مرکز ملی فضایی رویایی که تعبیر نشد
عمر کوتاه مرکز ملی فضایی سرانجام پس از فراز و نشیبهای فراوان با نامهای از سوی رئیس دفتر رئیس جمهور به پایان رسید و کلیه اختیارات این مرکز به جز بخشهای مرتبط با توسعه فناوری به سازمان فضایی ایران تفویض شد. این تغییر که با عنوان ادغام مرکز ملی فضایی در برخی ستادهای معاونت علمی و تشکیل ستاد توسعه فناوریهای حوزه فضایی و حمل و نقل پیشرفته در رسانههای رسمی بازتاب یافت با توجه به روند عملکرد این نهاد کاملا قابل انتظار بود.
همزمان با تغییر گسترده ساختار فضایی کشور که از آن به زلزله فضایی سال ۹۳ تعبیر میشود، رئیسجمهور طی حکمی دستور تشکیل مرکز ملی فضایی را صادر کرد و اجرای آن را بر عهده سورنا ستاری، معاون علمی خود گذاشت همچنین رئیس دولت، اختیارات خود در شورای عالی فضایی را به آقای ستاری تفویض کرد. در ساختار جدید غیر متمرکز که نهادهای فضایی از نهاد ریاست جمهوری خارج شده و زیر مجموعه وزارتخانههای ارتباطات و علوم قرار گرفته بودند، قرار بود مرکز ملی فضایی در نهاد ریاست جمهوری باقی بماند و بهعنوان نهاد کلیدی در حوزه سیاستگذاری اقدام کند و سازمان فضایی هم نقشهای خود را بهجز حوزه سیاستگذاری باز پس گیرد اما عملاً این اتفاق نیفتاد به گونهای که حتی دبیرخانه شورای عالی فضایی که در ابتدا به مرکز ملی فضایی واگذار شد پس از چندی به سازمان فضایی برگشت. از سویی دیگر قرار بود مرکز ملی فضایی، نقشی پدرانه برای کلیه بخشهای فضایی کشور را بر عهده گرفته و تمامی فعالان این عرصه را با یکدیگر همراستا کند که این اتفاق هم با ورود مرکز ملی فضایی به حوزه پروژههای اجرایی صورت نپذیرفت و این مرکز به رقیبی برای سایرین تبدیل شد که حتی این ورود نیز به صورتی ناصواب انجام گرفت به گونهای که در مقطعی این نهاد امکانات و سرمایه معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری را که میبایست در راستای توسعه بخش خصوصی دانش بنیان استفاده شود به کانال وزارت دفاع و برای توسعه ماهوارهبر سیمرغ هدایت کرد.
چنین عملکردهایی که کاملا برخلاف فلسفه وجودی مرکز ملی فضایی بود موجب شد جایگاه این نهاد تضعیف شده و انتقادات فراوانی را برانگیزاند. این انتقادات میتوانست به اصلاحاتی ختم شود که مرکز ملی فضایی را به جایگاه اصلی خویش برساند اما تصمیم بر حذف این نهاد گرفته شد.
مرکز ملی فضایی میتوانست نهادی فراسازمانی باشد که از سویی اجماع و همراستایی را در بخش فضایی به دنبال بیاورد و از سویی دیگر لابی قدرتمندی را در سطوح عالی مدیریت نظام برای بخش فضایی کشور ایجاد کند. این مهم در صورتی به سرانجام میرسید که ریاست مجموعه بر عهده فردی غیر سیاسی با چهرهای کاریزماتیک در بخش فضایی کشور گذاشته میشد که از مقبولیت لازم برای ایجاد همدلی مابین مدیران سطح بالا برخوردار بود. همچنین این مرکز میبایست از ورود به حوزه پروژههای اجرایی خودداری میکرد تا جایگاه پدرانه وی خدشه دار نگردد. اما متاسفانه هیچیک از دو مدیری که طی این مدت هدایتگر این مرکز بودند ویژگیهای مزبور را نداشته و اقدامات آنها با فلسفه وجودی مرکز ملی فضایی تناسبی نداشت.
فارغ از علل شکست مرکز ملی فضایی ایران، انحلال این مرکز حاوی درس بزرگی برای کل بخش فضایی کشور است که هماکنون از درد بیتوجهی مینالد. باید پذیرفت که توجه به نهادها تا حد زیادی در درازمدت به عملکرد آنها وابسته است و عملکرد ضعیف، خود موجب سلب اعتماد مقامات عالی نظام از بخش فضایی خواهد شد. امری که به نظر میرسد در حال حاضر رخ داده و سهمی از علت بیتوجهی به این حوزه را به خود اختصاص داده است.
علاوه بر این در ماجرای مرکز ملی فضایی به وضوح میتوان دید که فلسفه صحیح به تنهایی نمیتواند موجب موفقیت شود و نیاز است تا در انتخاب مدیران و اجرا نیز کاملا حساب شده گام برداشته شود. این موضوع یکی از بزرگترین نقاط ضعف کل بخش فضایی کشور است. به گونهای که تجربه چندین ساختار مختلف نیز هنوز نتوانسته تحرک مثبتی در این بخش ایجاد کند چرا که دلیل اصلی ناکارآمدی این نهادها در اجرای وظایف خود و به ویژه عدم تقسیم کار صحیح میان نهادهاست.
