گفتگوی صمیمانه اسپاش با سرگئی آودیف رکورد دار طولانی ترین سفر به فضا

0 853

سیروس برزو: سرگئی آودیف (Sergei Avdeyev) در ۱ ژانویه ۱۹۵۶ در چایایفسک از ناحیه کوبیشف به دنیا آمد. او فارغ‌التحصیل انستیتوی مهندسی-فیزیک مسکو در ۱۹۷۹ است و از سال ۱۹۸۷ برای سفر به فضا آموزش می‌دید. قبل از آن به‌عنوان مهندس و طراح دستگاه‌های فضایی در شرکت انرگیا فعالیت داشت. وی نخستین پرواز فضایی خود را با سایوز تی.ام-۱۵ (15-Soyuz-tm) در ۲۷ ژوئیه ۱۹۹۲ آغاز کرد که بیش از ۱۸۸ روز طول کشید. سفر دوم او بر عرشه سایوز تی.ام -۲۲ و مجتمع مداری میر به مدتی در حدود ۱۷۹ روز بود و سرانجام سومین و آخرین سفرش را با سایوز تی.ام – ۲۸ در ۱۳ اوت ۱۹۹۸ آغاز کرد که طولانی‌ترین و آخرین سفرش به فضا بود که حدود ۳۴۰ شبانه‌روز بود و رکوردی ۷۴۷ روزه را به نام وی در اقامت فضایی به ثبت رساند. وی در جریان این سه سفر ۸ بار در فضا راهپیمایی کرد که جمعاً ۴۲ ساعت و ۱۵ دقیقه طول کشید.
آودیف در ۱۴ فوریه ۲۰۰۳ از فضانوردی کناره‌گیری کرد.
آنچه می‌خوانید مصاحبه با این فضانورد رکورددار است:

– چطور شد که تصمیم گرفتید فضانورد شوید؟

آودیف: البته این آرزوی بسیاری از مردم بوده و هست ولی برای ما که مستقیماً با ساخت دستگاه‌های فضایی سروکار داریم این آرزو شدت بیشتری دارد. در ۲۶ مارس ۱۹۸۷ از سوی گروه همکاری بین ادارات و دوایر دولتی به هیئت گزینش کیهان‌نوردان معرفی شدم. چند ماه بعد یعنی در ۳ ژوئیه ۱۹۸۷ وزارت ماشین‌سازی عمومی ضمن پذیرش این خواسته، از شرکت تولیدات علمی-صنعتی انرگیا که من در آن به‌عنوان مهندس طراح سامانه‌های فضایی شرکت داشتم خواست تا زمینه حضور من در گروه کیهان‌نوردان را فراهم آورد. موسسه مرا به مرکز آموزش فضانوردان معرفی کرد و بالاخره بعد از انجام آزمایش‌های مختلف پزشکی، از ۲۱ نوامبر ۱۹۸۹ به‌عنوان داوطلب در قسمت فضانوردان وابسته به انرگیا پذیرفته شدم. از دسامبر ۱۹۸۷ تا ژوئیه ۱۹۸۹ دوره آماده‌سازی فضایی را طی کردم و روز ۲۱ ژوئیه ۱۹۸۹ به تشخیص هیئت ممتحنه توانستم گواهینامه فضانوردی خود را بگیرم.

– نخستین سفر فضایی‌تان چگونه گذشت؟

آودیف: از ۱۹۸۹ تا نخستین پروازم با «آناتولی آرسبارسکی» تمرین‌های مشترکی داشتیم و بالاخره در ژوئن ۱۹۹۱ به‌طور رسمی آماده‌سازی من به‌عنوان مهندس سفینه «سایوز تی.ام-۱۳» آغاز شد. من باید با «الکساندر ویکتورنکو و یک کیهان‌نورد اتریشی به ایستگاه مداری میر سفر می‌کردم اما ناگهان در ۱۰ ژوئن ۱۹۹۱ گروه پرواز تصمیم گرفت به‌جای من «طلبت موسابایف» که یک قزاق بود به فضا پرتاب شود.

– چرا چنین تصمیمی گرفتند؟

آودیف: این تصمیم بیشتر جنبه سیاسی داشت و در آستانه فروپاشی شوروی، با فشار دولت قزاقستان صورت گرفت زیرا پرتاب‌های فضایی از این کشور انجام می‌شد و آن‌ها میل داشتند سهم بیشتری در عملیات فضایی به دست آورند.

