توسعه فناوری فضایی کشور حذف شد. از پروژه کاوشگرها برای پرتاب میمون به فضا استفاده شد و تعداد زیادی پلتفرم ماهوارهای تقریبا مشابه که همگی جهت توسعه فناوری و با اهداف تحقیقاتی در نظر گرفته شده بودند در یک سیاست موازنه مثبت به کلیه دانشگاههای مدعی واگذار شد.
پس از تغییر دولت و روی کار آمدن حسن روحانی، برجام به اولویت اصلی کشور مبدل شد و تا مدتی نسبتا طولانی بخش فضایی کشور به خوابی عمیق رفت. این خوابآلودگی به حدی شدید بود که حتی تکانهای زلزلهوار سال ۹۳ در ساختار فضایی کشور نیز نتوانست آن را بیدار کند. به موجب تغییرات جدید برخی از نهادهای ادغام شده به جایگاه خود بازگشتند اما برخی دیگر، مانند پژوهشکدههای وزارت جهاد کشاورزی به شدت در مقابل تغییرات مقاومت کردند و نهایتا موفق شدند تا نظر خود را برای باقی ماندن در پژوهشگاه فضایی بر خواست اولیه دولت تحمیل کنند. در این میان مرکز ملی فضایی هم به عنوان نهادی جدید در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری تشکیل شد. در این دوره نگاه به فضا از تب و تاب تبلیغاتی افتاد و دیدگاهها بیشتر معطوف به کاربردها و خدمات شد. بدینترتیب خرید ماهواره ملی و حفظ نقاط مداری به اولویتها اضافه و اعزام موجود زنده به فضا کمرنگ شد. اما در عمل آوای لالایی بود که در گوش پیچید و خماری خواب را همچنان بر کالبد فضایی کشور حاکم نگاه داشت. هر چند اعلام شد برای اخذ نقاط جدید مداری اقدام شده اما واقعیت آنکه نقاط مداری ایران به جز یکی از دست رفتند. توسعه فناوری هم به بیپولی خورد و ایران هم دست آخر صاحب ماهواره نشد.
مدتی پیش جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، با انتصاب مرتضی براری به سمت ریاست سازمان فضایی ایران، برگی دیگر را در تاریخ فضایی کشور رقم زد که تا کنون با استقبال کارشناسان مواجه شده. ریاست جدید سازمان، از دیدگاهی کاملا اقتصادی به فضا مینگرد و با شعار عملگرایی به میدان آمده است. بدینترتیب در نگاه اول این رویکرد امیدواری زیادی را ایجاد کرده اما باید توجه داشت تمامی رویکردهای قبلی با نگاههای توسعه فناوری بومی و توسعه کاربرد نیز در جایگاه خود ظرفیت توسعه فضایی را از جنبههایی داشتند اما با وجود تمام پیشرفتها، هیچیک نتوانستند آنگونه که باید و شاید تحولی اساسی رقم بزنند و اغلب مورد انتقاد بودند.
در فضا، اعمال تنها بالنیات نیست
شکست در همکاری با خارجیها و ناموفق شدن در ماهواره سینا به عنوان نماد همکاری در دوره نخست، ریخت و پاش و بیبرنامگی و عدم ایجاد بخش خصوصی دانشبنیان واقعی همزمان با توسعه فناوری بومی در دوره دوم توسعه فناوری فضایی و انفعال، اختلافات بینسازمانی و از دست رفتن سرمایهها در دوره سوم هیچیک به عنوان اهداف توسعه فضایی کشور مطرح نبودند و مدیران بخش فضایی هم جملگی خیرخواه این بخش بودند و هر یک سودای خدمت داشتند غافل از اینکه تنها نیت خیر و دیدگاه مناسب داشتن کافی نیست. بلکه هر توسعهای نیازمند اقدام دقیق و حساب شده و گذر از مسیری به باریکی مو است. این در حالی است که شوربختانه بیتوجهی به این نکته مهم امری رایج در سطوح مختلف مدیریت کشور است. ور نه چرا بسیاری از کشورها با یکدیگر همکاری موفقی دارند اما ما جز شکست حاصلمان نشده.
وقت آنست که از خود بپرسیم چرا همکاری امارات و کره جنوبی در انتقال فناوری یا چین و نیجریه در راهاندازی اپراتور ماهوارهای موفق بوده اما همکاری ایران و روسیه یا هند و ایران در ساخت و پرتاب ماهواره بیثمر بود.
وقت آنست که بپرسیم چرا سرمایه گذاری در توسعه فناوری موجب تشکیل بخش خصوصی قدرتمند و دانشبنیان در کشورها میشود اما برای ما تنها تبدیل به رزومه برای دانشجویان جهت پذیرش گرفتن شد.
وقت آنست که بپرسیم چرا تغییر ساختاری که دادیم با آنهمه هیاهو و امید تنها به اختلافات دامن زد و انفعال به همراه آورد.
حتی وقت آنست که بپرسیم چرا ماهوارههای مخابراتی امارات سالانه میلیونها دلار به حساب همسایگان جنوبی ما سرازی میکنند اما همان ماهوارهها جز ورشکستگی برای آرژانتین به بار نیاوردند.
این سئوالها را باید پیش از آغاز دوره جدید پرسید. دورهای که اقتصاد فضا را هدف گذاری کرده و به دنبال کسب درآمد از فضاست میتواند به شکوفایی صنعت و فناوری فضایی در کشور منجر شود. میتوان روزگاری را تصور کرد که کشورمان صاحب ماهوارههای اختصاصی است و اپراتورهای ایرانی میلیونها دلار درآمد نصیب کشور میکنند. میتوان به دورانی نگریست که در مناقصه ساخت یک سامانه فضایی جدید چندین شرکت دانشبنیان داخلی با هم رقابت میکنند. میتوان به جوانانی فکر کرد که با استارتآپهای فضایی خود خدمات مختلفی را به کشاورز و صنعتگر و دولتمرد میدهند.
اما اگر از نقد بهراسیم و از گذشته درس نگیریم یا به نظرات نخبگان و تجربیات دیگران بیتوجه باشیم یا برنامهها را نه بر اساس منافع ملی که بر اساس منافع شخصی و گروهی شکل دهیم و اگر با فساد برخورد جدی نکنیم و در اجرا از مدیران لایق استفاده نکنیم. بدیهی است که این دیدگاه خوب نشات گرفته از یک ذهن زیبا نیز به سرنوشت سایرین دچار خواهد شد.