چرا و چگونه پرونده شاتل فضایی بسته شد؟ (انفجار چلنجر)

0 1,083

سیروس برزو: توقف چرخ‌های شاتل آتلانتیس در ساعت ۵:۵۷:۵۴ روز ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۱ باند شماره ۱۵ در کیپ کندی در حقیقت نه نقطه پایانی سفر تقریبا ۱۳ روزه این فضاپیما بلکه نقطه نهایی بستن پرونده مشکوکي با نام شاتل فضايي بود به رویاهای دور و دراز دست اندرکاران ناسا از دهه ۱۹۷۰.
فضاپيماي قابل استفاده مجدد که آمريکايي‌ها از اواسط دهه ۱۹۷۰ کار بر روي آن را آغاز کردند و عملا از اوايل دهه ۱۹۸۰ به خدمت گرفته شد، طي حدود دو دهه فعاليت خود، در کنار نکات مثبت زيادي که از خود نشان داد، بالاترين کشتار فضايي را باعث گشت. انفجار چلنجر در ۱۹۸۶ و نابودي کلمبيا در ۲۰۰۳ هريک ۷ کشته بجا گذاشت. شايد براي کساني که پيگيرانه پروازهاي فضايي را دنبال نمي‌کنند. اين حوادث غيرمترقبه و تصادفي جلوه کند, اما  آنان که با کنجکاوي بيشتري به بررسي پروازهاي اين کيهان‌پيما هستند، بروز چنين وقايعي چندان نامنتظر نيست . هريک از دو حادثه از مدت‌ها قبل قابل پيش‌بيني بوده و حتي کارشناسان رسما به سازمان فضايي آمريکا اخطار داده بودند ولی  دستگاه کاغذبازي عريض و طويل ناسا به اين گونه اخطار‌ها وقعي نگذاشت تا بالاخره دو کشتار بزرگ يکي در ژانويه ۱۹۸۶و ديگري در فوريه ۲۰۰۳ ضربه‌هايي اساسي را به اين سازمان و طرح شاتل فضايي زد.
اشکال فني متعددي از همان آغاز در پرواز‌ها بروز مي‌کرد که هر کدام مي‌توانست منجر به مرگ کيهان نوردان شود, اما  مسئولان ناسا به آن‌ها بي توجه بودند.
آنچه پیش روی شماست نگاهی تحلیلی بر دو حادثه‌ای است که سرانجام پرونده شاتل فضایی را بست و به بایگانی سپرد.