– بعد چه شد؟

آودیف: پس‌ازآن در چند گروه به‌عنوان عضو جانشین فعالیت کردم. بالاخره در ۶ آوریل انتخاب شدم تا به‌عنوان مهندس سفینه «سایوز تی.ام-۱۵» در چارچوب هیئت اعزامی شماره ۱۲ به مجتمع مداری میر همراه با «آناتولی سالاویف» و «میشل تونینی» (کیهان‌نورد فرانسه) به مجتمع مداری میر پرواز کنم.
این پرواز در ۲۷ ژوئیه ۱۹۹۲ آغاز شد و در ۱ فوریه ۱۹۹۳ پایان یافت. البته کیهان‌نورد فرانسه مدت طولانی با ما نبود و بعد از چند روز با کیهان‌نوردان قبلی میر به زمین بازگشت اما من و سالاویف در ایستگاه فضایی ماندم.

– چه اتفاق مهمی در دوران پرواز شما صورت گرفت؟

آودیف: زندگی در ایستگاه مداری بزرگی همچون میر، هرلحظه‌اش مهم است و نمی‌توان آن را کم‌اهمیت شمرد. ما همه‌روزه ساعت‌ها به کار و فعالیت‌هایی مشغول بودیم که برای ما برنامه‌ریزی کرده بودند اما به‌طورکلی می‌توان گفت که ازجمله مهم‌ترین آن‌ها انجام ۴ بار راهپیمایی بود که جمعاً ۱۸ ساعت و ۲۱ دقیقه طول کشید و ما در جریان آن عملیاتی را در خارج از ایستگاه فضایی پرداختیم.
سفر من و سالاویف پس از ۱۸۸ روز و ۲۱ ساعت و ۴۱ دقیقه و ۱۵ ثانیه با فرود ناومان در قزاقستان پایان یافت.

– پس‌ازاین سفر به چه‌کاری مشغول بودید؟

آودیف: به‌طورمعمول پس از هر سفر کیهان‌نوردان مدتی در قرنطینه هستند. این مدت بستگی به طول سفر فضایی‌شان دارد. و پس‌ازآن نیز مدتی طول می‌کشد تا برای پرواز بعدی انتخاب شوند. اما به‌هرحال پس از حدود یک سال، تمرین و آموزش جدی به‌عنوان کیهان‌نورد جانشین را آغاز می‌کنند. من هم از مارس تا سپتامبر ۱۹۹۴ به‌عنوان مهندس جایگزین سفینه «سایوزتی. ام-۲۰» و از ۱۴ اکتبر ۱۹۹۴ به سمت جایگزین مهندس سفینه «سایوز تی.ام-۲۰» مشغول به کار بودم تا در این زمان به‌عنوان مهندس سفینه در سفینه «سایوزتی. ام-۲۲» انتخاب شدم و آموزش را برای انجام مأموریتی طولانی در مجتمع مداری میر را آغاز کردم.

– دومین مأموریت شما هم جنبه بین‌المللی داشت؟

آودیف: بله این پرواز که با سایوز تی.ام-۲۲ در ۳ سپتامبر ۱۹۹۵ آغاز شد بااتصال ناو به مجتمع مداری میر ادامه یافت. من به‌عنوان مهندس سفینه به همراه «یوری گیدزنکو» و «توماس ریتر» به میر سفر کردم. این سفر که ۱۷۹ روز و ۱ ساعت و ۴۱ دقیقه و ۴۶ ثانیه در ۲۹ فوریه ۱۹۹۶ به پایان رسید.

– در جریان این مأموریت دومین اتصال شاتل فضایی با ایستگاه مداری میر صورت گرفت؟

 آودیف: بله ما ایستگاه را از «آناتولی سالاویف» و «نیکلای بودارین» کیهان‌نوردان قبلی تحویل گرفتیم و کار آن‌ها را در زمینه‌های مختلف ادامه دادیم. البته به دلیل قرارداد جالب بین سازمان فضایی روسیه با سازمان فضایی اروپا -اسا- برخلاف سفر فضانوردان قبلی اروپا، ریتلر نه‌تنها شامل اقامتی طولانی بود که خود یک رکورد جالب برای کیهان‌نوردان اروپایی به‌حساب می‌آمد، انجام راهپیمایی هم برای ریتلر در آن پیش‌بینی‌شده بود. این راهپیمایی را من و ریتلر در ۲۰ اکتبر به مدت ۵ ساعت و ۱۱ دقیقه انجام دادیم.