بنابراین به نظر میرسد برای ایجاد یک روند امیدوارکننده در بخش فضایی کشور بیش از آنکه به ساختار پرداخته شود میبایست تقویت کادر مدیریتی نهادها و تقسیم وظایف میان آنها در دستور کار قرار گیرد که این امور نیاز به رهبری قدرتمند و با نفوذ در عالیترین سطوح اجرایی کشور دارد.
طبق مصوبه مجلس و دولت محترم اصلیترین وظایف دبیرخانه شورای عالی فضایی که در داخل سازمان فضایی ایران قراردارد به شرح ذیل میباشد:
1- سیاستگذاری برای ساخت، پرتاب و استفاده از فناوریهای فضایی در بخشهای امنیتی و استفاده صلحآمیز از فضایماورای جو در چارچوب سیاستهای کلی نظام با رعایت قوانین و مقررات کشور
2- ایجاد هماهنگی لازم میان کلیه دستگاههای ذیربط
3-ارایه پیشنهاد و تدوین برنامههای بلندمدت و میانمدت مربوط به امور فضایی به دستگاهها و سازمانهای دولتی و غیردولتی برای طی مراحل قانونی و تصویب برنامههای بلندمدت و میانمدت در بخش فضایی کشور و مدیریت برنامههای راهبردی بخشهای مختلف فضایی
4- هدایت و حمایت از فعالیتهای بخش خصوصی و تعاونی در امر استفاده بهینه از فضا
5- ارایه پیشنهاد درخصوص خط مشی همکاریهای منطقهای و بینالمللی در مسایل فضایی و تعیین مواضعدولت جمهوری اسلامی ایران در مجامع یادشده به هیأت وزیران جهت طی مراحل قانونی و در چارچوبسیاستهای کلی نظام.
کاملا واضح است که انجام وظایف فوق نیاز به ساختار فراوزارتخانهای و یا هماهنگی کلان دارد. کاملا واضح است که سازمان فضایی از زمان تاسیس خود به هیچ یک از وظایف فوق عمل نکرده و حتی ساختار و افراد مناسب این وظایف را هم در داخل خود ایجاد نکرده است و حتی وظیفه نظارت و مدیریت و راهبری برنامههای راهبردی بخشهای مختلف فضایی ( لایه پایینی وظایف فوق) را هم انجام نمیدهد و علاقهای هم به این کارها نداشته و ندارد و بجای انجام وظایف مهم و کلان فوق به دلیل انتصاب برخی مدیران میانی وامدار مجریان پروژهها، به نظارت برپروژههای ساخت ماهواره و زیرسیستمهای کوچک (از قبیل TLE یا خرید محمولههای ماهواره کیوبست برای مسابقه دانشجویی و یا ایجاد دیتاسنتر با کلی ایرادات فنی) میپردازد و از وظیفه اصلی و مهم خود همیشه دور بوده است
خوشبختانه در دولت محترم تدبیرو امید، مرکز ملی برای انجام وظایف فوق تشکیل شد ولی متاسفانه به دلیل لابی قدرتمند مجریان دانشگاهی و شیرینی نظارت پروژهها ،خصوصا پروژههای دانشگاهی که هیچگونه حسابرسی نمیشوند. این مرکز نیز همانند سازمان به بیراهه رفت و جایگاه خود را از سیاستگذاری ،نظارت ، مدیریت و هماهنگی برنامههای کلان فضایی به جایگاه مجریگری و نظارت بر پروژههای ساخت و یا تعریف پروژههای تکراری مثل ساخت پلتفرم های ماهواره با دانشگاهها و مجریان سازمان فضایی) تنزل داد و این عمل مرکز ملی فضایی به خاطر شکایت و عدم همکاری سازمان با این مرکز در زمان ریاست دکتر بهرامی و لابی قدرتمند آقای دکتر براری مجر به منحل شدن مرکز ملی فضایی شد.
حال این سوال وجود دارد که انجام وظایف اصلی فوق برعهده کیست؟؟؟ چرا همه سازمانهای سیاستگذار و تدوینکننده راهبرد کلان بجای انجام این وظیفه مهم به مجریگری و تعریف پروژه و در نتیجه رقابت با زیردستان خود میپردازند؟؟ آیا شیرینی نظارت بر پروژههای دانشگاهی ایقدر خوشمزه است؟؟؟ که همه را به سمت خود میکشد؟؟؟؟؟؟
خداوند از سر تقصیرات همه ما بگذرد و همه مدیران سازمان فضایی را به راه حق و انجام وظیفه قانونی خود هدایت کند.
چه کسانی با ایجاد این مرکز موجبات بهم ریختن برنامه ها و تضعیف سازمان فضایی ایران را بوجود آوردند؟ خسارت هزینه های میلیاردی این مرکز که در مدت عمر خود هیچ نکته مثبتی را ارائه نکرد را چه کسی باید پرداخت کند؟ چه کسی جوابگوی ده ها سوال بی جواب برای اینهمه بهم ریختگی و درست کردن کلاف سر در گم در دستگاه فضایی ایران است؟ خسارت وارده به سیستم فلج فضایی ایران در دوره آقای روحانی را چه کسی جوابگو است؟