انفجار چلنجر, فاجعه‌ای با سابقه‌ای طولانی
همه آمريکا در انتظار اين پرواز بودند. ۲۸ ژانويه ۱۹۸۶ تاریخ پرتاب چلنجر بود. براي نخستين بار يک شهروند عادي آمريکا بايد به فضا سفر مي‌کرد. او نه کيهان نورد ناسا بود که حرفه‌اش سفر به فضاست و نه مهمان خارجي که مي‌توانست حضورش تقويت روابط کشورش با آمريکا باشد. او همچنين نه کارشناس ويژه آزمايش‌هاي علمي بود و نه مهندس که مي‌خواست در مدار زمين محصولي از شرکت خود را همراهي کند، او سناتور هم نبود که مي‌خواست بداند پول ماليات‌دهندگان به کجا مي‌رود. او شارون کريستا مک آليف، معلم دبيرستاني از شهرک کنکورد از ايالت نيوهمپشاير و مادر ۲ فرزند، بود که از بين تمام معلمان سراسر آمريکا انتخاب شد.
رونالد ريگان رئيس جمهور آمريکا در ۲۷ اوت سال ۱۹۸۴ اعلام کرد اتباع معمولي آمريکا با شاتل به فضا خواهند رفت و اولين آنها، معلم خواهد بود. ۱۶۹۰ تقاضانامه براي ناسا رسيد. ابتدا از هر ايالت ۲ داوطلب انتخاب شدند. در اول ژوئيه ۱۹۸۵ از ۱۱۴ داوطلب ۱۰ نفر به مرحله نيمه نهايي رسيد و سرانجام در ۱۹ ژوئيه ۲ برنده نهايي به مردم معرفي شدند. کريستا مک آليف ۳۷ ساله معلم علوم انسانی و زبان انگلیسی.
مک آليف بايد در مدار، چند موضوع درسي را فيلمبرداري کند و درباره زندگي و برگزاري پژوهش‌هاي علمي در شاتل و دومي درباره آزمايش و استفاده از فضا درس دهد.
ناسا از يک سال قبل يعني در ۲۹ ژانويه ۱۹۸۵ براي پرواز شماره ۵۱-ال ، پنج کيهان‌نورد را برگزيده بود. فرماندهي پرواز را فرانسيس اسکوبي (Francis Richard Scobee)، بر عهده داشت که در پرواز ۴۱-سي سمت خلبان فضاپيما را بر عهده داشت و ماهواره ‏سولارمکس را در فضا تعمير کرد.‏
مايکل اسميت (Michael Smith)، در پرواز چلنجر نقش خلباني ناو را برعهده داشت. او که در سال ۱۹۸۰ به جمع کيهان نوردان ناسا پيوسته ‏بود و بايد نخستين ماموريت فضايي خود را به انجام مي‌رساند.‏
عضو ديگر اين ماموريت، رونالد مک نير (Ronald McNair)، کيهان‌نورد سياه‌پوستي بود که در ۱۹۷۸ به جمع کيهان‌نوردان ناسا پيوسته و ‏در يک سفر فضايي تا آن زمان شرکت کرده بود.‏
اليسن اونيزوکا، يکي ديگر از افراد منتخب ناسا در ۱۹۷۸ که از کيهان‌نوردان باسابقه به حساب مي‌آمد و قبلا  به عنوان ‏متخصص ماموريت در پرواز  اس.تي.اس – ۵۱ سي به فضا رفته بود.‏
جوديت رسنيک (Judith Resnik)، يکي از نخستين زنان کيهان نورد بود که ناسا در سال ۱۹۷۸براي پرواز با شاتل فضايي انتخاب ‏کرد. رسنيک در جريان پرواز شماره ۴۱ -دي شاتل فضايي به عنوان متخصص ماموريت حضور داشت و ۱۴۵ ساعت در ‏مدار زمين گذراند.‏
گريگوري جارويس (Gregory Jarvis)، مهندس شرکت هيوز (Hughes)، بايد ماهواره «سينکام-۴» را همراهي کند و آزمايش‌هايي ديناميک سوخت در ‏دستگاه ويژه اي را انجام دهد که به طور مختصر (FDE)  ناميده مي‌شد. پرتاب اين دستگاه چند بار به تاخير افتاد و ‏سرانجام در سپتامبر ۱۹۸۵ قرار شد جارويس با اين گروه به فضا برود تنها به اين دليل که براي او و دستگاه آزمايشي اش ‏در چلنجر جا وجود داشت. ‏
براي چلنجر پروازي به مدت شش شبانه روز برنامه‌ريزي شد. کيهان‌نوردان بايد ماهواره «تي.دي.آر.اس- ب » را در مدار قرار مي‌دادند. حمل مجموعه علمي « اسپارتان » براي نظارت ستاره دنباله‌دار هالي هم در برنامه کاري کيهان‌نوردان بود. اين دستگاه بعد از دو شبانه روز پرواز مستقل بايد مجدداً گرفته شده به زمين باز گردد.
وزن فضاپيما در زمان پرتاب هم يک رکورد محسوب مي‌شد : ۱۲۱۹۳۹کيلوگرم
صبح ۲۷ ژانويه، اتوبوس کيهان‌نوردان را از محل مخصوص سکونتشان به سکوي پرتاب رساند. براي نخستين بار در تاريخ فضاپيماها، يک ناو  از سکوي شماره ۳۹-ب پرتاب مي‌شد. تا آن تاريخ همه فضاپيماها از سکوي شماره ۳۹-آ راهي مدار زمين مي‌شدند. تقريباً ۱۵۰ ميليون دلار براي بازسازي دومين سکوي پرتاب هزينه شده بود.
هريک از سرنشينان در محل مخصوص خود در کابين کيهان‌پيما جا گرفتند. زماني که کارشناسان مي‌خواستند در فضاپيما را ببندند متوجه خرابي دستگيره دريچه ورودي شدند. گروه فني بلافاصله آن را تعمير کردند اما  در پايان کار آنها، باد شديدي در منطقه پرتاب شروع به وزيدن کرد وضعيت هوا به قدري خراب بود که کارشناسان پرتاب را صلاح نديدند  و بالاجبار فضانوردان را از کيهان‌پيما خارج کرده و پرتاب را يک شبانه روز به تاخير انداختند.