در نوامبر با الحاق کیهان پیمای «آتلانتیس» به میر، با مهمانان آمریکایی و کانادایی خود ملاقات کردیم که عبارت بودند از «کنت کامرون، «جیمز هالسل»، «جری رأس»، «ویلیام مک آرتور» و «کریس هادفیلد». این ملاقات برای ما جالب بود. اصولاً پس از مدتی زندگی در فضا، ورود مهمان به ایستگاه فضایی تأثیر خیلی خوبی بر روحیه مهمانان می‌گذارد. البته مدت اقامت آن‌ها کوتاه بود و خیلی زود من و گیدزینکو را تنها گذاشتند.
در ادامه این مأموریت، من و گیدزینکو یک راهپیمایی فضایی در ۸ دسامبر به مدت ۳۷ دقیقه داشتم که در جریان آن به بررسی بخش‌های بیرونی ایستگاه مداری پرداختیم. دومین مأموریت من به‌خوبی در ۲۹ فوریه ۱۹۹۶ پایان یافت.

– تا آغاز سومین مأموریت فضایی به چه‌کاری مشغول بودید؟

آودیف: طبق معمول پس از به پایان رسیدن دوره قرنطینه، کارم را در موسسه تولیدات فضایی انرگیا از سر گرفتم. پس از مدتی برای پرواز با «سایوز تی.ام-۲۶» در نظر گرفته شدم اما در همین زمان بود که ماجرای تصادف ناو پروگرس با مجتمع مداری پیش آمد و به «مدول اسپکتر» صدمه وارد شد. برای تعمیر به‌جای من و دو کیهان‌نورد دیگر، «پاول وینوگرادوف» و «آناتولی سالاویف» با «سایوز تی.ام-۲۵» در ۷ اوت ۱۹۹۷ به میر اعزام شدند.

– درباره ماجرای آن تصادف هم بد نیست مختصری برای خوانندگان جوان ما صحبت کنید.

آودیف: در جریان پرواز «واسیلی تسیبیلف» و «الکساندر لازوتکین»، قرار بود یک ناو پروگرس که برای کیهان‌نوردان آذوقه و دیگر مایحتاج را به ایستگاه مداری برده بود از یک دریچه الحاق جدا شود و به دیگری متصل گردد این کار با هدایت تسیبیلف باید صورت می‌گرفت. عملیات به‌خوبی شروع شد اما ناگهان ناو باربری از کنترل خارج و مسیری غیرمعمول را در پیش گرفت. چند لحظه بعد، صدای وحشتناک تصادف در داخل ایستگاه مداری شنیده شد. فشار هوا رو به کاهش گذاشت و برق مجتمع شروع به چشمک زدن کرد. کیهان‌نوردان بلافاصله متوجه شدند که یکی از بخش‌های مجتمع، به نام اسپکتر صدمه‌دیده است و فوراً به بستن در ورودی آن اقدام کردند. این عمل در فضا به‌سرعت زمین انجام نمی‌شود. نبودن جاذبه، حرکت را کند می‌کند و کیهان‌نوردان در داخل ناو، به حالت شنا باید حرکت نمایند.
بررسی‌ها نشان داد که اسپکتر غیرقابل استفاده و ورود به آن غیرممکن است. این بخشی از مجتمع بود که مایکل فوآل، کیهان‌نورد آمریکایی در آن فعالیت می‌کرد.

– در این حادثه کسی هم صدمه دید؟

آودیف: خوشبختانه خیر، صدمات هم البته بعداً ترمیم شد.

-پرواز سوم شما مأموریتی استثنایی بود که نام شمارا به دایره المعارف و کتاب‌های رکورد برد. درباره آن برای خوانندگان ما صحبت کنید.

آودیف: این سفر در ۱۳ اوت ۱۹۸۸ شروع شد و پس از ۳۷۹ روز و ۱۴ ساعت و ۵۱ دقیقه و ۱۰ ثانیه در ۲۸ اوت ۱۹۹۹ خاتمه یافت. در آغاز «یوری باتورین» و «گنادی پادالکا» با من بودند اما باتورین با «سایوز تی.ام-۲۷» به همراه گروه کشیک قبلی به زمین بازگشت.

در جریان این سفر ۴ راهپیمایی به مدت جمعی ۱۷ ساعت و ۵۵ دقیقه انجام دادم. آخرین مأموریت فضایی من سرانجام با بازگشت در ناو کیهانی «سایوز تی.ام ۲۹» به پایان رسید.

-شما یکی از آخرین فضانوردانی بودید که در مجتمع مداری میر کار می‌کرد. بیش از دو سال از زندگی شما در این مجتمع گذشت. می‌خواستم نظرتان را درباره آن بپرسم. بعضی می‌گویند این ایستگاه دیگر قدیمی شده و باید دور انداخته می‌شد. نظر شما چیست؟

آودیف: در کشور باستانی شما بنایی به اسم پرسپولیس (تخت جمشید) وجود دارد که خیلی کهنه است. ظاهراً به یک خرابه شباهت دارد. آیا شما آن‌ها دور می‌اندازید؟

– آن‌یک بنای تاریخی است که تنها کاربرد جهانگردی دارد…

آودیف: بله اما میر می‌توانست همچنان فعال بماند. این ایستگاه از واحدهای مختلف ساخته‌شده بود که می‌توانستند تعویض شوند. در آن ایستگاه کار برای ما راحت‌تر بود چون برای انجام هر کار و آزمایشی نیاز نبود که ما از طرف مقابل هم مجوز بگیریم. جالب است برایتان بگویم ما در مجتمع مداری میر نه‌تنها برای خودمان بلکه برای دیگر کشورها حتی آمریکا هم آزمایش‌هایی را انجام دادیم. یکی از این آزمایش‌ها به سفارش دانشگاه آمریکایی «سانتا باربارا» صورت گرفت. وقتی از پرفسوری که مسئول طرح بود سؤال کردم چرا این سفارش را به ناسا ندادید گفت من ۸۰ سال دارم و فکر می‌کنم عمرم کفاف عبور از پیچ تودرتوی قرطاس بازی‌های اداری ناسا را ندارد که نتایج تحقیقاتم را ببینم!

-روزگاری بین شوروی و آمریکا مسابقه فضایی وجود داشت و هرکدام از آن‌ها تلاش داشتند امتیازش از طرف مقابل بیشتر شود اما امروز هر دو در یک ایستگاه فضایی فعالیت دارند. به نظر شما پایان یافتن این مسابقه باعث کند شدن مسابقه و پیشرفت فضانوردی نشده است؟

آودیف: مسابقه تمام نشده. شما می‌دانید که ایستگاه فضایی بین‌المللی به‌اندازه میدان فوتبال است. این اندازه به‌طور تمثیلی نشان می‌دهد که مسابقه تمام نشده است چون در میدان فوتبال هم گرچه همه در یک زمین‌بازی می‌کنند اما رقابت سختی وجود دارد.

-از مدال ستاره طلایی قهرمان روسیه شما اطلاع دارم. می‌خواستم ببینم چه مدال‌های دیگری کسب کرده‌اید.

آودیف: مدال ستاره طلایی قهرمان روسیه در سال ۱۹۹۳ موفقیت در انجام نخستین پرواز کسب کردم. بعدازآن در مارس ۱۹۹۶ مدال درجه سه خدمت به وطن و در نوامبر ۱۹۹۹ مدال درجه‌دو خدمت به وطن را گرفتم. همچنین مدال‌هایی از ناسا، مدال جهانی گاگارین، مدال خدمت به پیشرفت فضانوردی.

-به چه سرگرمی‌هایی علاقه‌مند هستید؟

آودیف: من در اوقات فراغت به دیدن بازی‌های ورزشی و باله می‌روم.

-تا جایی که می‌دانم اهل مصاحبه نیستید. آیا این فرار از مصاحبه، شامل حال خانمتان که روزنامه‌نگار است هم می‌شود؟

آودیف (با خنده): از دست این‌یک نفر نمی‌توانم فرار کنم. اما از شوخی گذشته او هم مثل من بسیار به کارش علاقه‌مند است و گرفتار آن ولی پس از هر پرواز البته با من مصاحبه‌ای انجام داده است. شاید بتوان گفت که موفق‌ترین خبرنگار درگرفتن مصاحبه با من بوده است!
– از لطف شما برای انجام این مصاحبه متشکرم

با اشتراک گذاری مطلب از اسپاش حمایت کنید
https://espash.ir/?p=5482
مطالب پیشنهادی اسپاش
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها