بدون جای پای محکم همکاری فضایی هرگز!
سیروس برزو: آنچه پیش روی شماست صفحاتی از کتاب خاطرات نیکیتا سرگیویچ خروشچف (Nikita Sergeyevich Khrushchev) رهبر شوروی بعد از ژوزف استالین (Joseph Stalin)، و دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست این کشور بین سالهای ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۴ یعنی دقیقاً حساسترین دوران جنگ سرد و عصر فضانوردی بود.
وی در سال ۱۹۶۴ توسط گروه برژنف از کار برکنار و خانهنشین شد. خواندن خاطرات او درباره وضعیت موشکی و فضایی – علیرغم سانسور دولتی و خودسانسوری وی- دارای نکات بسیار جالب و ظریفی است که میتواند روشنگر خوبی برای همه ما باشد وی در فصلی از کتاب تحت عنوان ” تسخیر فضا” مینویسد:
بهعنوان یک رهبر سیاسی در ادوار گذشته اغلب مورد این پرسش قرار میگیرم که آیا امکان همکاری با ایالاتمتحده درزمینه تسخیر فضا مقدور است یا خیر. باید بگویم هرچند روزنامهنگاران دوران زمامداری من به طرح این سؤال میپرداختند و در گزارشهای رسمی ارگانهای ایالاتمتحده نیز به علاقه آن کشور در مورد همکاری با ما برای تسخیر ماه اشاراتی رفته بود بااینحال درزمانی که در مسند کار بودم هیچگاه بهطور مستقیم در این مورد بخصوص با آن کشور وارد مذاکره نشدم و تصور هم نمیکنم این موضوع بهطور جدی از طرف دو کشور تعقیب شده باشد.
ما با فرستادن “اسپوتنیک” به فضا بر امریکا پیشی گرفته بودیم و جهان به ستایش ما برخاسته بود و این در حالی بود که ایالاتمتحده به ما رشک میبرد. البته در آن اوان امریکا به همکاری با ما بیعلاقه نبود اما ما چراغ سبز نشان نمیدادیم و دلیل آن نیز ساده بود ما درزمینه امور فضایی از آنها سبقتگرفته بودیم اما در خصوص سلاحهای هستهای چند گامی نسبت به آنان عقبتر حرکت میکردیم کلاهکها و پایگاههای هوایی و بمبافکن های آن کشور بیشتر از ما بود و میدانیم که در آن زمان نیز بمبافکنها رل مهی در بمباران هستهای ایفا میکردند و بدین ترتیب کلیه تأسیسات اقتصادی و اداری ما در معرض حمله بمبافکن های آمریکایی مستقر در پایگاههای اطراف شوروی قرار داشتند و این در حالی بود که موشکهای ما چندان کاربردی نداشتند و ازلحاظ تعداد نیز اندک بودند و درنتیجه خطری از جانب ما آن کشور را تهدید نمیکرد.
بهترین موشک ما همان “سمیورکا” (Semyorka) (شماره ۷) بود که توسط سرگئی پاولویچ کارالیف (Sergei Pavlovich Korolev) طراحیشده بود و اگر ما درزمینه امور فضایی با امریکاییها وارد مذاکره شده بودیم مجبور به افشای اسرار موتور این موشک میشدیم من همانطور که بارها متذکر شدهام دو عامل در موفقیت ما برای تسخیر فضا مؤثر واقعشدهاند نخست موشکهای کارالیف و بعد موتور این موشکها که توسط همکاری او طراحی و ساخته میشد و بدیهی است که آمریکاییها در مورد موتور موشکهای ما با دارا بودن آن قدرت صنعتی و فناوری از ما سبقت خواهند گرفت و درنتیجه امنیت ما را به خطر میاندازند بهعلاوه سوای این امر به محدودیتهای موشکهای ما نیز که ازلحاظ نظامی نقاط ضعفی هم داشتند پی میبردند و درواقع به نقاط آسیب پذیر ما واقف میشدند ما میدانستیم که برای آزمایش و تکمیل و تولید و نصب این موتورها به زمان احتیاج داریم و اول باید جای پای خود را محکم کنیم و سپس با آنان در امور فضایی وارد مذاکره شویم تا این همکاری برای هر دو کشور مؤثر افتد از طرف دیگر در فضا برای همهجا هست و یک کشور خاص هم نمیتواند برای همیشه فضانوردی را به خود اختصاص دهد به خاطر دارم درگذشته که ما جلوتر از آنان گام بر میداشتیم.
مطبوعات بورژوای آمریکایی در خصوص تلاش آن کشور برای رسیدن به ما مطالب زیادی مینوشتند که البته باید خاطرنشان سازم که هر کشور پیشرفته نظیر آمریکا میتوانست با موشک فضا را تسخیر کند همچنان که ما به این امر مبادرت ورزیدیم مخبرین مرتباً سؤالاتی درباره “تسخیر” کره ماه توسط شوروی مطرح مینمایند به نظر من کلمه “تسخیر ماه” حرف چرندی است ماه یک کره است و به تمام جهان تعلق دارد و هیچ کشوری هم نمیتواند آن را جزو مایملک خود بهحساب آورد گرچه با ارسال دو موشک توسط آمریکائیها برای سفر به آن کره, مذاکرات در مورد همکاری بین دو کشور نیز با مشکلات بیشتری مواجه گردیده است چون آن کشور با تسخیر کره ماه توانایی خود را به ثبوت رسانده است و اتحاد شوروی هنوز نتوانسته چنین کاری را صورت دهد و درنتیجه دنیا شاهد عقبماندن ما از آمریکائیها است اما علیرغم این مسائل, اگر میتوانستم مایل بودم تا باب همکاری بین دو کشور را درزمینه امور فضایی بگشایم و البته این مورد زمانی که ما و آنها درزمینه فناوری دوشادوش همقدم برمیداشتیم میسرتر بود ولی به سروصدایی که آنها درباره هواپیمای جاسوسی-یو-2-به راه انداختند توجه نمایید.