در شب ۲۸ ژانويه، دماي هوا به ۶ درجه زير صفر سقوط کرد. در عصر ۲۷ ژانويه نمايندگان شرکت مورتون تهيکول که موشک‌هاي جامد سوز تقويتي شاتل را ساخته بودند از امضاي سند اجازه پرتاب خودداري کردند. روشن نبود که چنين هوايي چه وضعيتي را براي پرتاب به وجود آورد. آن‌ها اصرار داشتند که پرتاب زير حرارت ۷/۱۱ درجه نبايد صورت بگيرد. درجه حرارت رسمي براي پرتاب ناو  در اسناد نبود ليکن امار هشدار دهنده اي وجود داشت. از آغاز سال ۱۹۸۴ در ۹ پرواز خرابي‌هايي حلقه عايق در اتصال‌هاي بين بخش‌هاي ماهواره‌بر جامدسوز تقويتي ديده شده بود. اين حلقه در سرماي زير صفر درجه, خاصيت ارتجاعي خود را از دست مي‌داد. ضمن آن که اصلاً نبايد در معرض تاثير گازهاي داغ قرار گيرند در حالی که در حلقه اول نقطه‌هايي از سوختگي ديده مي‌شد.
جدي‌ترين خرابي‌ها در پرواز ۵۱-سي مشاهده گردید که در روز سرد ۲۴ ژانويه سال ۱۹۸۵ انجام شد. در شب ۲۸ ژانويه با فشار نمايندگان مرکز فضايي مارشال که سرپرستي ماهواره‌برها را بر عهده داشت، مورتون تهيکول اعلام کرد که خرابي‌هاي حلقه‌ها بيشتر از زمان پرتاب ديسکاوري (پرواز ۵۱-سي) نيست.
مديريت گروه پرواز در هيوستون از اين اختلاف‌ها هيچ خبر نداشت. دليل پافشاري نمايندگان مرکز مارشال چه بود؟ اگر در پرتاب چلنجر ۵ شبانه روز تاخير مي‌شد چه اتفاقي مي‌افتاد؟  چلنجر بايد در ۱۵مه،  يازدهمين پرواز خود را انجام مي‌داد و طي آن کاوشگر اوليس (Ulysses) را به مدار مي‌برد. چنان چه اين پرواز به تاخير مي‌افتاد، پرواز بعدي نيز دچار تاخير مي‌شد و اوليس نمي‌توانست طبق برنامه و زمان تنظيم شده راهي ماموريت خود شود. پس بايد چلنجر حتما پرتاب مي‌شد!
روز ۲۸ ژانويه گروه کيهان‌نوردان براي دومين بار در صندلي‌هاي خود در کابين چلنجر قرار گرفتند.‏
سردي هوا در منطقه پرتاب هم  کيهان‌نوردان و هم کادر پروازي را ناراحت  مي‌کرد. همه دستگاه‌ها و سکوي پرتاب صبح آن روز يخ زده بود و قنديل‌هاي يخ در خيلي محل‌ها ديده مي‌شد. افتادن اين قنديل‌ها مي‌توانست صدمه جدي به ناو  بزند. طبق اصرار کارشناسان شرکت راکول که آن را ساخته بود پرتاب را به ۲ ساعت به تاخير انداختند تا يخ‌ها آب شود.
افراد خانواده مک آليف، دانش آموزان او و هزاران بيننده عادي در سرما ايستاده و منتظر پرتاب بودند. دما سنج به زحمت ۲  درجه بالاي صفر را نشان مي‌داد. درست در ساعت ۱۱:۳۸ (به وقت محلي) شاتل فضايي از سکوي پرتاب ‏ جدا شد.
حلقه‌هاي عايق در ماهواره‌برهای جامدسوز تقويتي نمي‌توانستند به خوبي کار کنند و در اولين ثانيه‌هاي پرواز از محل اتصال بخش دوم و نهايي ماهواره‌بر سمت راست توده دود قهوه‌اي مشاهده شد. بعداً دود قطع گرديد و يک دقيقه چيزي ديده نشد.
جيمز ودربي، از هيوستن دستور داد : «کشش را افزايش دهيد.»
– متوجه شدم افزايش کشش.
اين آخرين کلمات او بود .


