ملاحظات نظری و عملی در عرصه اقتصاد فضایی
اقتصاد فضایی نسبت به دیگر بخشهای اقتصادی، همچون اقتصاد توسعه، اقتصاد کشاورزی، اقتصاد منابع و افتصادی سیاسی، بخش جدیدی محسوب میشود. اما همانند دیگر بخشها باید در این زمینه هم رشتههای دانشگاهی ایجاد، کتابهای مرجع نوشته و مجلاتی چاپ شوند. برگزاری کنفرانسها، چاپ کتابها و تاسیس موسسات هم برای پیشبرد اقتصاد فضایی موارد مهمی هستند، اما مسئله مهمتر این است که چرا این زمینه دانش باید جدی گرفته شود؟
اقتصاد شاخهای از علوم اجتماعی است که عملکرد سامانههای تاثیرگذار در اتخاذ تصمیم توسط افرادی را مطالعه میکند که عموما با هم در رقابت هستند. این رقابت میتواند در زمینه تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات، با در نظر گرفتن محدودیت منابع و علایق رقبا باشد.
فضا اغلب به صورت قلمرویی بیمرز شامل منابع باارزش زیاد و قرار گرفته در فواصل طولانی از زمین تعریف میشود. میلیونها شهابسنگ و دنبالهدار در فضا وجود دارد منابع موجود در آنها بعضا تا چند تریلیون دلار در زمین قیمت دارد؛ با این حال دسترسی به منابع فضایی و تبدیل آنها به محصولات قابل فروش بسیار دشوار است. در نتیجه هنوز اقتصاد فضایی فراتر از خدمات مربوط به ماهوارهها شکل نگرفته است. هنوز بازاری برای محصولات تولیدشده از منابع فضایی تعریف نشده و سناریوهای محتمل برای فروش گسترده منابع فضایی به بازارهای فعلی وجود ندارد.
هزینه بسیار بالا و زمان طولانی استخراج منابع و انتقال آنها به زمین، باعث میشود فعالان بازار توان پرداخت بهای تمامشده را نداشته باشند؛ هرچند در مورد برخی مواد ارزشمند همچون فلزهای گروه پلاتینیوم و الماسها، تزریق مقادیر زیاد به بازار موجب کاهش قیمت میشود. تزریق مقادیر قابل توجهی از مواد فضایی کمیاب به بازار، میتواند بازارها را نابود کند و جذابیت مواد کمیاب و به تبع آن قیمت آنها را پایین آورد. در سالهای آغازین ظهور معدنکاری فضایی، فعالان برای سوددهی باید مترصد کاهش هزینههای استخراج و انتقال منابع به زمین باشند؛ اما در بلندمدت با افزایش تعداد تاسیسات مربوطه در فضا و کارکنان این صنعت، اقتصاد فضایی میتواند به خودکفایی برسد.
سودمندیهای اقتصاد فضایی
یک زمینه مطالعاتی در صورتی میتواند به پایداری برسد که نیازهای جامعه را در نظر داشته و برای جامعه استفاده داشته باشد. یکی از اهداف سودآور اقتصاد فضایی، نشان دادن شرایطیست که تحت آن شرایط یک اقتصاد فضایی پایدار میتواند با وجود سوالات چالشی ظهور کند؛ سوالاتی که در صورت پایین بودن تقاضا در بازار فروش منابع فضایی در زمین بوجود میآید. برای مثال:
اگر سرمایهگذاران متقاعد نشوند که بازگشت سرمایه در بازار معدنکاری فضایی فضایی وجود دارد، بودجه لازم برای توسعه زیرساختهای لازم این صنعت چگونه تامین میشود؟
اگر سرمایهگذاری، حق اطلاع پیدا کردن از مسائل مالی و بازگشت سرمایه پروژه را به سرمایهگذار ندهد، کاری غیر منطقی خواهد بود. شراکت در بازگشتهای مالی پروژه، حق مالکیت و حق استفاده، از پیششرطهای لازم برای یک سرمایهگذاری منطقی هستند. ضمنا اگر معاهده فضا اصلاح نشود و حقوق اقتصادی ناشی از منابع فضایی را به معدنکاران فضایی واگذار نکند، اصلا اقتصاد فضایی بر پایه منابع فضایی چگونه میتواند ظهور کند؟
بند اول معاهده فضا میگوید: «اکتشاف و استفاده از فضا و دیگر اجرام آسمانی، باید با سودرسانی به همه کشورها، بدون توجه به سطح اقتصادی و توسعه علمی آنها انجام شود.» این گزاره در واقع یک اصل فلسفی سیاسی است که که دسترسی به فضا را برای تمامی نوع بشر مجاز میداند اما چگونه میتوان آن را در اقتصاد فضایی و حمایت از سرمایهگذاران تعبیر کرد؟
سرمایهگذاری در معدنکاری فضایی میتواند هزینه استخراج فلزهایی همچون تیتانیوم، آهن و آلومینیوم از خاک ماه را به میزان قابل توجهی نسبت به منابع زمینی کاهش دهد. این امر میتواند منتهی به ساخت آرایههای خورشیدی بزرگ و ابرسازههایی در مجاورت مدارهای زمین بشود که انرژی الکتریکی را با قیمتهای رقابتی به سطح زمین برسانند و در آینده بازگشت سرمایه قابل توجهی داشته باشند. البته دستیابی به چنین درآمدی ممکن است دههها به طول بیانجامد؛ سوال این است که نهادهای تصمیمگیرنده چنین سرمایهگذاریهایی را چگونه تحلیل و توجیه میکنند؟
معماری اقتصاد فضایی
با فرض ظهور اقتصاد فضایی و غلبه بر مسائل، چالشها و موانعی که ذکر شد، معماری و اصولی که زمینه اقتصاد فضایی را تعریف میکنند چیست؟
معاهده فضا یک بستر قانونی برای وضع قوانین فضایی، نظارت بر تجارت فضایی و راهاندازی اقتصاد فضایی میباشد؛ اما این معاهده فضا را به عنوان یک پهنه مشترک بین تمامی انسانها معرفی میکند. بر همین اساس مالکیت بر ماه یا دیگر اجرام منظومه شمسی ممنوع است. اما حق استفاده از فواید اقتصادی منتج از سرمایه برای اقتصاد بازار امری ضروری است. اگر تضمین شراکت در سودها وجود نداشته باشد، علاقهای هم برای سرمایهگذاری ایجاد نخواهد شد. حق مالکیت، یک نمونه از فواید اقتصادی یک سرمایهگذاری محسوب میشود؛ حق معدنکاری و حق استفاده از خاک مثالهایی دیگر هستند. قوانین فضایی که به صورت بینالمللی پذیرفته شدهاند، برای واگذاری حق معدنکاری یا مالکیت در ماه و هر نقطه دیگر فضا توسعه نیافتهاند. تا زمانی که این مشکل حل نشود، سرمایههای چندین میلیارد دلاری به سوی اقتصاد فضایی روانه نخواهند شد.
زمینه در حال ظهور اقتصاد فضایی، به صورت بالقوه شامل زیربخشهایی است که بر اساس اقتصادهای زمینی بنا میشوند. این بخشها شامل اقتصاد توسعه فضایی (بر اساس اقتصاد توسعه)، اقتصاد منابع فضایی (بر اساس اقتصاد منابع)، اقتصاد سامانههای خودکفای رباتیک (بر اساس اقتصاد اطلاعات)، اقتصاد مریخی، اقتصاد ماهی، اقتصاد سیارهای و انواع دیگر میباشند. تضمین یا اختصاص حقوقی برای بهرهبرداری از سودهای اقتصاد فضایی نیز اساس نیازمند یک تصمیم سیاسی است و بنابراین باید در چارچوب اقتصاد سیاسی مطرح شود.
اقتصادهای موفقی همچون اقتصاد کشور چین، مالکیت خصوصی زمین را در مناطق شهری ممنوع کردهاند. با این حال میلیونها نفر در این کشور ثروتهای هنگفتی کسب کردهاند و شرکتهای چینی در مقیاس جهانی توانایی رقابت دارند. به نظر میرسد که یک اقتصاد کارامد و رو به رشد، بدون وجود حق مالکیت طبیعی نیز میتواند در بعضی کشورها ساخته شود.
تاکنون طرحهایی برای توسعه تمدن زمینی به منظومه شمسی با تمرکز بر استخراج منابع ماه، سیارهها، سیارکها و دنبالهدارها ارائه شده است. اینکه اقتصاد تمدن منظومه شمسی چگونه شکل میگیرد در توافق دولتهای شرکتکننده در اکتشافات فضایی تعیین خواهد شد. اما تا کنون هنوز برنامه مورد توافق یا حتی جلسهای برای تعیین قوانین اقتصاد فضایی تشکیل نشده است.