آخر وقتی تمامیت ارضی ما مورد تجاوز قرار میگیرد چطور میتوانیم با آنان مذاکرات فضایی داشته باشیم و درست است که در حال حاضر دیگر تمامیت ارضی ما درخطر نیست لیکن ماهوارههای آمریکا که گرد زمین میچرخند همواره از تأسیسات ما عکسبرداری کرده و اطلاعات در اختیار آنها قرار میدهند.
البته ما هم قادر بودیم که وسایلی در کره ما پیاده کنیم و من به خودکار شدن فناوری فضایی شوروی شدیداً علاقهمندم و فکر میکنم روزی میرسد که ماشین جای انسان را میگیرد همانطور که در حال حاضر ماهوارهها تشعشات را اندازه میگیرند و عکسهای لازم را به زمین مخابره مینمایند. اما وقتی به اکتشافات آدمی میرسیدم باید بگویم که هیچ وسیله مکانیکی نمیتواند جای بشر را بگیرد بههرحال به نظر من شوروی باید به دو دلیل انسان در ماه پیاده کند اول برای مقاصد علمی و در مرتبه دوم برای حفظ حیثیت جهانی خود.
برای بشر رفتن به ماه و برگشتن به زمین موفقیت بزرگی است و برای من اعتراف به اینکه آمریکائی ها درزمینه فضا از ما جلو افتادهاند دردناک است هرچند موفقیت آنان بر روی دنیا و مردم ما تأثیر فراوانی گذارده است.
من گاهوبیگاه مورد این پرسش قرار میگیرم که چرا اول ایالاتمتحده بر روی سطح ماه قدم گذاشت و ما این کار را نکردیم من توجه سؤال کنندگان را به جواب رفیق متیسلاو وسولویچ کلدیش (Mstislav Vsevolodovich Keldysh) در مصاحبههای مطبوعاتی جلب میکنم* هرچند که این مصاحبهها چندان تأثیری بر روی مردم ما نگذاشت و چون ما در پی آن بودیم که تا اولین قدم را بر روی کره ماه بگذریم ازاینرو آنان را ملامت نمیکنم من شخصاً خیلی مایل بودم اینچنین شود اما خوب همیشه دنیا بر وفق مراد آدمی نمیچرخد.
در این مدتی که بازنشسته شدهام اتفاقات ناگواری ازجمله مرگ یوری گاگارین (Yuri Gagarin) رخداده است من وقتی خبر مرگ او را از رادیو شنیدم فوقالعاده متأثر شدم چندی بعد هم فضانوردان ما دچار سانحه گشته, ترمزهای موشک به هنگام ورود به جو زمین آتش گرفت و درنتیجه سفینه از کنترل خارج شد و وقتی هم که بهآرامی بر سطح زمین نشست و دریچه آن را باز کردند با اجساد فضانوردان مواجه شدند** من تمام اینها را از طریق رادیو شنیدم, آنوقت مردم نظر مرا دراینباره جویا میشوند! آخر وقتی از دنیا بریده شده چه پاسخی میتوانم بدهم اطلاعات و اخبار در اختیار من قرار داده نمیشوند و درنتیجه آنچه میگویم حدسیاتی بیش نمیتواند باشد, شاید هم عوامل زیستی در این امر دخیل باشند یا آنها به هنگام بیوزنی دچار سانحه شده باشد من بهدرستی نمیدانم اوایل فکر میکردم کسی نمیداند اما حالا معتقدم باید علت یا عامل بروز این سانحه روشن شوند تا هم مردم ما متقاعد گردند و هم دانشمندان پیش بینیهای لازم را برای مقابله با سوانح مشابه به عملآورند و بالاتر از اینها, آمریکا نیز که دستاندرکار امور فضایی است باید در جریان کامل امر قرار گیرد.
من قصد ندارم این سانحه را توجیه کنم اما بههرحال یک تجربه بود و درنتیجه خالی از خطر هم تلقی نمیشد علم بدون تجربه نمیتواند پیشرفت کند و بهطور یقین قربانیانی نیز خواهد گرفت ولی جلوگیری از پیشرفت علم به خاطر اجتناب از دادن قربانی یک عمل نابخشودنی است اما من بهنوبه خود از اینکه بشر درراه علم باید قربانی هدیه نماید متأثر و متأسفم ولی این همان زندگی بشریست.
* متیسلاو کلدیش رئیس و سخنگوی آکادمی علوم روسیه در آن زمان برای پنهان کردن طرح اعزام انسان توسط شوروی, در مصاحبهها طوری صحبت میکرد که گویی فرستادن کاوشگران خودکار بهتر از فرستادن انسان به ماه است و به همین دلیل, شوروی علاقهای برای فرستادن انسان به ماه را ندارد درصورتیکه روسها همچنین برنامهای داشتند اما شکست خورد و آنها هم در مورد این شکست چیزی منتشر نکردند و تنها بعد از فروپاشی شوروی اسناد این برنامه منتشر گردید.
** درباره مرگ فضانوردان سایوز-۱۱ است. صحبتهای خروشچف نشان میدهد که در روزهای پایانی عمرش وی را بهکلی از جریانهای و وقایع به دور نگه میداشتند و سانسور خبری حتی شامل حال او هم میشده است.