در ثانيه ۵۹ بعد از پرتاب،آتشي در محل اتصال موشک‌هاي جامدسوز با فضاپيما ديده شد. در لحظه‌اي که قرار بود فشار حداکثر برسد آتش بيشتر شد جهت شعله آتش به طرف ديواره مخزن سوخت خارجي بود و در ثانيه ۶۵ بعد از پرتاب، مخزن هيدروژن ترک خورد و ريزش سوخت آغاز گرديد اما  هيچ کس اين آتش را نديد و فرصتي هم نبود که انحراف موشک تقويتي را ببيند. چند ثانيه قبل از انفجار مايکل اسميت فرياد زد: «وای» اما  نتوانست و وقت نداشت کلمات بيشتري بر زبان آورد, در ارتفاع ۱۴ کيلومتر و در ثانيه ۷۳ پرواز، پايه پاييني موشک تقويتي سمت راست کنده و بال راست چلنجر را قطع و مخزن اکسيژن را سوراخ کرد. هم زمان، انتهاي باک هيدروژن جدا شد و در هم آميختن هيدروژن و اکسيژن انفجار شديدي در پي داشت که در صفحه تلويزيون‌ها يک کره سفيد بزرگ ديده شد.
بعد علائم راديويي چلنجر قطع و کیهان‌پیما ظرف چند ثانيه تکه تکه شد. تا يک ساعت بعد، قطعات ناو  از آسمان به داخل آب سقوط مي‌کردند.  در مرکز کندي، ساعتي که مدت پرواز را نشان مي‌داد در طول روز همچنان کار مي‌کرد و زمان پروازي را نشان مي‌داد که اصلاً آغاز نشده بود.
۲۵ ثانیه بعد از حادثه انفجار، کابين کيهان‌پيما با ۷ کيهان‌نورد به ارتفاع ۲۰ کيلومتري رسيد و ۱۴۰ ثانيه طول کشيد که در آب‌هاي اقيانوس سقوط کرد. برخورد به آب با سرعت ۹۳ متر در ثانيه بود که در حقيقت کيهان نوردان چلنجر را به قتل رساند.
کابين در اول مارس در ۲۷ متري عمق دريا پيدا شد. در ميان قطعات پيدا شده در محلي به طول ۲۴ و عرض ۶ متر توانستند ۴ ماسک امدادي اکسيژن پيدا کنند. سه ماسک استفاده شده بود اما  مشخص نشد آيا کابين بعد از انفجار نفوذ ناپذير بوده يا نه. اگر نه, کيهان‌نوردان بايد چند ثانيه بعد بيهوش مي‌شدند چون در ارتفاع ۲۰-۱۵ کيلومتر ماسک‌هاي اکسيژن نمي‌توانند نجات بخش باشند. اگر بله, کيهان‌نوردان تا برخورد به آب همچنان هوشيار بوده‌اند.
گروه‌هاي نجات چند هفته فعاليت داشتند. بلافاصله پس از حادثه از سوي رئيس جمهور وقت آمريکا هيئتي براي پيگيري تعيين شدند. پژوهش‌هاي اين گروه نشان داد که بي‌توجهي مسئولين ناسا به اخطارهاي مکرر داده شده باعث اين واقعه گرديد. کارشناسان درباره مشکل حلقه عايق در اتصال‌هاي بين بخش‌هاي موشک جامدسوز تقويتي اخطار داده بودند و در پروازهاي قبلي، خرابي حلقه لاستيکي عايق ، عدم کارآيي خود در دماهاي پايين را نشان داده بوده اما  نه اين نمونه‌ها و نه هشدار کارشناسان باعث هوشياري مسئولين ناسا نشده بودند.

روز شمار انفجار چلنجر:

۳ فوريه ۱۹۸۴

فضاپيماي چلنجر با ۵ سرنشین به مدار زمين پرتاب شد. با توجه به سرد بودن هوا در زمان پرتاب،کارشناسان ناسا در مورد عدم کارآيي حلقه‌هاي عايق لاستيکي موجود در موشک‌هاي جامد سوز به مسئولين بالاتر تذکر داده بودند. صدمات وارد شده به اين حلقه‌ها مي‌توانست کارآيي آن‌ها را کم کرده و عايق‌بندي موشک را از بين ببرد. 

بررسي‌هاي کارشناسان بر روي موشک‌هاي جامدسوز بازيابي شده بعد از پرتاب، وجود ساييدگي‌هايي در لاستيک‌هاي حلقوي عايق هر دو را نشان داد. اين ساييدگي‌ها ۲تا ۷ سانتيمتر طول و حدود ۱ ميليمتر عمق داشتند. 

۶آوريل ۱۹۸۴

فضاپيما چلنجرسفري ۷ روزه را آغاز کردکرد که در ۱۳ آوريل پایان یافت. ديده شدن ساييدگي بر روي لاستيک حلقوي عايق موشک سمت راست، زنگ خطر ديگري بود که عدم کارآيي کامل حلقه‌هاي لاستيکي عايق‌بندي را نشان مي‌داد. اما  توجه چنداني به آن نشد. 

۳۰ اوت ۱۹۸۴

نخستين سفر مداري ۶ روزه فضاپيما ديسکاوري (Space Shuttle Discovery) با حضور شش‏ کيهان‌نورد آغاز شد. ساييدگي در هر دو موشک جامد‌سوز يکي در حلقه ‌هاي بالايي و ديگري در بخش پاييني و مقدار کمي دود در کنار لاستيک حلقوي عايق اصلي ديده شد. اين علائم در حقيقت اخطارهايي بود که به دليل ناديده گرفتن آن ها حادثه انفجار چلنجر پيش آمد.

۱۲ آوريل ۱۹۸۵

يک بار ديگر خطر مرگ از بيخ گوش سرنشينان فضاپيماي ديسکاوري گذشت. فضاپيماي ديسکاوري با هفت سرنشين راهي مدار زمين شد. ديسکاوري روز ۱۹ آوريل به زمين بازگشت. لاستيک‌هاي حلقوي عايق در اين فضاپيما نيز دچار ساييدگي‌هاي خطرناکي شد و آثار دود بر روي قسمت بيروني دهانه خروجي مشاهده گرديد که کاملا غيرطبيعي بود. 

۲۹ آوريل ۱۹۸۵

فضاپيماي چلنجر راهي مدار زمين شد تا سرنشینان آن تحقيقات مشترکي را براي ناسا و آژانس فضایی اروپا (ESA) در چهارچوب طرح آزمايشگاه مداري اروپا اسپيس لب (Space lab) به انجام رسانند. سفر ۷ روز به طول انجاميد و چلنجر پس از اين مدت در پايگاه هوايي ادواردز فرود ‏آمد. ‏خطرناک‌ترين صدمه به لاستيک حلقوي عايق در موشک‌هاي جامدسوز وارد آمد. در موشک سمت چپ ساييدگي حدود ۴  ميليمتر عمق و ۴ سانتيمتر طول داشت در لاستيک حلقوي عايق ديگر ساييدگي ۸ ميليمتر عمق و به طول ۸ سانتيمتر بود.

۲۹ ژوئيه ۱۹۸۵ 

کيهان‌پيماي چلنجر به همراه اسپيس‌لب آزمايشگاه مداري اروپا و ۷سرنشين، راهي فضا شد. حدود ۱۱ دقيقه بعد از پرتاب يکي از موتورهاي فضاپيما به دليل مشکل در يکي از حسگرها از کار افتاد. بررسي موشک‌هاي جامدسوز پس از بازيابي نيز وجود صدماتي در دهانه خروجي گاز و يکي از لاستيک‌هاي حلقوي عايق شاتل را نشان داد.

۲۸ ژانويه ۱۹۸۶ 

فضاپيما ۷۳ ثانيه بعد از در ارتفاع ۱۴ کيلومترمنفجر و ۷ سرنشین آن کشته شدند.

با اشتراک گذاری مطلب از اسپاش حمایت کنید
https://espash.ir/?p=10518
مطالب پیشنهادی اسپاش
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها